درباره زندگینامه سیاسی، نوشته‌ها و سخنرانی‌های سید علی شایگان-2

یادداشت‌های روز کودتا

محمود فاضلی

04 شهریور 1394


سید علی شایگان: زندگینامه سیاسی، نوشته‌ها و سخنرانی‌ها (ج2)/ احمد شایگان/ انتشارات:آگاه/ سال انتشار: 1388/ قیمت: 9500 تومان

فصل هفتم، آغازگر جلد دوم کتاب است. این فصل از این کتاب 555 صفحه‌ای به کودتای 28 مرداد 1332 اختصاص یافته است. علی شایگان این خاطرات را در سال‌های بعد از کودتای 28 مرداد و در دهه 1340 به نگارش درآورده است. وی در این بخش از یادداشت‌هایش روز کودتا و اینکه مصدق در خانه‌اش و روی تخت همیشگی‌اش نشسته بود و اعضای جبهه ملی به اتاق او می‌آمدند را شرح داده است: «صدای شلیک توپ و تفنگ دایماً بیشتر می‌شد. از خارج اشخاصی می‌آمدند و خبرهای وحشتناک می‌آوردند. در این اتاق کوچک و نامحفوظ، ما اطراف تخت خواب دکتر نشسته یا ایستاده و همه به احترام او ساکت بودیم، وحشت‌آور بود. هروقت درباز و کسی وارد می‌شد دل‌های ما می‌طپید. در این ساعات وحشتناک غالباً ساکت بودند. آقای نریمان بلند شد و (اسلحه) رولور خود را از جیب بیرون آورد. رو به مصدق کرده و گفت به جای این که به دست دشمن هلاک شویم پیشنهاد می‌کنم همه خود را بکشیم. دکتر مصدق برآشفت و رو به حضار کرده و گفت رولور را از دست او بگیرید و با پرخاش به او امر کرد که بنشیند و به یکی از حضار دستور داد که رولور را در گنجه بگذارد و در آن را قفل کند.»

شایگان لحظات درگیری را چنین به یاد می‌آورد: « ... صلاح دانستیم از خانه خارج شویم و به هر خطری بود آقای دکتر مصدق را قانع کردیم که در خدمتشان برویم به خانه مجاور و از خانه خارج شویم. تا صبح در آن جا ماندیم. بنده (شایگان) و آقای دکتر صدیقی و آقای مهندس معظمی در خدمت آقای دکتر مصدق ماندیم. بالاخره تصمیم گرفتیم که به شهربانی تلفن کنیم. یکی از رفقا همین کار را کرد و به شهربانی خبر داد که ما حاضریم خود را معرفی کنیم و آدرس هم داد. در همین اثنا یک اتومبیل کرایه‌ای در مقابل منزل ایستاد و عده‌ای وارد خانه شدند. سپس به وسیله چند کامیون سرباز مسلح ما را به باشگاه افسران بردند. به مجرد ورود به باشگاه در برابر پله‌های ورود سالن باشگاه آقای زاهدی با ما روبه‌رو شد و با آقای دکتر مصدق دست داد و سپس ما را در آنجا محبوس کردند.»

در این بخش مصاحبه شایگان با روزنامه بامداد در مورخ 28 مرداد 1358 تکمیل کننده خاطره وی از اقامت او در منزل مصدق در روز کودتاست. در این بخش اسامی 15 نفر از افرادی که در زمان کودتا در منزل مصدق بودند، ذکر شده است.(1)

            کتاب، سپس در بخش «زندان و دفاعیات» جلسات دادگاه و حضور شایگان را در آن و گفت‌وگوی مفصل رئیس دادگاه با شایگان به عنوان گواه در این جلسه را مورد اشاره قرار داده است. کتاب به آزادی موقت شایگان، صدیقی و احمد رضوی به قید کفیل در 12 مرداد 1333 اشاره می‌کند. پس از 12 روز مجدداً شایگان و رضوی بازداشت و به اتفاق حسین فاطمی، وزیر خارجه حکومت در دادگاه نظامی محاکمه شدند. کتاب جلسات اول تا پنجم محاکمه شایگان، فاطمی و رضوی را به تفصیل در بر دارد.

            رأی دادگاه شماره یک دادرسی ارتش به ریاست تیمسار قطبی که منتشر می‌شود، شایگان و مهندس رضوی با یک درجه تخفیف محکوم به حبس ابد شده و فاطمی به اعدام محکوم می‌شود. شایگان درخواست تجدید نظر نموده و با توجه به خدمات فرهنگی و این که از عملیات خود اظهار ندامت نموده او را محکوم به ده سال حبس با کار می‌نمایند. حکم مشابهی نیز برای مهندس رضوی صادر می‌شود. دکتر فاطمی روز 19 آبان 1333 قبل از اعدام به ملاقات شایگان و رضوی رفت و با آنها روبوسی و خداحافظی کرد. در این بخش به تلاش بعضی از علما در شهرهای مختلف برای جلوگیری از اعدام فاطمی اشاره می‌شود.

