فراخوان مقاله نهمین کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا (EESHC)



 
11-14 آوریل2012، گلاسکو، اسکاتلند، بریتانیا

فراخوان مقالات از سوی گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی

گذشته های مبهم: تحقیق درباره نوستالژی و داستان زندگی

گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی برای محققان این رشته در اروپا یک مرجع دائمی بین المللی به شمار می رود. یکی از فعالیت های این گروه شرکت در کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا است. گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی از سال 1998 در این کنفرانس که دو بار در سال برگزار می شود و سابقه فعالیت آن به سال 1996 باز می گردد، حضور داشته است. گفتنی است در کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا علاقمندی زیادی نسبت به حضور و فعالیت گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی وجود دارد و این رویکرد همچنان سیر صعودی دارد. لازم به ذکر است گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی در سال های 2006 در آمستردام، 2008 در لیسبون و 2010 در شهر گنت در بلژیک به عنوان یکی از شناخته شده ترین گروه های فعال در زمینه تاریخ شفاهی میزبان برگزاری هفده جلسه مختلف بوده است.

این گروه بدین وسیله برای شرکت در کنفرانس EESHC که در در روزهای11 تا 14 آوریل در شهر گلاسکو برگزار می شود، برای ارائه مقالات و برگزاری جلسات از عموم افراد دعوت به عمل آورده است. جلسات می تواند در قالب های مختلف از جمله با حضور گروه های متخصص، به شکل میزگرد و یا با استفاده از سایر ابزار ارتباطی برگزار شود.

مقالات و جلسات باید حول محور نوستالژی و داستان زندگی ارائه شودند. واژه نوستالژی که از کمله یونانی"نوستوس" به معنای بازگشت به خانه و "آلگوس" به معنای درد و رنج گرفته شده به خاطرات تلخ در زمان های گذشته و مکان های دور اشاره دارد.

گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی امیدوار است جایگاه نوستالژی را در تحقیقات تاریخ شفاهی و داستان های زندگی ارتقا دهد و قصد دارد ارتباط میان حافظه، تاریخ و نوستالژی را کشف کرده  و آن را در چارچوب تاریخ شفاهی و مباحث گسترده تر هیستوریوگرافی(تاریخ نگاری) بکار گیرد. به همین جهت این گروه از هر گونه همکاری درباره مباحث مفهومی و روشمند درباره ارتباط حافظه، تاریخ شفاهی و نوستالژی که با استفاده از منابع شفاهی و گزارش های فردی تنظیم شده باشد، استقبال می کنیم.

در این راستا این گروه پذیرای از مقالاتی با موضوعات زیر خواهد بود:

-         نوستالژی: معنی بخشیدن به گذشته یا ساختن تاریخ؟

-          نوستالژی و تروما(تجربه های تلخی که زندگی افراد را در دراز مدت تحت تأثیر قرار می دهند)

-         نوستالژی، خاطرات سرکوب شده و تحقیق درباره تاریخ زندگی

-         نوستالژی متعلق به چه کسی است؟ مواجهه مصاحبه کننده و مصاحبه شونده

-         تئوری و روشهای مرتبط با ساختار مصاحبه درباره تاریخ زندگی و مفهوم نوستالژی.

-         چرا تاریخ شفاهی اهمیت دارد؟!

-         تدریس تاریخ شفاهی.

-         جوامع و تاریخ شفاهی.

-         دیجیتالی شدن و آرشیو تاریخ شفاهی، حقوق مصاحبه شونده.

-         تمایز تاریخ شفاهی تصویری و صوتی

-         حقیقت در تاریخ شفاهی: کدام نحوه نگاه با حقیقت تطابق دارد؟

-         بازاندیشی تاریخ شخصی در خلال داستان گویی ها، ساختار دقیق گزارش  و ساختار نوستالژی.

-         تأثیر ساختارهای فرهنگی بر ماهیت روایی داستان زندگی

-         مقایسه مصاحبه ها پس از گذشت زمان

-         انتشار و ترویج تاریخ شفاهی از طریق مدارس، موزه ها، فیلم ها، مراکز اجتماعی، آرشیوها و اینترنت

-         استفاده رسانه ها از منابع شفاهی

-         استفاده از اطلاعات آرشیوی تاریخ شفاهی

 لطفا مقالات خود را به هر دو آدرس BeaLewkowicz@gmail.com و  Albert.Lichtblau@sbg.ac.at ارسال کنید. توجه داشته باشید که برای ارائه مقالات باید ابتدا در وب سایت کنفرانس که اطلاعات جامع تری در آن ارائه شده به آدرسhttp://www.iisg.nl/esshc عضو شوید.

آخرین مهلت ارسال خلاصه مقالات 1 می 2011 است.

منبع: وب سایت کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا (EESHC)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مترجم: صفا صِهری



 
تعداد بازدید: 5441


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.