مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 16

زبان بدن و اهمیت آن

مصاحبه‌گرِ تاریخ شفاهی باید با تکنیک‌های ارتباطی آشنا بوده و برای مدیریت بهتر مصاحبه از آنها به‌ خوبی استفاده کند. یکی از این تکنیک‌های ارتباطی، زبانِ بدن (Body Language) است. زبان بدن و یا ارتباط غیرکلامی، بخش عمده‌ای از ارتباطات روزانه افراد را تشکیل می‌دهد. این روش که از آن با عنوان «تن‌گفتار» نیز یاد می‌شود، گاهی واضح‌تر و تأثیرگذارتر از ارتباط کلامی است...

برگزاری پنجمین کارگاه نخستین دوره جامع آموزش تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی، نوعی از مستندسازی است

در سندخوانی، اول باید بگردید و مهم‌ترین اصطلاحات موجود در اسناد را پیدا کنید. از آنجایی که تاریخ شفاهی هم نوعی مستندسازی است که فعلاً در قالب شفاهی است و بعداً مستند خواهد شد، می‌توان همان نظام استنادی را به تاریخ شفاهی تعمیم داد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 15

پرسش، چگونه مطرح شود؟

چگونگی طرح پرسش، همواره یکی از دغدغه‌های ذهنی مصاحبه‌گران بوده است. هستند مصاحبه‌گرانی که با وجود در اختیار داشتن ده‌ها پرسش خوب، موفق به طرح برخی از آنها نشده و یا پاسخ لازم را دریافت نمی‌کنند. زیرا عدم طرح درست و به‌هنگامِ پرسش‌ها می‌تواند آسیبی جدی به روند مصاحبه وارد کند.

آموزش تاریخ شفاهی در اصفهان

از پیش‌مصاحبه تا فوت و فنِ اولین پرسش‌ها

اسم و فامیلِ مصاحبه‌شونده به‌طور کامل باید ذکر شود. یک مسئله‌ای که در آسیب‌شناسی طرح‌های تاریخ شفاهی زیاد دیدیم، این است که اسم و فامیل به درستی ذکر نمی‌شود. حتی پسوندِ نام خانوادگی هم باید ذکر شود. اینها از نظر مستندسازی مهم‌اند.

گزارش سومین کارگاه نخستین دوره جامع آموزش تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی، امری تجربه‌گراست

برای انجام تاریخ شفاهی، هرچه بیشتر باید با مردم بود، زیست و کار کرد. «شفاهی‌کار» باید در اجتماع بتواند با همه اقشار ارتباط برقرار کند. مصاحبه با استاد دانشگاه تا پینه دوز و حمّال بازار، هر کدام‌شان ویژگی‌های خاص خود را دارد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 14

پرسش نمونه

در یادداشت گذشته به برخی ویژگی‌های پرسش خوب اشاره شد. در این قسمت برای روشن شدن بیشتر موضوع، نمونه‌هایی از انواع پرسش را ملاحظه می‌فرمایید. در این مجموعه، معادل پرسش‌های بد، پرسش‌های خوب بیان شده تا مخاطب، مقایسه‌ای بین این دو گونه داشته باشد. بدیهی است در مواردی برای رسیدن به پاسخ، باید از چند پرسش استفاده کرد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 13

پرسش خوب

مصاحبه تاریخ شفاهی اگر چه متکی به تکنیک‌های ارتباطی است، اما هدف اصلی آن نه برقراری ارتباط که رسیدن به اطلاعات و محفوظات راوی است. در چنین فرآیندی هر چه پرسش دقیق‌‌تر و هدف‌مند‌تر باشد، پاسخ‌ها نیز کامل‌تر خواهد بود.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 12

چگونگی شروع مصاحبه

شروع خوب و با برنامه، یکی از ضرورت‌های کار مصاحبه است. بی‌راه نیست اگر گفته شود که این مرحله به مثابه خشت اول تا آنجا اهمیت دارد که هرگونه سهل‌انگاری و یا ساده‌نگری و اهمال، موجب کج شدن دیوار و ساخت بنایی سست و غیرمنسجم شده و غیر قابل استفاده خواهد بود. بدون تردید همراه داشتن فهرستی مکتوب از کارهایی که باید انجام شود، یک اقدام مفید و اطمینان‌بخش است که از فراموشی و یا جابه‌جایی مراحل کار ممانعت به عمل خواهد آورد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 11

توجیهات پیش از مصاحبه

در یادداشت‌های گذشته تصریح شد که دو طرف مصاحبه باید یکدیگر را شناخته و درک روشنی از طرح مورد نظر داشته باشند. تا این شناخت حاصل نشده، نمی‌توان مصاحبه را آغاز کرد. به همین دلیل باید اهداف طرح و حدود موضوع‌ها و پرسش‌ها را مشخص کرده و پیش از مصاحبه درباره آنها با راوی به توافق رسید. در حقیقت یکی از وظایف مصاحبه‌گر این است که نگرانی‌ها و دغدغه‌های احتمالی راوی که ممکن است بر مصاحبه و کیفیت آن تأثیر بگذارد را برطرف کند.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 10

اتاق مصاحبه

اجرای مصاحبه به عنوان یک فعالیت مهم فرهنگی که از ابعاد مختلف علمی و هنری و تاریخ‌نگارانه برخوردار است، نیازمند محلی مناسب است. شاید مصاحبه‌های رسانه‌ای و گزارش‌های خبری را بتوان در هر محلی برگزار کرد. حتی یکی از اولویت‌های این‌گونه مصاحبه‌ها اجرای آن در محل وقوع خبر و یا نزدیک‌ترین مکان به رخداد اصلی است. به همین دلیل شرایط محیطی در این‌گونه مصاحبه‌ها چندان شباهتی با شرایط محیطی در مصاحبه‌های تاریخ شفاهی ندارد.
...
15
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.