کشف حجاب از زمینه‌سازی تا اجرا و پیامدها

الهام صالح

16 دی 1394


روی جلد کتاب به تصاویری محو از دختران محصل مزین شده است. این عکس، رضاشاه را در حال بازدید از یک مدرسه و پیگیری وضعیت کشف حجاب نشان می‌دهد. کتاب هم به همین موضوع اختصاص یافته است:«کشف حجاب».

کتاب «کشف حجاب: زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها» در 6 فصل تدوین شده است. در پیشگفتار کتاب، درباره موضوعات این 6 فصل، توضیحاتی ارائه شده است.

فصل اول کتاب به موضوع «تجددگرایی و کشف حجاب» اختصاص دارد. یکی از عواملی که درباره تأثیر تجددطلبی در این فصل به آن اشاره شده، تغییر پوشش زنان ایرانی عصر قاجار و شاهزادگان این دوره است که با ورود فرانسویان به دربار دچار تغییراتی شد. در این فصل درباره لباس‌های زنان ایرانی پیش از سفر ناصرالدین شاه به فرنگ چنین توضیح داده شده است: «لباس‌های زنان ایرانی تا قبل از مسافرت ناصرالدین شاه به فرنگ عبارت بود از پیراهنی کوتاه و ارخالقی[1] از آن کوتاهتر که برای پوشاندن بالا تنه به کار می‌رفت، و زیرجامه‌ای که تا پشت قدمها را می‌پوشاند. در زمستان کلجه‌ای[2] هم برای حفظ از سرما بر آن اضافه می‌شد سرپوش زنها هم چارقدی بود که سر و موهای بافته بلند آنها را می‌پوشاند.»

تجددطلبی در ایران در دوره سلطنت رضاخان، دچار شتاب‌زدگی شد و زمینه‌های کشف حجاب را فراهم کرد. در فصل دوم زمینه‌های اعلام کشف حجاب و مقدمات آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. در آغاز فصل دوم به این موضوع اشاره می‌شود که زمینه‌های کشف حجاب در 17 دی 1314 به پیش از این تاریخ بازمی‌گردد. اتحاد شکل البسه، برگزاری دومین کنگره زنان شرق ایران در سال 1311، گسترش مدارس دخترانه به شیوه کشورهای اروپایی، سفر رضاشاه به ترکیه و تشکیل کانون بانوان در سال 1314 به ریاست افتخاری شمس پهلوی، از جمله عوامل زمینه‌ساز کشف حجاب است که در این فصل به آن‌ها پرداخته می‌شود.

فصل‌ سوم کتاب به اعلام رسمی کشف حجاب در 17 دی 1314 اختصاص دارد. اما کشف حجاب در ایران چه روندی را پیموده است؟ این پرسشی است که در فصل چهارم به آن پاسخ داده می‌شود. در فصل چهارم، سیر کشف حجاب ابتدا در مناطق شهری، شهرهای مذهبی، شهرهای دیگر و مناطق روستایی و عشایری مورد بررسی قرار می‌گیرد. در همین فصل درباره سیر کشف حجاب در شهرهای مذهبی چنین نوشته شده است: «همه مناطق کشور از لحاظ گرایشات مذهبی یکسان نبودند. از این رو، روند اجرای کشف حجاب در شهرها متفاوت به نظر می‌رسید. در برنامه‌ریزی اجرای طرح، می‌باید برنامه‌های دقیق‌تر و منظم‌تری را برای شهرهای مذهبی، مانند قم، مشهد، اصفهان و ... در نظر گرفت. در این شهرها، سیر کشف حجاب به مراتب کندتر از شهرهایی چون آبادان، اهواز، شیراز و تهران بود.»

دولتمردان، روحانیون و اقشار مختلف زنان، واکنش‌های مختلفی نسبت به کشف حجاب داشتند که این واکنش‌ها در فصل پنجم بررسی شده. واکنش دولت در مقابل مخالفان کشف حجاب هم از جمله مطالب این فصل است. در فصل پنجم، زنان در واکنش به کشف حجاب، دسته‌بندی شده‌اند که «زنان امرا، رجال سیاسی و اشراف»، «زنان روشنفکر و تحصیل‌کرده»، «زنان سایر طبقات شهری» و «زنان روستایی و عشایر» این دسته‌بندی را شکل می‌دهند.

مؤلف کتاب «کشف حجاب»، در این فصل به درستی واکنش اقشار مختلف را درباره موضوع کشف حجاب بررسی کرده و این دسته‌بندی‌ها از ویژگی‌های مثبت کتاب به شمار می‌رود.

