تاریخ شفاهی ماه می 1968

ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

22 اردیبهشت 1397


کارگران و دانشجویان در منطقه 11 پاریس در 13 می 1968 (عکس از برونو باربی از موسسه مگنوم[1] که در روزنامه گاردین منتشر شد.)

 

در پنجاهمین سالگرد قیام ماه می 1968 در فرانسه، مجله ویوپوینت[2] گزیده‌ای از کتاب «ماه می مرا ساخت: تاریخ شفاهی قیام 1968 در فرانسه»[3] میشل آبیدور[4] را منتشر کرد که اخیراً دو انتشارات ای کی[5] و پلوتو[6] آن را منتشر کرده‌اند. این کتاب گزارش‌های دست‌اولی از مردم، در تمام حوزه‌های زندگی، به‌ویژه دانشجویان و دانش‌آموزان جمع‌آوری کرده است که در وقایع آن ماه در فرانسه حضور داشته‌اند.

اعتراضات عمومی که در می 1968 در فرانسه رخ داد، هیجان‌انگیز، خطرناک، خلاق و مؤثر بودند و عرصه سیاست در اروپا را تا به امروز تحت تأثیر خود قرارداده‌اند. تظاهرات دانشجویی و کارگری به اعتصاب عمومی انجامید و کارخانجات و دانشگاه‌ها اشغال شدند. پیش از آنکه این موج پایان یابد، کودکان، خانه‌داران و سالمندان نیز به این رویدادها پیوستند که مسیر زندگی را در اروپا تغییر داد و کاپیتالیسم بروکراتیک و حزب کمونیست متصلب را هدف قرار دادند. دولت فرانسه به لرزه درآمد و بیم آن داشت که انقلاب یا جنگ داخلی رخ دهد. اکنون چند دهه بعد از آن رویدادها، مجموعه‌ای از روایت‌های شفاهی آن جوانان انقلابی که به دنبال تحقق غیرممکن‌ها بودند در این اثر گردآوری شده است.

ماه می مرا ساخت که در پنجاهمین سالگرد آن روزها منتشر شده است یادآوری کننده میراث آن قیام است؛ کتابی که روایت می‌کند چگونه آن تجارب انفجارآمیز، مردم و تاریخ را تغییر دادند. پل میسن[7]، نویسنده پساسرمایه‌داری: راهنمای آیندۀ ما[8] درباره این کتاب می نویسد: «این مشاهدات غنی و تکان‌دهنده روایتی آگاه‌کننده از رویدادهای الهام‌بخش می 68 به دست می‌دهند که بیش از هر زمان دیگری در گذشته به فعالان سیاسی امروز مرتبط هستند.»

در ادامه قطعاتی از مصاحبه آبیدور با الین پاول- دی ویچنزو[9]، دانشجوی آن زمان و میریام چدوتال[10]، دانش‌آموز دبیرستانی آن زمان را می‌خوانید:

اشغال چگونه رخ داد، آیا سر ساعت بود؟

میریام[11]: مدرسه تمام مدت اشغال بود و کمیته اقدام انقلابی لیسین[12] مدرسه را در طول شب اشغال ‌کرد. اگر از افراد حاضر در کمیته اقدام لیسین[13] سؤال کنید، احتمالاً نمی‌دانند که ما تمام شب آنجا بودیم. به یاد دارم که ما یک دست رخت‌خواب به کلاس درس آورده بودیم؛ بنابراین ما دقیقاً مدرسه را در شب اشغال کردیم. ما آخر هفته‌ها آنجا نبودیم، اما بله، شب‌ها در طول هفته مدرسه در اشغال ما بود.

الین: در دانشگاه استادانی بودند که از ما حمایت می‌کردند و حتی نگهبان‌هایی که در کمیته اعتصاب بودند؛ بنابراین می‌توانستیم هر وقت دوست داشتیم رفت‌وآمد کنیم.