            در کتاب همچنین به وصیت نامه کریم پورشیرازی (تنها کسی که می‌توانست در مقابل اتاق‌های شایگان، رضوی و فاطمی برای هواخوری قدم بزند) و به آزادی شایگان در 29 اسفند 1334 که مشمول عفو شاه می‌شود، اشاره شده است. او تحت فشار خانواده و دوستان نزدیک مطلب کوتاهی را که دادستانی تهیه کرده بود به عنوان فرم رسمی امضا کرد و به عنوان یکی از آخرین اعضای نهضت ملی پس از کودتای 28 مرداد از زندان آزاد شد.(2)

            شایگان در مدت زمان زندان کتاب «امیدهای نو»(برتراند راسل) را ترجمه و خاطرات کودکی خود را در زندان نوشت که درجلد اول کتاب آمده است. وی در سال 1335 پس از اولتیماتوم سرهنگ مقدم (که بعدها رئیس سازمان امنیت شاه شد) به خارج از کشور تبعید شد. ابتدا به فرانسه و سپس به آمریکا رفت. دانشگاهی در آمریکا از او به عنوان مدرس دعوت به همکاری کرد. پس از مدتی همسر و چهار فرزندش به او ملحق شدند. وی در آمریکا در کنار فعالیت دانشجویان مقیم شرکت داشت. در این بخش به فعالیت‌های جبهه ملی و سازمان‌های وابسته به آن و فعالیت‌های وی در آمریکا و تشکیل جبهه ملی ایران در تبعید هم اشاره شده است. نامه‌های متعدد شایگان به دکتر مصدق و پاسخ‌های وی نیز که در آن آخرین وضعیت ایران و جبهه ملی مطرح است و همچنین اعلامیه‌های شایگان به مناسبت‌های مختلف در صفحات مختلف قید گردیده است. فصل دهم کتاب با عنوان «قیام 22 بهمن» است که در آن به مبارزات مردم ایران در سال‌های 57-1356 و اعلامیه‌های وی پیش از پیروزی انقلاب و به خصوص به مناسبت کشتار 17 شهریور اشاره شده است.

            بازگشت شایگان به تهران و معرفی وی به عنوان نامزد انتخابات احتمالی ریاست‌جمهوری در ایران تیتر اصلی روزنامه اطلاعات می‌شود. وی پس از ورود به ایران با تعدادی از همفکران خود یکسره به بهشت زهرا می‌رود. در این بخش خبر کامل ورود شایگان به ایران در روزنامه کیهان 3 اسفند 1357 مورد اشاره قرار گرفته است. وی سپس به دیدار امام خمینی(ره) می‌رود که گزارش این دیدار از سوی خبرنگار روزنامه کیهان در مورخ 5 اسفند 1357 انتشار یافته است. وی در این گفت‌وگو و در پاسخ به این پرسش که آینده گروه‌های سیاسی چگونه باید باشد؟ چنین پاسخ می‌دهد: «همه این رزمندگان دست به دست هم دادند و در صفی فشرده و متحد، دستگاه مستبد شاه را برچیدند. اگر هر یک از این گروه‌ها و طبقات و قشرها در مبارزه نبودند، امکان برهم ریختن دستگاه شاه میسر نبود... رهبری آیت‌الله خمینی که اداره انقلاب را متصدی شد، این توفیق عظیم را برای ملت ایران به ارمغان آورد.»

وی ادامه می‌دهد: «پیشرفت انقلاب بیشتر مربوط به این است که مردم بتوانند از طریق دموکراسی حرفشان را بزنند. نظر آیت‌الله خمینی هم این است که یک دیکتاتوری تبدیل به دیکتاتوری دیگری نشود. اختلاف میان گروه‌های مذهبی و غیر مذهبی، در حال حاضر بزرگ‌ترین لطمه را به انقلاب افتخار آفرین ایران می‌زند».(3)

            عزیمت مجدد شایگان به آمریکا به دلیل یبماری در 15 خرداد 1358 وی را بار دیگر از صحنه سیاسی ایران دور می‌کند. وی در اطلاعیه 15 خرداد خود ضمن حمایت از مبارزه مردم برای پشتیبانی از انقلاب مردم ایران و دفاع از آزادی و استقلال ایران، نگرانی‌های خود در خصوص آزادی مطبوعات و احترام به حقوق مردم و تامین حقوق دموکراسی مردم را مطرح کرد. شایگان مجدداً در ششم تیر ماه به ایران باز می‌گردد. وی 11 اردیبهشت1360 در آمریکا درگذشت و پس انتقال به تهران در 22 اردیبهشت 1360 در بهشت‌زهرا به خاک سپرده شد.

در بخش پایانی کتاب، پیوست‌ها، اشعار شایگان، اشعار سروده شده برای وی، مکاتبات وی با دیگران و تعدادی از عکس‌های نامبرده انتشار یافته است. کتاب به دلیل اسناد ارائه شده از سوی فرزند وی توانسته است تصویر کاملی از سیدعلی شایگان به عنوان یکی از چهره‌های نهضت ملی شدن نفت ارائه نماید.

 


1- ص 19.

2- کتاب متن نامه را به نقل از کتاب«گذری بر تاریخ معاصر ایران: به قلم و سیاست» تالیف محمدعلی سفری، ص230 منتشر کرده است.

3- ص 191.

 



 
تعداد بازدید: 5252


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.