آناتومی تاریخ شفاهی

اهتمام جدی نخبگان انقلاب و نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی به ثبت و ضبط تاریخ انقلاب با تمامی روشهای ممکن، جرقه‌ای قوی درذهن مورخان انقلاب اسلامی ایجاد کرد تا با بهره‌گیری از تقارن میان حضور شخصیتهای فعال در صحنه‌ها و گشایش مراکز اسنادی به روی محققان، بهترین استفاده را برای تدوین تاریخ شفاهی انقلاب ببرند. اما این راه، جدید بود و لذا چه بسا هنوز هم مبانی نظری، روش‌شناسی، و شیوه‌های برونداد این شاخه جدید علم تاریخ به درستی سنجیده و مدون نشده باشند. اما تلاشهایی که صورت می‌گیرد، امیدها را هر روز بیش از پیش تازه‌تر می‌گرداند

صدای تاریخ محاضره ای

این‌‌که‌ مورخ‌ شفاهی‌ چه‌ خصوصیاتی‌ باید داشته‌ باشد و به‌ چه‌ طریقی‌ عمل‌ می‌کند، بحث‌ مفصلی‌ می‌طلبد. مورخ‌ شفاهی‌ حداقل‌ ‌باید فن‌ گفت‌وگو را بشناسد، روان‌شناسی‌ بداند و به‌ کلیات‌ و جزئیات‌ موضوع‌ بحث‌ احاطه‌ داشته‌ باشد. اگر کار مورخ‌ و محقق‌ تاریخ کتبی گویاکردن‌ و تنظیم‌ و تحلیل‌ اسناد و داده‌های‌ تاریخی‌ و چینش‌ آنها و سرانجام‌ پرتوافکنی‌ به‌ مساله‌ و موضوع‌ است، مورخ‌ شفاهی‌ نیز دارندة‌ موضوع‌ را از طریق‌ مکالمه‌ و مفاهمه ــ با رعایت‌ این‌ شرط‌ که‌ خواننده‌ و شنونده‌ در این‌ گفت‌وگو حضور داشته باشند ــ به گفتار می‌آورد. بنابراین فرض‌ وجود دوگانگی‌ میان‌ تاریخ‌ شفاهی‌ و کتبی، اعتباری‌ است‌ و درواقع‌ معارضه‌ای‌ میان‌ کتبی‌‌بودن‌ و شفاهی‌‌بودن‌ تاریخ‌ نیست

تاریخ شفاهی و خاطره نگاری جمعی

مستندسازی خاطرات جمعی یک ملّت از کوشش‌ مفیدی است که باعث هویت‌سازی و هویت‌یابی اجتماعی می‌گردد. به‌ویژه اگر از طریق تاریخ‌نگاری شفاهی، خاطرات لایه‌های زیرین جامعه و مردم کوچه و بازار ثبت شود؛ این امر باعث می‌گردد که در کنار تاریخ رسمی، بخش‌های دیگر فرهنگ جامعه نیز حفظ شود و در آینده مورد استفاده، اصلاح، یا قضاوت قرار گیرد. تاریخ شفاهی (Oral History) روشی نوین در بین محققان تاریخ و علاقه‌مندان در ایران به شمار می‌رود، هرچند سابقة فعالیت مراکز تاریخ شفاهی، که تعداد آن بسیار محدود می‌باشد، به بیش از دو دهه می‌رسد

خاطره نویسی نسوی در قرن 7 هجری قمری

برخلاف این نظریه که حسب‌حال‌نویسی (اتوبیوگرافی) در ایران فقط مربوط به دورۀ معاصر می‌باشد، در میان متون قدیمی به آثاری برمی‌خوریم که از لحاظ دقت و اهمیت آن‌ها در ثبت خاطرات فوق‌العاده ارزشمند محسوب می‌شوند و در زمرۀ اسناد ملّی به شمار می‌آیند. در این زمینه دو اثر در خور ذکر مربوط به دورۀ خوارزمشاهیان را که توسط شهاب‌الدین احمد نسوی تحت عناوین «سیرت جلال‌الدّین مینکبرنی» و «نفثه المصدور» نگارش یافته است می‌توان برشمرد که یکی به زبان عربی و دومی به فارسی می‌باشد.