آیا زنان در دبیرستان مجمع‌های عمومی[14] سخنرانی می‌کردند؟

میریام: بله، اما چندان در دبیرستان فنی چشمگیر نبود. حتی زمانی که ما در 7 مه یک تظاهرات خودجوش ترتیب دادیم، من و دوستانم به اطراف مدرسه ‌رفتیم و از مردم می‌خواستیم به تظاهرات همراه با بچه‌های اریستید برایاند[15]، که بیشتر یک مدرسه ادبی بود، ملحق شوند. زمانی که ما با کلاس‌ها صحبت ‌کردیم، یکی از دو معلم کمونیست از آنچه ما انجام می‌دادیم واهمه داشت، و در نهایت 400 نفر از ما در تظاهرات شرکت کردیم که عمدتاً از مدرسه بریاند[16] بودند، اما از دبیرستان فنی هم کسانی بودند. این اولین باری بود که آنها به خارج از دستورات سازمانی عمل کرده و در تظاهرات شرکت کرده بودند. ما از اوضاع پاریس خبر داشتیم و شعارهای‌مان را آنها می‌گرفتیم. زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد شعارهای‌مان ‌کردیم.

آیا شما جزوه موقعیت‌گرایان[17] با عنوان بدبختی در جامعه دانشجویی[18] را مطالعه ‌کرده بودید؟

میریام: در حقیقت، این موضوع زمانی مورد بحث بود که کمیته اقدام لیسین در مورد طبقات صحبت می‌کرد. ما گزیده آنها را ‌خواندیم و در مورد آنها نظر ‌دادیم.

الین: ما متون را از یک ناشر کوچک به نام ادیسیون باربر[19] می‌گرفتیم و با کمک یک ماشین کوچک تکثیر می‌کردیم، از جمله این جزوات کمیک دیتور[20] (کمیک‌های هدایت‌شده) اثر رائول ونایگم[21] بود.

و در جای دیگری پرسش و پاسخی به این صورت دیده می‌شود:

آیا سنگ‌های کف خیابان را به سوی پلیس‌ها پرت می‌کردید؟

پاسخ: اوه، آره. من هیچ مشکلی با این کار نداشتم. و حتی سنگ مرمرهایی که از مغازه‌ها دزدیده بودیم را پرت می‌کردم. و در آن آخرها حتی توانستیم از محل ساخت و سازهای ساختمانی تراکتور بدزدیم و با آنها از روی درخت‌ها هم رد شویم.»

 

بخش گفت‌وگوهای سایت ای - فلاکس و سایت آمازون


[1] Bruno Barbey/Magnum Photos

[2]. Viewpoint Magazine

[3]. May Made Me: An Oral History of the 1968 Uprising in France 

[4]. Mitchell Abidor

[5]. AK Press

[6]. Pluto Press

[7]..Paul Mason

[8].  Postcapitalism: A Guide to Our Future

[9]. Eliane Paul-Di Vicenzo

[10]. Myriam Chédotal

[11]. Myriam

[12]. CARL: Comité d’Action Révolutionnaire Lycéen

[13]. CAL: Comité d’Action Lycéen

 رهبری جمعیت معترضین به دست این گروه بود که پس از مدتی در جمعیت دانشجویی ادغام شد. م.

[14]. GA: General Assembly

[15] .Aristide Briand

[16]. Aristide Briand

[17] Situationist

موقعیت‌گرای بین‌الملل، جنبشی بود متشکل از هنرمندان، نویسندگان و شاعران اروپایی پیشرو و انقلابی که در سال ۱۹۵۷ و در یک گردهمایی در ایتالیا فعالیت خود را آغاز کردند. این جنبش نقد سرمایه‌داری براساس ترکیبی از مارکسیسم و سورئالیسم را مطرح می‌کند. دبورد جامعه مصرف‌گرا را به یک جامعه نمایشی در کتابی با همین عنوان در سال ۱۹۶۷ تشبیه کرده‌ است. موقعیت‌گرایان در زمینه فرهنگ خواستار برداشتن مرز هنرمندان و مصرف‌کنندگان بودند و تولید فرهنگی را به صورت بخشی از زندگی روزمره درآوردند. ایده‌های موقعیت‌گرایی در جنبش انقلابی ۱۹۶۸ فرانسه نقش مهمی داشتند. این گروه سرانجام در سال ۱۹۷۲ به کار خود پایان داد. م.

[18]. De la Misère dans le milieu étudiant

[19]. Editions Barbare

[20]. comics detourné

[21]. Raoul Vaneigem



 
تعداد بازدید: 4662


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.