انتشار دو کتاب از مجموعه «گنج» تاریخ شفاهی

انجام 80 ساعت مصاحبه برای تدوین «انقلاب رنگ‌ها» و «متولد بهمن»

نازنین ساسانیان

07 آذر 1395


«گنج» نام مجموعه‌ای است که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به همراه نشر معارف و با محوریت تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر می‌کنند. در این مجموعه به تاثیر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بر هنر و فرهنگ ‌پرداخته می‌شود و کتاب‌های آن بر اساس مصاحبه با افرادی که در این حوزه‌ها فعالیت کرده‌اند، تدوین شده است. این مجموعه که در دسته تاریخ شفاهی قرار می‌گیرد، اطلاعاتی درباره سال‌های آغاز انقلاب تاکنون و افراد موثر و نخبه که در این دوره فعالیت کرده‌اند به مخاطب می‌دهد. معرفی دو کتاب از مجموعه «گنج: تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» با عنوان‌های «انقلاب رنگ‌ها: خاطرات شفاهی علیرضا خالقی»[1] و «متولد بهمن: خاطرات اسفندیار قره‌باغی»[2] در ادامه می‌آید.

نقاش پرتره معروف‌ امام خمینی(ره) کیست؟

علیرضا خالقی نقاش یکی از اولین پرتره‌های امام خمینی(ره) است که مدت‌ها صف اول راهپیمایی‌ها حمل می‌شد. بسیاری از کسانی که در سال‌های انقلاب حضور داشتند، چهره ایشان را با همین تصویر شناختند. به نقل از متن کتاب، گفته آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این اثر، در پشت جلد کتاب هم آمده است که: «... عکس بزرگی از امام(ره) ساخته شده بود که طولش شانزده یا هفده متر بود و به همین تناسب عرض داشت. این را همیشه جلو راهپیمایی‌ها حرکت می‌دادند و می‌بردند. دوستان می‌گفتند این مثل علامت مخصوص بنی‌اسرائیل است که در هر جنگی این را با خودشان می‌بردند، پیروز می‌شدند. آن روز هم (9 دی 1357) که این عکس بزرگ را با خودمان حمل می‌کردیم، دل‌هایمان قرص بود که امروز هم حادثه‌ای پیش نمی‌آید.»

اولین جلد مجموعه «گنج: تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» با محوریت هنرهای تجسمی انقلاب و با نام «انقلاب رنگ‌ها» به خاطرات شفاهی علیرضا خالقی اختصاص دارد. حسن سلطانی کار تحقیق و تدوین کتاب را بر عهده داشته است. نوشتن این کتاب از اردیبهشت 1390 آغاز شده و حاصل 60 ساعت مصاحبه است که در دو دوره انجام شده است.

آنچه این کتاب را متمایز می‌کند، اهداف مشخص شده این مجموعه است. کتاب به تاثیر هنر انقلاب می‌پردازد و در عین حال به هنر محدود نشده است. راوی و مولف اتفاقات و کنش‌ها را مطرح می‌کنند و این روایت‌ها باعث می‌شوند خواننده علاوه بر شناختی از هنر انقلاب از وقایع تاریخی نیز مطلع شود.

با توجه به مهارت راوی در هنرهای تجسمی و فیلم‌برداری بسیاری از جزئیات به‌طور روشن در کتاب مطرح شده‌اند. این امر به کم نقص شدن روایت‌ها کمک به‌سزایی می‌کند. البته با توجه به رواج هنرهای خیابانی، به‌خصوص نقاشی دیواری مولف می‌توانست نگارش خاطرات را تا‌ اکنون ادامه دهد. این کار باعث می‌شد اطلاعات جالبی درباره نقاشی‌های دیواری به دست بیاید.

کتاب «انقلاب رنگ‌ها: خاطرات شفاهی علیرضا خالقی» سه فصل اصلی همراه با بخش‌های «پوستر و نقاشی‌ها»، «ضمائم» و «اعلام» را در خود دارد. در لا‌به‌لای فصل‌ها هم آلبوم‌هایی از عکس‌های مرتبط با متن کتاب قرار گرفته که اسناد تصویری وقایع و اتفاق‌های بیان شده توسط راوی محسوب می‌شوند.

