در باب مصاحبه تلفنی (غیر حضوری‏)‏

مرتضی نورایی

05 دی 1397


بی‌شک، شیوه و سازوکار مصاحبه فعال بر مدار گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره شکل می‌گیرد. درحالی‌که در ‌مذاکره تلفنی چنین اتفاقی نمی‌افتد.

در درجه نخست توصیه می‌شود کار مصاحبه تلفنی به تنهایی برای به ‌فرجام رساندن یک پروژه نباشد و بیشتر در راستای مصاحبه حضوری و در تکمیل آن صورت پذیرد ‌و مبنای یک پژوهش مستقل قرار نگیرد؛ چراکه به نظر می‌رسد مصاحبه از راه تلفن می‌تواند حلقه اتصال ‌مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده را دچار اختلال کرده و اسباب مفاهمه حداکثری فراهم نیاید.

در همه حال ‌گزارشات نشان می‌دهد که عکس‌العمل کارورزان در باب مصاحبه غیر حضوری مثبت نبوده و آنها ‌نشست رو در رو را مفید و مؤثر‌تر دانسته‌اند. در عین حال تا حدودی می‌توان با شخصیتی آشنا، رویه ‌تاریخ شفاهی در مصاحبه را به‌وسیله تلفن تمرین کرد و دریافت که به چه میزانی می‌توان اعتماد کرد و ‌در چه حد می‌توان پرسش نمود. ممکن است در پاره‌ای موارد پروژه‌های تاریخی شفاهی ناگزیر از مذاکره ‌فوری از طریق تلفن باشد و یا جهت فراهم‌آوری مقدمات گفت‌وگو، یا بعضی قسمت‌های ناقص در ‌مصاحبه نیاز به تکمیل داشته باشد، در این صورت، رویه‌ تلفنی به صرفه و آسان‌تر است.‌

با اشراف بر محدودیت‌ها و آسیب‌شناسی مصاحبه غیرحضوری، پژوهشگر باید از فراهم بودن شرایط ‌مناسب گفت‌وگوی تلفنی اطمینان حاصل نماید. پیش از همه حتماً باید مجوز مکتوبی از موافقت مصاحبه‌‌شونده دریافت کرد که برای آینده پروژه حائز اهمیت است. از سوی دیگر در همه حال فرایند مصاحبه ‌تلفنی قدری متفاوت‌تر از مصاحبه حضوری است لذا برای مثال حتی‌الامکان باید پرسش‌ها یک بخشی ‌بوده تا راوی، قدرت به‌خاطرسپاری آنها را جهت پاسخ‌دهی داشته باشد. افزون بر این در این راستا باید ‌گزاره‌ها و پرسش‌هایی جهت اطمینان بیشتر مطرح باشد:‌

‌-‌ آیا مصاحبه‌شونده از جهت شنیداری مشکلی ندارد؟ آیا به اندازه کافی زمان مکالمه تلفنی برای او ‌وجود دارد؟ آیا مدت زمان مصاحبه تلفنی می‌تواند همانند مصاحبه حضوری (حدود دو ساعت) ‌باشد؟ آیا حافظه او درباره موضوع، یاری می‌کند؟

‌-‌ هدف مصاحبه باید روشن و آشکار باشد؛ آیا موافق گفت‌وگو در این زمینه از راه تلفن هست؟ ‌

‌-‌ زمان‌دهی به راوی یا مصاحبه‌شونده؛ وی باید به قدر کافی همانند مصاحبه حضوری فرصت برای ‌اندیشیدن و تأمل در زمینه پرسش را داشته باشد؛ آیا چیز دیگری اضافه نمی‌کنید؟ صدای ما صاف ‌است؟ مشکلی در گوشی، خط‌دهی و... نیست؟

‌-‌ توجه به تغییر و لرزش صدا و مکث راوی باید داشت؛ اینها همان علائم کمکی هستند که به ‌هنگام مصاحبه حضوری به عنوان «زبان بدنی» به آنها توجه می‌شود.‌

شایان توجه است که مسئله ارسال مستندات به هنگام مصاحبه همچنان حائز اهمیت است. معمولاً طی ‌مصاحبه حضوری ممکن است راوی اشاراتی به اسناد و عکس‌های مؤید مطلب خود بنماید و هم‌زمان ‌به مصاحبه‌کننده نشان دهد؛ که خود این کار مقومِ مصاحبه است. بنابراین هنگام مصاحبه تلفنی نیز با ‌طرح ادعای مستندات از سوی راوی، مصاحبه‌گر باید از او بخواهد که مستندات مزبور را برای وی ‌ارسال کند.‌

بیشتر اینکه، به‌طور مستقل نیز مصاحبه تلفنی می‌تواند کارکرد پیش‌مصاحبه را داشته باشد. ضمن ‌ضبط همه مکالمه که قبلاً به اطلاع طرف گفت‌وگو می‌رسد، می‌توان مختصر توضیحاتی در باب ‌موضوع، تنظیم زمان و مکان مصاحبه و مدت آن انجام داد که خود به روند کار کمک مؤثر می‌کند. ‌چنان‌که تماس از این نوع همچنین می‌تواند تجربه‌ای جهت مصاحبه حضوری در دریافت پاره‌ای تکیه‌کلام‌ها، لهجه و حتی آهنگ صدا برای آینده گفت‌وگو در قالب مصاحبه رو در رو باشد.[1]

اصفهان

‌15/9/1397‌

 


[1]  یادداشت دکتر مرتضی نورایی، استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و رئیس انجمن تاریخ محلی ایرانیان که با عنوان «در باب مصاحبه تلفنی (غیر حضوری؛ ‌Virtual Interview‌)‌» برای انجمن تاریخ شفاهی ایران ارسال کرده است.



 
تعداد بازدید: 5630


نظر شما


05 دي 1397   17:28:02
محمدمهدی عبدالله‌زاده
متن فوق بیش از هر چیز بیانگر آن است که آقای نورایی نظریه‌پردازی برج عاج نشین نیست و در جریان مشکلات اجرای تاریخ شفاهی می‌باشد. امید است سایت تاریخ شفاهی بیشتر در جهت انتشار مبانی نظری تاریخ‌شفاهی گام بردارد زیرا به جهت نو بودن ابهامات گوناگونی در این مسیر موجود است. اساتید محترم و صاحب نظر باسوادی در کشور در این حیطه فعال هستند که کمتر نظرات آنان منتشر می‌شود. انتشار مطالب نظری کاربردی از اندیشمندان داخلی و خارجی می‌تواند در ارتقاء کمی و کیفی پروژه‌های تاریخ شفاهی موثر باشد.
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.