حفظ تاریخ شفاهی با واژه‌های خود آنها

ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

26 فروردین 1397


روبین سالتر(پسر)[1] در یک تاریخ شفاهی که در کتابخانه‌های دانشگاه آریزونا مستند می‌شود از سال‌های نخست باشگاه بو برومل[2] در شهر توسان می‌گوید. (عکس از باشگاه بو برومل)

 

با فرارسیدن ماهِ تاریخ سیاهان، آرشیو شهر توسان[3] فرصتی برای آموختن با گوش دادن به تاریخ‌‌های شفاهی چهره‌های سیاه‌پوست آمریکایی درباره گذشته شهر فراهم آورده است.

در سال 1952، روبین سالتر (پسر)، زادگاه خود، می‌سی‌سی‌پی را ترک کرد و برای رفتن به دانشگاه ایالتی آریزونا به شهر توسان در آن ایالت سفر کرد. او این دانشگاه را انتخاب کرد، زیرا می‌خواست در جایی درس بخواند که در آن تفکیک نژادی صورت نمی‌گرفت. سال‌ها بعد، یک پرونده 40 ساله ضد تفکیک نژادی علیه اداره یکپارچه مدارس توسان، به یک ماجرای مثال‌زدنی در پیشینه حرفه حقوقی وی تبدیل شد.

روبین سالتر(پسر) یکی از فارغ‌التحصیلان سیاه‌پوست کالج حقوقی جیمز ئی راجرز[4] وابسته به دانشگاه آریزونا است و هنوز هم در توسان وکالت می‌کند.

 

در ماه می گذشته (2017)، سالتر با انگس اندرسون[5]، تهیه‌کننده رسانه دیجیتال در کتابخانه‌های ایالت آریزونا، در مورد جزییات این پرونده به گفت‌وگو با یکدیگر نشستند. مصاحبه حاصل از این گفت‌وگو اکنون بخشی از آرشیو توسان[6] است که یک طرح تاریخ شفاهی در مجموعه‌های ویژه کتابخانه‌های ایالت آریزونا است.

تاریخ‌های شفاهی جنبه‌هایی از زندگی را در بر می‌گیرند که اغلب در تاریخ‌های مکتوب یا اسناد آرشیوی نامرئی هستند. آن‌ها همچنین تجربیات مردمی را که ممکن است مکتوب نشوند حفظ کنند. تجربیاتی که ممکن است از اسناد تاریخی ناپدید شوند و البته، تمام این موارد با صدای واقعی اشخاص انجام شد.

اندرسون توضیح می‌دهد: «گاهی اوقات، تاریخ شفاهی احساسات خامی همچون تجربه بیرون رانده شدن از یک رستوران را ثبت می‌کند. در جایی دیگر، جزییاتی را ثبت می‌کند که به نظر می‌رسد برای نوشتن بیش از حد عادی باشند، اما در واقع یک تغییر تاریخی مهم را روشن می‌کنند.»

اندرسون مصاحبه‌ها را در دفتر سالتر در توسان انجام داد، در آنجا این دو مرد با جعبه‌های اسناد مربوط به پرونده تفکیک نژادی اداره یکپارچه مدارس توسان احاطه شده بودند.

اندرسون پرسید: «از زمان آغاز این پرونده، اداره یکپارچه مدارس توسان تا چه اندازه متحول شده است؟»

سالتر که کارشناسی علوم سیاسی خود را در 1956 گرفت و یکی از اولین سیاه‌پوستان فارغ‌التحصیل از دانشکده حقوق در سال 1964 بود، جواب داد: «خیلی کم. واضح است که سیاه‌پوستان هنوز هم در انتهای شکاف دستاوردها قرار دارند، ما هنوز هم در انتهای تعلیقات قرار داریم. در کاهش شمار ترک‌تحصیل‌کرده‌ها پیشرفت اندکی کرده‌ایم و در تعداد فارغ‌التحصیلان نیز همین‌طور. اما مهم‌ترین چیز این است که ما به شکل قابل توجهی هنوز عقب هستیم.»