به پیامدهای کشف حجاب از جمله پیامدهای اجتماعی و فرهنگی در فصل ششم پرداخته شده است. پیامدهای سیاسی این اتفاق نیز از قلم نیفتاده: «در واقع رژیم بر آن بود که با کشاندن زنان به مراکز لاابالی‌گری، جامعه را از سیاست دور سازد. سرکوب مخالفین مذهبی و سیاسی و در نطفه خفه کردن هر ندای رهایی‌بخش لازمه‌اش منفعل کردن قشر فعال و خطرساز و انقلابی اجتماع که اغلب جوانان هستند، بود؛ و برای ایجاد انفعال در این قشر، فراهم کردن سرگرمی‌های مختلف و ایجاد مراکز فساد و تباهی، آسان‌ترین و نزدیک‌ترین راه به نظر می‌رسید.»

مؤلف کتاب «کشف حجاب» علاوه بر مقدمه و پیشگفتار کامل، در پایان ششمین فصل کتاب به نتیجه‌گیری نیز پرداخته است. فهرست منابع این کتاب به دو بخش منابع اصلی و منابع فرعی تقسیم شده که نشان‌دهنده دقت نظر و وسواس مؤلف در انتشار مطالب است.

در کتاب «کشف حجاب»، بخشی به نام «متن اسناد» وجود دارد که موضوع کشف حجاب را از طریق اسناد مورد بررسی قرار داده است. این اسناد، شامل نامه‌نگاری‌های صورت گرفته در همین رابطه است که 49 سند را شامل می‌شود.

موضوع کشف حجاب تا حدی از درجه اهمیت برخوردار بود که حتی در جشن‌هایی که برگزار می‌شد، از مردانی که بدون همسر خود در جشن حضور می‌یافتند، آمار می‌گرفتند. در سند شماره 44 موجود در کتاب به همین موضوع پرداخته شده است: «در اجرای بخشنامه شماره 405/135-11/1/17 برای پیشرفت امر نهضت بانوان دستور داده شده بود در موقع تشکیل جلسات جشن پذیرایی‌ها مراقبت لازم بعمل آید اشخاصی که دعوت می‌شوند اگر در مجالس جشن حاضر نشدند یا بدون بانوی خود آمدند صورت تهیه کرده به فرمانداری بفرستند و چون این موضوع در سبزوار بطور شایسته پیشرفت نکرده بود لهذا در موقع تشکیل مجالس جشن و پذیرایی مربوط بوصل مژده خبر نامزدی والاحضرت همایون ولایتعهد را از موقع استفاده کرده سپرده شد کاملاً مواظبت شود مدعوین هر کدام نیامدند و یا تنها حاضر شده بانوی خودشان را همراه نیاوردند صورت دهند.»

پس از این بخش، تصاویر اسناد و نامه‌نگاری‌ها، ارائه شده که متن دستنویس این اسناد را در بر می‌گیرد. ارائه این نامه‌نگاری‌ها در حالی که متن تایپ‌شده آن‌ها نیز در کتاب موجود است، ویژگی مثبت دیگر کتاب به شمار می‌رود.

بخش تصاویر نیز دربردارنده تصاویری از کشف حجاب و نتایج حاصل از آن است. عکس‌هایی از سفرها و دیدارهای تبلیغاتی رضاشاه به منظور پیشبرد کشف حجاب در ساری، کشف حجاب زنان اشراف و رجال در تهران، کشف حجاب زنان عشایر در لرستان که در واقع تغییر لباس‌های محلی آن‌ها به لباس‌های شبه اروپایی بود و بازدید رضاخان از مدارس برای پیگیری کشف حجاب در شیراز، برخی از تصاویر این بخش هستند. البته عکس‌ها به خاطر قدیمی بودن کیفیت لازم را ندارند، اما این عکس‌ها به این دلیل که بخشی از تاریخ ایران را به نمایش درمی‌آورد، اهمیت خاصی دارد که پایین بودن کیفیت از ارزش آن‌ها نمی‌کاهد.

موضوع کشف حجاب در کتاب «کشف حجاب» به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است. این کتاب، روند این اتفاق و پیامدهای آن را در شهرهای مختلف ایران شرح می‌دهد و حرف ناگفته‌ای را باقی نمی‌گذارد.

 

کشف حجاب: زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها، مهدی صلاح، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 392 صفحه.

 

[1]- ارخالق (به گرجی: ახალუხი)، (به ارمنی: արխալուղ)، (به ترکی آذربایجانی: arxalıq) قسمتی از لباس های سنتی مردمان قفقاز است.

[2]- قسمی لباده و پالتو. کلیجه یا جامه آستین کوتاهی که به روی قبا پوشند.



 
تعداد بازدید: 4902


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.