گزارش افتتاحیه ونشست اول دومین همایش تاریخ شفاهی



افتتاحیه دومین همایش تاریخ شفاهی در سازمان گنجینه اسناد برگزار شد. در ابتدای این مراسم،پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه توسط مجری، مشاور رئیس جمهور ضمن خیر مقدم به حاضران از شورای فرهنگ عمومی انتقاد کرد؛ اشعری اظها داشت:"روزی که به نام روز اسناد نامگذاری شده بود و با نظر شورای فرهنگ عمومی حذف شد؛ مایه تأسف است؛ چرا که اسناد ملی کشور بسیار مهم به شمار می روند و سازمان اسناد درتلاش است، روز به روز اسناد بیشتری را  جمع آوری کند."

سپس معاون سازمان اسناد به حاضران در مراسم خیر مقدم گفت؛ دکتر شهرام نیا فعالیت های سازمان اسناد را تشریح کرد و اهداف این سازمان را به صورت کلی بیان نمود.

در پایان بخش افتتاحیه، میهمانان به سمت نمایشگاه کتاب دفاع مقدس راهنمایی شدند و از این نمایشگاه بازدید کردند. گفتنی است، نمایشگاه کتاب دفاع مقدس مربوط به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس است و از 27 شهریور ماه تا پایان همایش در سازمان اسناد مستقر می باشد.

در ادامه مراسم، نشست اول با عنوان "تاریخ شفاهی دفاع مقدس" برگزار شد که اعضای هیأت علمی این نشست دکترنورایی و دکتر کجباف بودند.

در این نشست، یکی از نویسندگان مقاله "پرستاران در جنگ، ماهیت کار پرستاری در خلال جنگ ایران و عراق در سال های 1359-1367 " سخنرانی کرد؛ چکیده مقاله و سخنرانی "محمدرضا فیروز کوهی" به شرح زیر است:

 

"پرستاران در جنگ" ماهیت کار پرستاری در خلال جنگ ایران و عراق در سال‌های 1359-1367

محمدرضا فیروزکوهی[1]، علی ضرغام[2]، مرتضی نورائی[3]، حجت الله یوسفی[4]

 

پرستاری و جنگ بطور اجتناب ناپذیری با یکدیگر پیوند خورده اند و با شروع جنگ پرستاران از جمله نیروهایی هستند که شرکت فعالی در آن دارند. در طول قرن‌ها همان طور که جنگ‌ها شدت گرفته‌اند پرستاران نیز توجهاتشان به نیروهای مجروح و آسیب دیده افزایش یافته است، پرستاران در حفظ سلامتی نیروهای مجروح نقش اساسی را ایفا می‌کنند و مطالعه اشکال مختلف این پدیده قسمت برجسته‌ای از تاریخ پرستاری جنگ می‌باشد. به هرحال مرور پرستاری جنگ تحمیلی اشکار کننده تجربیات پرستاران در این جنگ می‌باشد که تا به‌حال مورد بررسی قرار نگرفته است. در تلاش برای جبران این خلاء موجود در پرستاری جنگ ایران و عراق، هدف این پژوهش تحلیل ماهیت کار پرستاری در جنگ و افزایش اگاهی از تجربیات پرستاران در جنگ و تاثیر آان در حرفه پرستاری می‌باشد.

استفاده از مصاحبه‌های تاریخ شفاهی ماهیت کار پرستاران را همانطور که به وسیله پرستاران در جنگ تحمیلی به هنگام خدمت رسانی به مجروحین تجربه شده است مورد مطالعه قرار خواهد داد.

اکثریت پرستاران که به جنگ اعزام شده‌اند اگاهی کمی از نحوة کار پرستاری از لحاظ بالینی و محیط جنگ هنگام  ورود به منطقه نبرد داشته‌اند. انتظار می‌رود که توانسته باشند سریعاً خود را با محیط سازگار نمایند. به هر حال این مطالعه به دنبال نحوه سازگاری شخصی و حرفه‌ای پرستاران می‌باشد که بیان خاطرات تجربیاتشان،  تاثیر آن را از جهت شخصی و حرفه‌ای نشان می‌دهد.

 این پژوهش در واقع عنوان رسالة دکتری است که در پی افزایش دانش موجود از پدیده پرستاری جنگ تحمیلی و به دنبال دست یافتن به یافته‌های مهمی از تجربیات جهت ارتقای حرفه عملیاتی پرستاری است.

