جایگاه جهانی تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی، هنوز نتوانسته است به جایگاه اصلی خود در پژوهش‌های تاریخی دست یابد. به نظر محققین، تعداد کم مراکز تاریخ شفاهی، عدم توجه دانشگاه‌ها، ناشناخته ماندن اهمیت این روش در جمع‌آوری و سازماندهی منابع اطلاعاتی، از موانعی است که سد راه گسترش آن است. بر همین اساس،‌شناخت محققان ایرانی از وضعیت تاریخ شفاهی در میان تاریخ‌نگاران و مورخان جهان بسیار اندک است. در این نوشتار برآنیم که نیم‌نگاهی هم به خارج از ایران و جایگاه تاریخ شفاهی در دیگر کشورها داشته باشیم.

آشنایی با تاریخ شفاهی

شاید بتوان تاریخ شفاهی را از یک منظر و به شکلی کاملاً کلی و عمومی «گزارشِ تجربه‌ها و احساسات مردمی که در تاریخ نام و نشانی نداشته و ندارند» تعریف کرد. اگرچه قطعاً این تعریف، تعریفی کامل و نهایی نیست ولی از آنجا که مردم طبقات فروتر جوامع یکی از مصادیق و موضوعات اصلی بررسی‌های شفاهی تاریخی هستند، می‌تواند تا اندازه‌ای قابل قبول باشد. نمونه‌هایی خوب چنین گزارش‌هایی به همت دو تن از تاریخ شفاهی‌پژوهان برجسته دنیا یعنی رابرت پِرکس (Robert Perks) و آلیستر تامسون (Alistair Thomson) در مجموعه مقالات «Oral History Reader» گردآوری شده است.

اهمیت و جایگاه رویکرد شفاهی در مطالعات تاریخی

تاریخ کنش جمعی آدمیان در دوران گذشته است و علم تاریخ شناخت و تحلیل این کنش‌ها را در راستای بهتر شدن حیات آدمیان در زمان حال مورد نظر دارد. شناخت و تحلیل کنش گذشته انسان توسط مورخین انجام می‌گیرد و متخصصین تاریخ این مهم را با تفسیر مدارک به انجام می‌رسانند. مورخین از راه اندیشیدن درباره مدارک (اسناد) و تفسیر آن‌ها سعی در پاسخ‌گویی به پرسش‌های خویش درخصوص رویدادهای گذشته دارند، از این‌روی، هر چه قدر دامنه مدارک مورد استفاده ایشان گسترده‌تر باشد و به منابع بیشتری دسترسی داشته باشند، وسعت اندیشه آن‌ها درخصوص گذشته و میزان سؤالاتی که در این ارتباط مطرح می‌کنند، بیشتر خواهد بود و این مهم در ارتقای دانش تاریخ و پیوستگی بیشتر حال و گذشته سهم به‌سزایی ایفا می‌کند

سنت شفاهی و تاریخ شفاهی درتاریخ نگاری اسلام و ایران

واژه تاریخ شفاهی oral history عمری کمتر از یک قرن در عرصه دانش و معلومات بشری دارد. از آن زمان تعاریف متعددی از این کلمه ارائه شده است و با توجه به نوع نگرش و نحوه‌ی کارکرد در حوزه‌های علوم مختلفی چون جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، انسان‌شناسی و تاریخ، بیانات گوناگونی از آن تبیین و تحریر شده است. اما در آن‌چه به علم تاریخ و قلمرو مطالعه آن مربوط می‌شود، تاریخ شفاهی معانی و برداشت‌های متفاوت و گاه متناقضی پیدا کرده است و هنوز برای بسیاری از محققان و دانش‌پژوهان حوزه علم تاریخ معین و مبرهن نشده که آیا تاریخ شفاهی نوعی تاریخ‌نگاری در عرض تاریخ‌نویسی مکتوب است

آناتومی خاطره پژوهی

برای رسیدن به پایۀ بلند و مستحکمی در علم «خاطره‌شناسی»، بدون شک نیازمند اصول و روش تحقیق سنجیده و دقیقی خواهیم بود که براساس آن روشن و اصول، به شناخت رویکردها، راهبردها و دیدگاه‌های لازم در حوزۀ «خاطره‌شناسی» نایل شویم. نگرش های تازه در حوزۀ علوم انسانی هرچند که به این مهم کمک فراوانی خواهد کرد، امّا برای رسیدن به بنیادهای اصیل و مستقل معرفتی برای «خاطره‌پژوهی» بایسته‌های زیادی در پیش است. مقالۀ زیر دریچه‌ای می‌گشاید بر این بایسته‌ها.

