خاطرات محمد مایلی‌کهن

محمد مایلی‌کهن، نایب‌رئیس دوم کانون مربیان فوتبال ایران، مهمان صدوسیزدهمین برنامه شب خاطره (3 بهمن 1381) بود. او از دوران دانشجویی خود در سال‌ 1356 و به تعطیلی کشیدنِ مسابقات بین‌المللی کشتی از سوی دانشجویان تربیت بدنی در دهکده المپیک کنونی خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمود رفیعی

شهید دکتر محمود رفیعی(1392-1343)، جانباز دوران دفاع مقدس و عضو هیات علمی دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، مهمان صدودوازدهمین برنامه شب خاطره (5 دی1381) بود. او درباره هم‌محله‌ای خود، شهید سید مسعود میرکریمی و ماجرای به جبهه رفتنش خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات عزیزالله قربانی

حجت‌الاسلام عزیزالله قربانی، جانباز دوران دفاع مقدس و بازیگر سینما، مهمان صدودوازدهمین برنامه شب خاطره (5 دی1381) بود. او درباره حضورش در گردان تبلیغاتِ تیپ سیدالشهدا خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمدرضا ایرانمنش

محمدرضا ایرانمنش، جانباز دوران دفاع مقدس و بازیگر سینما، مهمان صدویازدهمین برنامه شب خاطره (7 آذر1381) بود. او درباره شهید مصطفی امیری با اسم مستعار پرویز که معاون تیپ زرهی بود و عکسی که پیش از رفتن با هم گرفته بودند، خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

نمایش‌نامه رادیویی

گروه نمایش‌نامه رادیویی(نیما رئیسی و فرزاد حسنی)، با پاسداشت هفته دفاع مقدس، مهمان صدونهمین برنامه شب خاطره (4 مهر1381) بودند. این گروه، نمایشِ تاجری که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور داشته و پس از سال‌ها هم‌رزمش به مغازه او آمده است، را روایت کردند. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات رضا رهگذر

محمدرضا سرشار مشهور به رضا رهگذر، نویسنده، پژوهشگر، منتقد ادبی و گوینده رادیو، مهمان صدونهمین برنامه شب خاطره (4 مهر1381) بود. او داستانی از یک نویسنده روسی درباره جنگ به نام «توتون و مادربزرگ» روایت کرد. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات مجید عبدالعظیمی

مجید عبدالعظیمی، بازیگر و آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان صدونهمین برنامه شب خاطره (4 مهر1381) بود. او درباره روز آغاز جنگ و انفجار در پایگاه هوایی دزفول در 31 شهریور 1359 خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات حمید عباسی

حمید عباسی، آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان صدونهمین برنامه شب خاطره (4 مهر1381) بود. او درباره روزهای 9 سال اسارت در اردوگاه عراقی و ایستادگی اسرا خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات آمنه وهاب‌زاده

آمنه وهاب‌زاده، امدادگر دوران دفاع مقدس، مهمان صدوهفتمین برنامه شب خاطره (3 مرداد1381) بود. او پیش از انقلاب از عراق به ایران تبعید شد. پس از آن هم در جنگ فعالیت داشت. درباره روزهای نخست جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بیمارستان پتروشیمی خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمدحسین محمودیان

محمدحسین محمودیان، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان صدوپنجمین برنامه شب خاطره (2 خرداد1381) بود. او درباره نخستین اعزام خود در سال 1364 به جبهه و عملیات والفجر8 خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.
...
18
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.