روایت یک پزشک از دوران جنگ
مداوای مردمی که محاصرهمان کرده بودند
فقط با هلیکوپتر برای هماهنگیِ امکانات مجروحها به ارومیه و تبریز میرفتم. یعنی کلاً از مسیر هوایی و با هلیکوپتر میرفتیم سردشت و برمیگشتیم. همیشه هم مشکل کمبود امکانات داشتیم. چون مثلاً مجروح فقط با ملافه و پتو میآمد اینجا، اما از اینجا با لوله تراشه، کپسول اکسیژن، برانکارد و امکانات دیگر اعزام میشد به ارومیه و سنندج. این وسایل را دیگر برنمیگرداندند. محاصره هم که بودیم.عبدالرحیم سعیدیراد، شاعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس:
سرنیزه مأموران شاه حریف اعلامیههای امام(ره) نمیشد!
با صدای رسایش شعارش را با گوش خودم شنیدم. فرمانده نظامیان با شنیدن این شعار که حالا چند نفر هم آن را تکرار میکردند، تیر هوایی زدند. این صحنه را با چشمان خودم دیدم. مردم با شنیدن صدای تیر متفرق شدند و پا به فرار گذاشتند. من با دمپایی در این تظاهرات شرکت کرده بودم. دمپاییام را از پا درآوردم و زیر بغلم زدم تا سریعتر به همراه جمعیت بدوم.با خاطرات امیر ثامری-2
روزهای مقاومت خرمشهر
یکی از شگردهای بعثیها این بود که نیروهای مردمی را اسیر میکردند، بعد لباس آنها را میپوشیدند و به خاطر این که ما را بگیرند کنار مردم میایستادند. خیلی دوست داشتند ما را زنده بگیرند...با خاطرات امیر ثامری-1
نقش گروه ابوذر خرمشهر در شهر و در مرز
نیروهای پاسگاه در طول روز نگهبانی میدادند و ما شبها. نیروها را طوری میچیدیم که کسی وارد خاک ما نشود. اینطوری موفق شدیم جلو بمبگذاری در شهر را بگیریم. واقعاً بچههای خرمشهر خیلی سختی کشیدند تا شهر را حفظ کنند.گفتوگو با راوی و نویسنده «فرکانس 1160»
سرگذشت رادیویی که صدای مقاومت آبادان شد
اولین مخاطبمان رزمندههایی بودند که داشتند میجنگیدند. باید با آنها از پایداری سخن میگفتیم. دومین گروه مردمی بودند که توی شهر مانده بودند. باید به آنها روحیه میدادیم که مردم! نگران نباشید و مقاومت کنید؛ ما در کنار شما هستیم...گفتوگو با مینو خانی درباره کتاب «از جنگ تا دفاع مقدس»
مصاحبههایی که حرفهای امروزند
شناخت تاریخ نزدیک با تاریخ شفاهی
این کتاب مصاحبه با حبیب احمدزاده، عمادالدین افروغ، محمود اکرامیفر، داوود امیریان، هدایتالله بهبودی، ابراهیم حاتمیکیا، احمدرضا درویش، احمد دهقان، محمدحسن رجبی، محسن رضایی، رضا رئیسی، فرهاد ساسانی، حسامالدین سراج، مرتضی سرهنگی، محمدرضا سنگری، ابراهیم فیاض، عبدالجبار کاکایی، علیرضا کمری، محمدصادق کوشکی و علیاکبر ولایتی را در بر دارد.فرصتها و چالشهای فعالیت زنان در حوزه تاریخ شفاهی
خانمها جزئینگر هستند و از آنجا که اغلب در جنگ حضور نداشتهاند، سوالات بیشتری برایشان پیش میآید. از طرف دیگر، بخشی از تاریخ شفاهی جنگ به خانمها اختصاص دارد. مصاحبه با همسر رزمندهای که در جبهه بوده، توسط خانمها بهتر صورت خواهد گرفت.گفتوگو با دکتر سیدرضا مرتضویان
روزهای بعد از عملیات
گفت که میخواهد مرا به یک بیمارستان صحرایی در جنوب آبادان اعزام کند. فکر کردم بناست در قسمت اداری یا پشتیبانی کار کنم. قبول کردم و اعزام شدم، اما به محضی که رسیدم آنجا، مدیریت بیمارستان را به من دادند!غالب طرحهای تاریخ شفاهی آزادگان به خاطرات شفاهی تبدیل شدهاند
از حدود پنج سال پیش، به نقد جدی در حوزه تاریخ شفاهی آزادگان رسیده و سعی کردهایم از الگوی ثابت و کلیشه شده در خاطرات فاصله بگیریم. کندوکاو جدیدی بر اساس رفتارشناسی و شخصیتشناسی راوی در دوره اسارت صورت گرفته است.با خاطرات ایرج شیری
امدادگرانی که از آبادان به خرمشهر میرفتند...
صندلیهای عقب ماشینها را برداشته بودیم و به عنوان آمبولانس از آنها استفاده میکردیم. چون برانکارد نداشتیم، کف ماشینها تشک پهن کرده بودیم و مجروحان را روی آنها میخواباندیم. ماشینها را به بعضی از نقاط خرمشهر میبردیم و مستقر میکردیم.5
...