گنجینه ای برای آیندگان

جنگ یک مقوله عام است. وقتی می‌‌گویید «دفاع مقدس» یعنی نسبت به نوشته‌‌ای پیش‌‌داوری می‌‌کنید. تمام هم‌‌ّ و غم من این است که مطالبم، پیش‌‌داوری نشود. هرکسی داستان‌‌های مرا بخواند، به این نکته واقف می‌‌شود. وقتی می‌‌گویی این یک کار مذهبی و دینی است، یک‌‌سری از مخاطبان خود را از دست می‌‌دهی. بنابراین ژانر داستان را نباید مشخص کنی.من تعریف خودم را می‌‌گویم: «هر اثری پیرامون جنگ خلق بشود، ضد جنگ است.» شما نقیض این مسئله را برای من نمونه بیاورید و بگویید خلق فلان اثر باعث تقدس جنگ شده است

همه چیز درباره جنگ

آهسته آهسته، از وقایع و فرجام جنگ هشت‌ ساله و تحمیلی عراق علیه ایران داریم فاصله می‌گیریم. گرچه هنوز رمزو رازهای بسیاری از این جنگ سر به مهر مانده است و از آنها رازگشایی نشده است؛ اما بسیاری از مردم، حتی آنهایی که آن (جنگ) را تجربه کردند، در گذرزمان و روزمرگی زندگی تلخی‌ها و شیرینیهای آن روزهای حادثه ساز را به باد فراموشی سپرده‌اند. شاید تنها به یمن کار رسانه‌ای و برنامه‌‌های سالگشت برخی عملیاتهای پیروز و نیز سالروز آغاز و پایان جنگ تحمیلی است که برق خاطره‌ای در خاطرمان می‌زند که آن نیز در وزش مشکلات و پیچ و خمهای زندگی به خاموشی می‌گراید.

تاریخ شفاهی و شفاهی نگاری در متون تاریخی

یکی از مباحثی که در بررسی منابع تاریخ ایران کمتر به آن به صورت عمیق پرداخته شده، ارزش‌سنجی محتوای مطالب تاریخی و دسته‌بندی منشأ اخبار آورده شده از حیث چگونگی رسیدن مطالب به مؤلف است. نگاهی به کلیت متون تاریخی بعد از اسلام نشان می‌دهد که مؤلفین آنها اکثراً از سه نوع منبع اصلی در کتب خود استفاده کرده‌اند: 1ـ مشاهدات شخصی 2ـ نقل با واسطه 3ـ استفاده از سایر منابع و اسناد تاریخی بررسی هر یک از موارد ذکر شده، از حیث اهمیت موضوعی و اعتبار محتوایی نیازمند تحقیقات فراوان در منابع است و به یقین کم خاهند بود منابعی که مؤلفین آن‌ها بااستفاده از هر سه منبع اشاره شده، اثری درخور توجه و اصیل به وجود آورده و آگاهی و اشراف کامل نسبت به هدف خود داشته باشند

گذشته نزدیک

تاریخ‌نگاری شفاهی از آنجا که شیوه‌ای نوظهور است. مسلماً از احتیاطهای خاصی در کار خود پیروی می‌کند. این یک انتظار طبیعی است و شاید هم نوعی رفتار ناخودآگاهانه است که هر کسی در جایگاه مصاحبه‌شونده درصدد دفاع از خود و یا پررنگ کردن نقش مثبت برای خودش باشد. اما برعهده شنونده تیزبین و هوشیار است که تسلیم محض آنچه می‌شنود یا به او القا می‌شود، نباشد، به ویژه اگر نقش یک مورخ را برعهده دارد. مورخی که می‌داند خاطرات ممکن است آغشته به ناخالصی. ناگفته‌مانی، گناه‌پوشی و اغراض سیاسی باشند، باید انگیزه‌ها، جایگاه، موقعیت واقعی و خصوصیات شخصیتی مصاحبه‌شونده را درنظر بگیرد

استانداردهای روایت

تاریخ شفاهی یکی از مهمترین و اساسی‌ترین روشهای تاریخنگاری معاصر است که در بازجست و تدوین شواهد و مدارک لفظی و بیانی نقش عمده‌ای را ایفا می‌کند. تاریخ شفاهی، تکنیک، ‌روش و شیوه‌ای است که با استفاده از ابزار صوتی و تصویری، به ثبت و ضبط خاطرات، شنیده‌ها و مشاهدات مربوط به یک رویداد و واقعه تاریخی خاص می‌پردازد. درخصوص عبارت «تاریخ شفاهی» در میان متخصصان بحثهای مختلفی وجود دارد.
...
70
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.