جمع‌آوری تاریخ‌های شفاهی غذاهای سنتی

ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

13 تیر 1397


هیئت تاریخ شفاهی کنتاکی[1] با اجرای طرح تاریخ شفاهی روش‌های غذایی کنتاکی[2] «جشنواره سالانه غذای کنتاکی»[3] را گرامی می‌دارد.

این هیئت می‌خواهد تاریخ‌های شفاهی گذشته و حال درباره سنت‌های غذایی در کنتاکی را جمع کند و همه مردم این ایالت را- به‌عنوان مصاحبه‌کننده یا مصاحبه‌شونده- درگیر این طرح کند. مصاحبه‌هایی که کامل می‌شوند بخشی از مجموعه آرشیوهای انجمن تاریخ کنتاکی[4] خواهند شد.

سارا اسمیت[5]، سرپرست این طرح تاریخ شفاهی، می‌گوید: «من امیدوارم این موضوع بسیار فراتر از یک تاریخ شفاهی تفسیر شود».

طبق گفته سارا اسمیت، هدف این است که در انجمن تاریخ کنتاکی مجموعه‌ای را ایجاد کنیم که طیف وسیعی از موضوعات مانند روش‌های محلی ذخیره و نگهداری غذاها، مقابله با بیابان‌های مدرن غذایی[6]، ساختن دستور‌های غذای اصیل کنتاکی و شناخت تأثیرات فرهنگ‌های مختلف بر غذاهای کنتاکی را شامل ‌شود.

هر یک از ساکنان کنتاکی، که 18 سال یا بیشتر سن دارند و علاقه‌مند به انجام مصاحبه هستند، می‌باید پیشنهاد خود را تا 15 ژوئیه 2018 به انجمن تاریخ شفاهی کنتاکی ارائه دهند.

متقاضیان، اطلاعیه انتخاب شدن خود را در 15 اوت دریافت خواهند کرد؛ مصاحبه‌ها تا 30 نوامبر تکمیل خواهند شد. متقاضیان منتخب پس از تحویل موفقیت‌آمیز مصاحبه تاریخ شفاهی خود و انجام امور اداری لازم وجهی را به پاس همکاری خود دریافت می‌کنند. الزامات کامل و دستورالعمل‌های ارایه پیشنهاد در این وب‌سایت قرار دارد.

هیئت تاریخ شفاهی کنتاکی که انجمن تاریخ شهر کنتاکی آن را اداره می‌کند، در سراسر ایالت کنتاکی برای ثبت و حفظ سرگذشت‌های متنوع که بخشی از تاریخ غنی و رنگارنگ کنتاکی است، آماده است.

 


[1].The Kentucky Oral History Commission

[2].Kentucky Foodways Oral History Project

[3].The Year of Kentucky Food

[4].Kentucky Historical Society (KHS)

[5].Sarah Schmitt

[6].food deserts

کنایه از مناطقی که در آن خرید مواد غذایی مقرون به صرفه، با کیفیت و تازه، دشوار است.



 
تعداد بازدید: 4030


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.