در اولین فصل به سال‌های اولیه زندگی علیرضا خالقی پرداخته می‌شود و وقایعی چون اولین تجربه شرکت در مسابقات نقاشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اولین تابلونویسی، یادگرفتن سیاه قلم و کارکردن در این شاخه، نرفتن به حزب رستاخیز و فعالیت‌های ضد طاغوتی او، اولین دستگیری و اولین جرقه‌های اعتراضات انقلابی را مطرح می‌کند.

فصل بعدی از مسائل مربوط به انقلاب آغاز شده است و تا پیروزی آن ادامه دارد. خالقی در این فصل از حضور در کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان طبس، اوج‌گیری انقلاب در مشهد، فیلم‌برداری از تظاهرات مردم، ساخت کلیشه تصویر امام، فعالیت‌های انقلابی خود در مشهد، فعالیت‌های انقلابی‌اش در تهران و... سخن می‌گوید.

سومین فصل نیز از هشت سال دفاع مقدس تا زمان رحلت امام خمینی(ره) را شامل می‌شود. در این فصل جزئیاتی درباره اتفاقاتی که پیرامون جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه ایران در مشهد و تهران رخ می‌داد، مطرح می‌شود. همچنین اهمیت و تاثیر هنرهای تجسمی در زمان جنگ بررسی شده است. به عنوان نمونه در آن دوره از هنر در بخش تبلیغات بسیار استفاده می‌شد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «سال 1362 بعد از رفتنم به آستان قدس، برای اولین بار به منطقه هویزه اعزام شدم. صدام اوایل جنگ هویزه را با خاک یکسان کرده بود؛ به همین خاطر حضرت امام(ره) به آستان قدس دستور داد که شهر هویزه را بازسازی کند. خب طبیعی است که وقتی می‌خواهند آنجا کار شود به کارهای تبلیغاتی هم نیاز دارند. من اولین بار از طریق آستان قدس به منطقه هویزه رفتم. آنجا پرده‌نویسی می‌کردم. عکس امام(ره) را نقاشی می‌کردم. دیوارنویسی می‌کردم؛ مخصوصا زمانی که شهر داشت شکل می‌گرفت. همان موقع صدام برای دومین بار و حتی سومین بار هویزه را زد، اما ما برای اینکه نشان بدهیم کم نمی‌آوریم سخنان امام را روی دیوارها می‌نوشتیم که هرچقدر بزنید ما دوباره هویزه را می‌سازیم.»

در بخش بعدی کتاب تعدادی از مشهورترین پوسترها و نقاشی‌های دیواری خالقی آورده شده است تا خواننده بیش ‌از پیش با این هنرمند و نحوه کار او آشنا شود. یکی از آخرین بخش‌ها نیز به ضمائم اختصاص داده شده است. در این بخش، نامه‌های مربوط به دستور دستگیری این هنرمند، بیانیه‌ها، مصاحبه‌ها و ... آورده شده‌اند. در همین بخش کتاب مطلبی درباره اهمیت هنر انقلابی با عنوان «هنرمندی صادق و انقلابی از خطه مقدس خراسان» از مصطفی گودرزی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران چاپ شده است.

سرودهایی که در همه حافظه‌هاست

اشعار و سرودها بخشی از تاریخ فرهنگی هر ملتی را تشکیل می‌دهند، مانند سروده‌هایی که در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس بسیار شنیده شدند و در قلب مردم نفوذ کردند. دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مجموعه‌ای به نام «گنج: تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» به ابعاد مختلف هنر انقلاب می‌پردازد و تاکنون هر جلد این مجموعه درباره یک هنر یا هنرمند نوشته و تالیف آن توسط یکی از افراد مسلط به موضوع انجام شده است.