سپس مقاله " با سخنرانی دکتر علیرضا ملائی ارائه شد که چکیده ی آن بدین شرح است:

 

تاریخ شفاهی بمباران شیمیائی سردشت و یک مصاحبه

دکتر علیرضا ملائی توانی[5]

 

 

هرچند جنگ هشت ساله عراق علیه ایران همواره جبهه‌ای فراتر از مرز دو کشور داشت و عمدتاً شامل مناطق مسکونی و غیر نظامی می‌شد. اما آن چه بر ابعاد فاجعه می‌افزود کاربست سلاح‌های غیر متعارف و غیرمجاز علیه نظامیان و غیر نظامیان بود.

تهاجم شیمیائی به سردشت یکی از فاجعه آفرینی‌های هراس انگیز صدام حسین است که هنوز به صورت شایسته‌ای مورد کاوش قرار نگرفته است. این مقاله می‌کوشد، ضرورت و اهمیت تدوین تاریخ شفاهی بمباران شیمیائی سردشت را نشان دهد. البته نگارنده به همراه یک پژوهشگر دیگر طی سه چهار سال گذشته با جمعی از بازماندگان حادثه گفت و گو نموده، خاطرات و مشاهدات عینی آنان را در باره این رخداد گردآوری و بازتاب داده است. لذا هدف این مقاله معرفی این کار و انعکاس یک نمونه از این خاطرات است.

 

در پایان این بخش نیز  محسن کاظمی سخنرانی خود را درباره " فرصت‌ها در تاریخ‌نگاری شفاهی انقلاب اسلامی" ایراد نمود؛ خلاصه ای از صحبت های  مدیرمسئول "سایت تاریخ شفاهی ایران" بدین گونه است:

 

 

فرصت‌ها در تاریخ‌نگاری شفاهی انقلاب اسلامی

محسن کاظمی

 

با گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، فرصت آن فراهم رسیده است تا به بازکاوی و بازیابی این واقعه بپردازیم. اکنون ضرورت بازشناخت اهداف، ریشه‌ها و عوامل موجود انقلاب برای صاحب‌نظران اندیشمندان، پژوهشگران و مورخان محرز است. تا در پرتو بررسی و تتبع عمیق در ابعاد مختلف این پدیده کم‌نظیر و بازخوردهای آن، نسبت تحقق اهداف، مورد سنجش قرار گیرد.

در طول سه دهه پس از پیروزی و در موارد محدودی قبل از پیروزی، قلمهایی برای نگارش تاریخ حوادث و وقایع مربوط به کار افتادند. فارغ از تاریخ‌نگاری‌های تحلیلی، توصیفی و نقلی مکتوب، نحله‌ای از تاریخ‌نگاری در خارج و در داخل کشور جریان گرفته است که از آن به تاریخ شفاهی یاد می‌شود.

برخی افراد مبارز و فعال در گروه‌ها و دستجات سیاسی به شکل فردی و گروهی در قالب سازمانی و با ذوق فردی در طول این سه دهه اقدام به ضبط و ثبت خاطرات خویش از روند انقلاب، مبارزه، فعالیت گروهی و سازمانی، زندان،‌ مهاجرت، تبعید و... نموده‌اند، از آنجا که این سبک تاریخ‌نگاری (تاریخ شفاهی) در سال‌های اخیر با اقبال زیادی مواجه بوده است، انتظار است که در سال‌های آتی اوج بگیرد.

تاریخ شفاهی در این مقاله به مثابه فرصت دیده شده است. عملکرد سازمان‌ها و مراکزی که این فرصت را برای ثبت تاریخ غنیمت شمرده و یا فرصت‌سوزی کرده‌اند مورد مداقه و بررسی قرار گرفته‌اند. البته دامنه این بررسی محدود به تاریخ شفاهی نیست و برای نشان دادن این مقوله مهم "فرصت"، نگاهی نیز به مناظر مختلف خاطره و خاطره نگاری (خارج از شمول تاریخ شفاهی) شده است.

 

 

این بخش از مراسم با پرسش و پاسخ و دعوت مهمانان به نماز و صرف نهار پایان یافت.

 



[1]  دانشجوی دکتری پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.

[2]  دکتری پرستاری، استادیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.

[3]  دکتری تاریخ، دانشیار دانشگاه اصفهان.

[4]  دکتری پرستاری، استادیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.

[5]عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه



 
تعداد بازدید: 6167


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.