خاطره نویسی و نقد خاطره نویسی

درخصوص خاطره‌نویسی، پرسش‌های بسیاری مطرح شده است که جواب به آن‌ها می‌تواند ما را با موضوع خاطره‌نویسی و نقد آن آشنا نماید. خاطره‌نویسی اساساً چیست و به چه نوع نوشته‌ای گفته می‌شود؟ منظور از نقد خاطره‌نویسی چه می‌باشد؟ در هر خاطره‌ای باید نقد وجود داشته باشد؟ آیا برای نوشتن خاطرات شرایطی لازم است؟ گاهی افرادی خاطرات اشخاص دیگری را ارائه داده‌اند، آیا ممکن است افرادی خاطرات خود را تقریر نمایند و اشخاص دیگری آن را بنویسند و انتشار بدهند؟ آیا چنین وضعی آن را از ردیف خاطرات و خاطره‌نویسی خارج نمی‌سازد؟ در خاطره‌نویسی زمان نوشتن خاطره اهمیت دارد

انسان و خاطره اش

هرچند که تاریخ شفاهی یک رویکرد نسبتاً جدید در امر تاریخ‌نگاری محسوب می‌شود، سابقۀ آن حتی به دوران ماقبل تمدن و پیش از اختراع خط می‌رسد و بسیاری از ملل از طریق نقل شفاهی رویدادها هویت تاریخی خود را به‌دست می‌آوردند. منبع اولیۀ تاریخ‌نگاران بزرگی مانند هرودوت، توسیدید، و پلوتارک نیز همین روایات شفاهی شاهدان رویدادها بوده است. در آنچه باعث رویکرد به این مقوله در دنیای معاصر شده است می‌توان از اختراع وسایل پیشرفتۀ شنیداری و دیداری، تحول در فلسفۀ تاریخ‌نگاری، مشارکت رسانه‌ها در امر سیاست، و بالا رفتن مشارکت عمومی در حکومت نام برد.

خاطره و تاریخ شفاهی

علمی شدن و روشمند شدن تاریخ شفاهی، رشته‌ای را پدید آورده است که در بسیاری از رشته‌های علوم انسانی به کار می‌آید و یا از آنها بهره می‌برد. این رشته در واقع بر پایه استخراج و تنظیم و تحلیل خاطرات به وجود آمده است. خاطرات علاوه بر تاریخ شفاهی، می‌توانند منبعی برای ادبیات و هنر نیز به حساب آیند. خاطره‌نگاری تخصصی است که می‌تواند دانسته‌های محصور مانده در اذهان را از انحصار فایده‌مندی و کارکرد فردی‌شان خارج سازد و از آنها اطلاعات مفید برخوردار از کارکرد اجتماعی بسازد، به گونه‌ای که مایه غنای تاریخ و ارتقاء آگاهی اجتماعی قرار گیرند

شب سمور و لب تنور

چه بسیار سربازان و مبارزان متوسط الحالی که با تردستی های شاعران و خنیاگران و هنرمندان و مورخان به قهرمانانی ملی بدل شدند و چه بسیار قهرمانان حیرت انگیزی تنها به این دلیل که به عالم پررمز و راز هنرمندان و نویسندگان راه نیافتند، در غبار تاریخ مدفون شدند. البته در بینش دینی و و اخروی، ارج و قرب مجاهدان راه خدا را شاعران و مورخان رقم نمی زنند. اما هر ملتی برای آنکه راه خود را در تاریخ هموار کند به قهرمانانی نیاز دارد که روح خود باوری و اعتماد و سرافرازی را در آنان زنده کند

خاطرات عزت شاهی

چهاردهمین چاپ کتاب «خاطرات عزت شاهی» از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شد. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) سی و یکمین کتاب از مجموعه خاطرات منتشر شده دفتر ادبیات انقلاب اسلامی شامل خاطرات مبارزی به نام عزت شاهی در جریان رویارویی با رژیم شاه است که بعد از پیروزی انقلاب نام خانوادگی خود را مطهری خواند. وی چند صباحی از برنامه‌‌ریزان و مجریان نظام نوپا و انقلابی جمهوری اسلامی بود و هم اکنون در خاطرات وی تاریخ دو دهه مبارزه با رژیم شاه و سرگذشت جریان‌های سیاسی و گروه‌های مبارز مسلح بیان شده است. محسن کاظمی، تدوین کننده کتاب نیز برای مستندسازی اثر در منابع و مآخذ متنوع به تحقیق و جست‌وجو پرداخته و اسناد، اخبار و گزارش‌های حوادث مربوط به گروه‌ها و مبارزان و شرح زندگی شخصیت‌های مطرح قبل و پس از انقلاب را افزوده است.

باورناپذیری فضای جنگ برای نسل آینده

در سال 58 تحرکات نظامی ضد انقلاب در کردستان شروع شده بود و نیروهای سپاه و ارتش، برای برقراری امنیت در آنجا مستقر شده بودند. من هم به‌عنوان بسیجی در سال 58 اعزام شدم با توجه به اینکه در تیراندازی جزو نفرات برگزیده بودم، اما به لحاظ جثه ریزی که داشتم، در کارهای پشتیبانی مشغول شدم و از این بابت شاکی بودم.
...
71
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.