به روایت تصویر

مصاحبه‌ای که انجام نشد!

جعفر گلشن روغنی

18 اسفند 1397


یانیس بِهراکیس (Yannis Behrakis) عکاس خبری مشهور که برای خبرگزاری رویترز فعالیت می‌کرد، روز شنبه 2 مارس 2019/ 11 اسفند 1397 درگذشت.

او در سال 1960م در آتن یونان زاده شد. در مدرسه هنر و فناوری آتن تحصیل کرد و از دانشگاه Middlesex لیسانس گرفت. در سال‌های 1986 ـ 1985م عکاس استودیویی‌ تجاری بود و در حالی که مشغول کار بود، فیلم «زیر آتش»‌ را دید و پس از آن مشتاق عکاسی از جنگ شد.

سپس در سال 1987م کار با خبرگزاری رویترز را آغاز کرد. در اواخر سال 1988 اشتغال به صورت دائمی در شعبه آژانس رویترز در آتن، به او پیشنهاد شد و آن را پذیرفت. در ژانویه 1989 در حالی که چهار روز بود به جمع کارکنان رویترز اضافه شده بود، نخستین مأموریت خارجی‌اش را با حضور در لیبی رقم زد. از آن زمان به بعد او در مقام عکاس، حوادث بسیاری را در جهان ثبت و ضبط و مستند کرد. او حوادثی همچون تحولات اروپای شرقی و بالکان، جنگ در کرواسی و بوسنی و کوزوو، چچن، سیرالئون، سومالی، افغانستان، لبنان، عراق، بهار عربی در مصر و لیبی و تونس، جنگ شهری در اوکراین، بمباران داعش توسط نیروهای ناتو در کوبانی سوریه، بحران مالی یونان و بحران پناهندگان در سال 2015م را عکاسی کرد و جهانیان را از زوایای پیدا و پنهان آنها باخبر ساخت. افزون بر این زلزله‌های کشمیر، ترکیه، یونان و ایران را پوشش خبری داد و از چهار المپیک تابستانی، جام جهانی 1994م آمریکا و سال‌ها درگیری‌های رژیم صهیونیستی با فلسطینی‌ها عکاسی نمود.

او پس از آن که در سال‌های 2008 و 2009 در مقام رئیس تیم عکاسی خبرگزاری رویترز، همراه گروهی برای عکسبرداری از درگیری‌های رژیم صهیونیستی با فلسطینی‌ها به بیت‌المقدس سفر کرد، در سال 2010 به زادگاهش بازگشت تا بحران مالی حاکم بر کشورش را پوشش خبری و تصویری دهد.

او یک‌بار به طرز معجزه‌آسایی در سال 2000م از کمین گروهی مسلح از شورش جبهه متحد انقلابی در سیرالئون نجات یافت، در حالی که کورت شورک (Kurt Shork) خبرنگار آمریکایی و میگوئل ژیل مورنو دمورا (Miguel Gil Moreno de mora) تصویربردار اسپانیایی تلویزیون آسوشیتدپرس در این ماجرا کشته شدند. او سال‌های آخر عمرش را در حالی با مراقبت و همراهی دخترش ربکا و پسرش دیمیتری و همسرش الیساوت گذراند که از سرطان مزمن رنج می‌برد؛ تا این که بر اثر همین بیماری در 2 مارس 2019 درگذشت.

او که در طی فعالیتش نمایشگاه‌های گروهی و انفرادی در آتن، تسالونیکی، لندن، ادینبورگ، نیویورک، رم، بارسلونا، مادرید، پرتغال، فرانسه و دبی برگزار کرده بود، جوایز متعددی نیز دریافت کرد. او در سال‌های 1998، 2002 و 2003 به عنوان عکاس خبری سال اروپا، جایزه اروپایی فوجی (کمپانی فوجی) را دریافت کرد. او هفت بار نیز جایزه یونانی فوجی را به عنوان عکاس خبری سال یونان به دست آورد. جایزه روز جهانی فتوژورنالیسم (عکاسی خبری) ژاپن در سال 2016، جایزه عکاسی خبری سال از سوی رویترز و روزنامه گاردین در سال 2015، جوایز بخش عمومیِ‌تصاویر بین‌المللی سال در سال‌های 2013 و 2015 از سوی مدرسه روزنامه‌نگاری میسوری، جایزه ممتاز بهترین عکاسی خبری به خاطر روایت‌های اخبار عمومی در سال 2012، جایزه مسابقه بین‌المللی سالانه مطبوعات چین در سال‌های 2004، 2009، 2013، 2014، 2015 و 2016، جایزه بنیاد بوتسیس (Botsis) یونان در سال 2000 از جمله جوایز عکاسی اوست. او به سبب عکاسی‌هایش در کوزرو، از سوی بنیاد عکس مطبوعاتی سال (World Press Photo) در آمستردام هلند، در بخش روایت‌های اخبار عمومی جایزه نخست را بُرد.

او که در پی انتشار خبر رحلت امام خمینی(ره) در سال 1368ش، از سوی خبرگزاری رویترز به ایران آمده بود، از چگونگی تشییع و سوگواری عظیم و گسترده مردم ایران عکاسی کرد و تصاویری ماندگار از خود به‌جا گذاشت.

حال این سخن پیش می‌آید: چرا بهراکیس را به عنوان عکاسی که از آن عزای ملی عکاسی کرده است، نشناختیم تا با درک اهمیت عکس‌های آن واقعه، با او به گفت‌وگو بنشینیم و یادمانده‌های او در مقام فرد و عکاسی غیر ایرانی را بشنویم؟ چرا و چگونه برای این واقعه به ایران آمد؟ چه مدت زمانی در ایران بود؟ چه تعداد عکس گرفت و از چه مراسم‌هایی در روزهای وداع مردم با امام خمینی عکسبرداری کرد؟ هنگامی که چنین تشییع جنازه بی‌همتایی را در جهان از نزدیک مشاهده می‌کرد چه احساسی داشت و ده‌ها سوال دیگر.

در ادامه، دو عکس از مراسم وداع مردم ایران با امام خمینی(ره) و تشییع ایشان که یانیس بِهراکیس در خرداد سال 1368 ثبت کرده را می بینید.

 

همچنین سه عکس درباره این عکاس یونانی در ادامه می‌آیند.

سلفی بِهراکیس در سال 2000م، پس از نجات از کمین گروهی مسلح در سیرالئون.

 

وقتی بِهراکیس از خود و عکاسی می‎‌گوید؛ ویدئوی این گفتار موجود است.

 

در صفحه عکس‌های یانیس بِهراکیس این جمله دیده می‌شود: بهترین عکاس آن است که دیده نشود.



 
تعداد بازدید: 6280


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.