انتشار خاطرات بعد از انقلاب «جواد منصوری»



مصحفی: تدوین خاطرات برای کاستن از مجهولات عرصه تاریخ است

کتاب «خاطرات جواد منصوری بعد از انقلاب» به قلم محسن مصحفی نوشته شده و برای انتشار به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی سپرده شده است. مصحفی گفت: تدوین و انتشار چنین خاطراتی، علاوه بر این که تلاشی برای کاستن از حوزه بزرگ مجهولات عرصه تاریخ است، هدف‌های آشنا کردن نسل‌های بعد از انقلاب با یک مقطع فوق‌العاده حساس و انتقال تجربه‌های ارزشمندی را نیز دنبال می‌کند.

محسن مصحفی، پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره «خاطرات جواد منصوری بعد از انقلاب» که نگارش و تدوین آن را به پایان رسانده و به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری تحویل داده است، اظهار کرد:‌ این اثر در یک جلد و سه فصل عمده منتشر می‌شود.

وی افزود: این کتاب حاصل ترکیب دست‌نوشته‌های روزانه جواد منصوری و نیز ساعت‌ها مصاحبه است که واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی با او انجام داده است. راوی در این کتاب خاطرات خود را درباره آن دسته از حوادث تاریخی که خود شاهد آن‌ها بوده یا نظر و تحلیلی درباره آن‌ها داشته، بازگو می‌کند. بخش نخست خاطرات به حوادث سال‌های 1357 تا 1360 می‌پردازد. بخش دوم از سال 1360 تا 1368 را در بر می‌گیرد و بخش سوم از سال 1368 تا 1372 را شامل می‌شود.

تدوین‌کننده «خاطرات جواد منصوری بعد از انقلاب» درباره محور مطالب بیان شده در کتاب گفت: کتاب حول محور خاطرات سیاسی راوی می‌گردد و حوادث پس از پیروزی انقلاب، درگیری و رقابت احزاب و جریان‌های مختلف سیاسی و تلاش‌ حکومت انقلابی برای سامان دادن به اوضاع کشور را در بر دارد.

وی در خصوص اهمیت خاطرات منصوری از این مقطع زمانی افزود: آقای جواد منصوری به عنوان اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مقتضای جایگاه خود و نیز زاویه دیدی که دارد، روایتی دست اول از حوادث و اتفاقات تاریخی آن دوران ارایه می‌دهد که می‌تواند برای تاریخ‌پژوهان قابل توجه باشد.

مصحفی گفت: بخش دوم کتاب حوادث سال های 1360 تا 1368 را در بر می‌گیرد. در این بازه زمانی آقای منصوری وارد وزارت امور خارجه شده و به عنوان معاون وزیر امور خارجه مشغول به خدمت است. تقریبا در سراسر این دوره کشور درگیر مساله ضدانقلاب و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. در چنین وضعیتی وزارت امور خارجه هم به صورت طبیعی مسوولیت ویژه و مضاعفی بر عهده دارد و در جنگی موازی برای دفاع از کشور در صحنه دیپلماسی درگیر است.

وی ادامه داد: بخش سوم کتاب نیز خاطرات آقای منصوری را به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاکستان و در سال‌های پس از جنگ را پوشش می‌دهد. حال و هوای سیاست خارجی جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ و نگاه آقای منصوری به تحولات داخلی و خارجی کشور از نکات جالب و خواندنی این بخش است. ضمن این که اطلاعات قابل توجهی از وضعیت داخلی پاکستان، رقابت احزاب سیاسی و اختلافات مذهبی درون آن کشور را از نگاه سفیر وقت جمهوری اسلامی در پاکستان ارایه می‌دهد و در مواردی نیز اشاره‌هایی به وضعیت پرتلاطم آن روزهای افغانستان دارد.

مصحفی درباره زمانی که برای تدوین «خاطرات جواد منصوری بعد از انقلاب» صرف شده گفت: تدوین این کتاب قریب یک‌سال‌ونیم به طول انجامیده و متن بارها توسط آقای جواد منصوری مورد بازخوانی جدی و دقیق قرار گرفته است. دراین بازخوانی‌ها نکاتی را تغییر داد و یا مطالبی را به متن اضافه کرد تا در نهایت اثر، با وضعیت فعلی در آستانه انتشار قرار گرفته است.

وی در این باره که آیا در خاطرات منصوری به فرد جدیدی برخورد کرده که کمتر درباره آن سخن گفته شده باشد، افزود: اکثر افرادی که در سال‌های انقلاب درگیر مبارزه بوده‌اند، افرادی کم و بیش شناخته شده‌اند، یا این که دست کم برای اهل فن و تاریخ‌نگاران چندان ناشناخته نیستند اما در هر حال من درخاطرات آقای منصوری با شخص جدیدی برخورد نکردم.

مصحفی گفت: اما در این اثر برای آشنایی مخاطب با کسانی که نامی از آنان برده ‌شده، تلاش شده در حد خلاصه، اطلاعاتی درباره زندگینامه آن فرد، در پاورقی کتاب آورده شود.

وی ادامه داد: در واقع تدوین و انتشار خاطراتی نظیر خاطرات آقای جواد منصوری، علاوه بر این که تلاشی کوچک برای کاستن از حوزه بزرگ مجهولات عرصه تاریخ است، هدف آشنا کردن نسل‌های بعد از انقلاب با یک مقطع فوق‌العاده حساس را نیز دنبال می‌کند. افرادی که در سلسله تحولات منتهی به انقلاب اسلامی مشارکت داشته‌اند، با روایت خاطرات و مشاهدات کم‌مانند خود، نکته‌‌های آموزنده و تجربه‌های ارزشمندی را با نسل‌های جوان در میان می‌گذارند.

مصحفی در پایان گفت: تنظیم «خاطرات جواد منصوری بعد از انقلاب» در بیش از 700 صفحه به پایان رسیده که همراه ضمائم، اسناد و عکس‌ها، برای انتشار به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری سپرده شده است.

خبرنگار : اکرم دشتبان



 
تعداد بازدید: 4163


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.