اندرسون می‌گوید: «همان‌طور که سرگذشت روبین آشکار کرد، معلوم شد که دو ساعت، زمان کافی برای پرداختن به تمام موضوعاتی نیست که می‌خواستم در مورد آن‌ها بحث کنم، و این غیر از مواردی بود که روبین بیان کرد و من از آنها اطلاعی نداشتم و می‌خواستم در موردشان بحث کنم.»

یکی از این موضوعات باشگاه بو برامل بود. این باشگاه اجتماعی در شهر توسان در سال 1936 به‌عنوان محلی برای سیاه‌پوستان در دورانی تأسیس شد که تمام امکانات «فقط برای سفیدها» بود.

سالتر گفت اواسط دهه 1930 «زمانی بود که ساکنان ثروتمند ساحل غربی آمریکا و (برخی) از شرقی‌ها زمستان‌ها به توسان می‌رفتند. خب، همراه آن‌ها خدمتکاران می‌آمدند. آن‌ها به‌عنوان خدمتکار و کارگر به کار مشغول می‌شدند. این طبقه سیاه‌پوست بودند، اما آن‌ها بخشی از جامعه سیاهان بودند که از سواد بیشتری نسبت به دیگران برخوردار بودند. زیرا آن‌ها در معرض زندگی طبقه ثروتمند قرار داشتند.»

«شب‌های چهارشنبه، شب تعطیلی سنتی برای پیش‌خدمت‌ها و دیگر مستخدم‌ها بود، اما آنها جایی برای رفتن نداشتند. بنابراین تصمیم گرفتند این باشگاه را شکل بدهند؛ باشگاه بو برومل. این کار، راه آن‌ها برای گرفتن حق امتیاز و تشکیل جامعه بود. آن‌ها از مردمی تقلید کردند که برایشان کار می‌کردند. آن‌ها جواهرات و کت‌های خز را خوب می‌شناختند، اما مکانی برای به نمایش گذاشتن آن‌ها نداشتند. بنابراین تصمیم گرفتند یک جشن سالانه داشته باشند. آن‌ها سرگرمی‌هایی مانند آتش‌بازی بین خیابان سان لوییس[7] و سان فرانسیسکو[8] راه انداختند. در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40، مردم مصرانه خواهان رفتن به جشن بو برومل در توسان بودند. این اتفاق مهمی بود.»

مصاحبه سالتر دومین بخش از مجموعه سه بخشی مصاحبه‌های اندرسون در سال گذشته است که می‌توانید در ساوندکلود[9] گوش دهید. یکی دیگر از شگفتی‌های تاریخ شفاهی سیاهان چارلز کندریک[10] است. خانواده او در اواسط دهه 1930 به توسان مهاجرت کردند. تاریخ شفاهی کندریک موضوعاتی مانند قانون و سیاست‌های نژادی، جنگ جهانی دوم و تأثیر آن بر حقوق مدنی، نقش پیمانکاران نظامی و فدرال مانند شرکت هواپیمایی هیوز[11] در سیستم غیررسمی تفکیک نژادی در امر اشتغال در توسان و تجربیات کندریک در دانشکده داروسازی دانشگاه آریزونا از تبعیض‌های موجود در آن دوره طولانی را پوشش می‌دهد.

آرشیو توسان اکنون شامل 41 تاریخ شفاهی از زبان افرادی چون فرماندار سابق ایالت آریزونا، جان شفر[12]، انسان‌شناس بازنشسته، برنارد بانی فونتانا[13] و بازیکن سابق بسکتبال تیم نیوجرسی، باب الیوت[14] است. کل این مجموعه را می‌توانید در این نشانی بیابید.

 

 

[1]. Rubin Salter Jr.

[2] Beau Brummel Club

[3]. Tucson

[4] James E. Rogers

[5]. Aengus Anderson

[6] Archive Tucson

[7] St. Louis

[8] San Francisco

[9]. Soundcloud

ساوندکلاود یک پلت‌فرم توزیع صدا به صورت برخط است که در برلین آلمان پایه‌گذاری شد. این وبگاه امکان بارگذاری، اشتراک‌گذاری و ترویج صداهایی را فراهم می‌آورد که توسط کاربرانش ساخته می‌شود. م.

[10]. Charles Kendrick

[11]. Hughes Aircraft

[12]. John Schaefer

[13]. Bernard "Bunny" Fontana

[14]. Bob Elliott



 
تعداد بازدید: 3528


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.