نام اسفندیار قره‌باغی با سروده‌های انقلابی و حماسی گره خورده و همگان او را با سرودهایی همچون «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» می‌شناسند. کتاب «متولد بهمن» به خاطرات وی از سرگذشتش می‌پردازد؛ سومین جلد از مجموعه «گنج» و با محوریت سرودها و ترانه‌های انقلاب. قره‌باغی در بخشی از کتاب و درباره سرود معروفش گفته است: «یک روز در ساختمان رادیو در میدان ارک بودم، آقای راغب آمد به اتاقم و موضوع ساخت سرود «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» را با من درمیان گذاشت... تمام مراحل ساخت این سرود، از آغاز سرودن شعر تا نوشتن ملودی و تنظیم و اجرای آن در کمتر از 48 ساعت انجام و سرود آماده پخش شد. از استودیو که بیرون آمدیم، به آقای راغب گفتم: «احمد! باور کن این سرود بیشتر از «ای ایران» غوغا می‌کند.» واقعاً هم به این گفته خودم یقین داشتم. چرا که حس می‌کردم نفرت و بیزاری از آمریکا در خون هر ایرانی وطن‌دوست موج می‌زند.»

این کتاب نتیجه 20 ساعت گفت‌وگوی نگارنده با قره‌باغی است. روح‌الله رشیدی در بخشی از مقدمه کتاب تصریح می‌کند که این کتاب تمام شخصیت این استاد موسیقی را بازگو نمی‌کند و تنها تصویر تلخیص شده‌ای از زندگی این مرد است. اما با این وجود کتاب، وضعیت موسیقی در سال‌های انقلاب، جنگ و پس از آن را نشان می‌دهد. از دیگر سو روند ساخت سرودهایی را شرح می‌دهد که به جرات می‌توان گفت در حافظه تمامی ایرانیان جا دارند. این روند باعث جذابیت این کتاب برای تمامی اقشار به‌خصوص افرادی که آن سال‌ها را تجربه کرده‌اند، می‌شود.

«متولد بهمن: خاطرات اسفندیار قره‌باغی» که به تاثیر آثار فرهنگی در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و زندگی راوی پرداخته از 9 بخش تشکیل شده است. بخش اول آن سال‌های ابتدایی زندگی قره‌باغی، نحوه آشنایی او با موسیقی و فعالیت‌های پیش از انقلاب وی را مورد بررسی قرار داده است. بخش بعدی فعالیت‌های راوی در زمان انقلاب، ساخت سرود دیو چو بیرون رود... و فعالیت‌های زمان جنگ را در بر دارد. در سومین بخش از ورود اسفندیار قره‌باغی به صدا و سیما، بر عهده گرفتن مسئولیت واحد موسیقی این مجموعه، ساخت سرود «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو»، تاثیر جنگ تحمیلی در موسیقی، ساخت سرود «راهیان کربلا»، استفتاء از امام راحل درباره آلبوم «نینوا» و ... سخن به میان آمده است. بخش چهارم نیز به خاطرات راوی از ساخت چند سرود و تهیه یک آلبوم اختصاص دارد.

بخش‌های بعدی شامل ضمائم، آثار، تصاویر، اسناد و فهرست اعلام هستند. گفت‌وگوی وحید جلیلی و اصغر فردی با قره‌باغی و همچنین نوشته‌هایی از حسین ولی‌پور، جمشید جم، محمد بیگلری‌پور و مهدی نعلبندی در بخش ضمائم آورده شده‌اند. اشعار آثار معروف قره‌باغی همراه با نام شاعر، آهنگساز و تنظیم‌کننده هم در بخش آثار گرد‌‌آمده‌اند.

 

 

[1] انقلاب رنگ‌ها: خاطرات شفاهی علیرضا خالقی، تهیه شده در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی: واحد تاریخ شفاهی استان خراسان رضوی، تحقیق و تدوین: حسن سلطانی، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و نشر معارف، چاپ اول: پاییز 1395 ، 350ص (42 صفحه گزیده به زبان انگلیسی)

[2]  متولد بهمن: خاطرات اسفندیار قره‌باغی، تهیه شده در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی واحد تاریخ شفاهی استان آذربایجان شرقی، تحقیق و تدوین: روح‌الله رشیدی، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و نشر معارف، چاپ اول: پاییز 1395، 237ص



 
تعداد بازدید: 4978


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.