خاطرات شفاهی «حاجی بخشی» پیرمرد جبهه‌های دفاع‌مقدس



دفتر ادبیات و هنر مقاومت به زودی منتشر می‌کند

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ خاطرات «ذبیح‌الله بخشی‌» معروف به «حاجی بخشی» یکی از پیشکسوتان روز‌های جنگ تحمیلی که همه او را با شعار‌های روحیه بخشش به رزمندگان در شب های عملیات و پشت جبهه می‌شناسند، به قلم محسن مطلق از نویسندگان دفاع‌مقدس، به روش تاریخ شفاهی به نگارش درآمده که به زودی توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری منتشر می‌شود. 
2 فرزند «حاجی بخشی» در جنگ تحمیلی شهید شده‌اند. او یکی از فعالان و مبارزان سیاسی و انقلابی در دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. بعد از بازنشسته شدن از وزارت نیرو و با آغاز جنگ تحمیلی کمک‌های مردمی را به بچه‌های جبهه می‌رساند. فردی شجاع و دلی نترس داشت، شب‌های عملیات به رزمندگان با شعار‌های خود روحیه می‌داد. تمام فرماندهان و مسوولان و رزمندگان جنگ تحمیلی او را به عنوان پیرمرد جبهه‌ها می شناسند  و از او به عنوان «حبیب بن مظاهر» یاد می‌کنند. البته خودش هیچ ادعایی در این باره ندارد.
یکی از کارهایی که در دوران دفاع‌مقدس انجام داده بود و نکته برجسته خاطرات «حاجی بخشی» است، این بود که با کارخانه‌داران مواد غذایی که در کرج بودند صحبت می‌کرد، اقلام خوراکی و مواد غذایی برای رزمندگان می‌گرفت و با کامیون به خط مقدم جبهه‌ها می‌فرستاد.
محسن مطلق، نویسنده کتاب «خاطرات حاجی بخشی» نوشتن این گونه خاطرات را نوعی تاریخ غیر رسمی کشور دانست و افزود: «کنار هم قرار دادن این خاطرات غیر رسمی که برگرفته از خاطرات شخصیت های برجسته تا گمنام روز‌های جنگ تحمیلی  است، تاریخ رسمی کشور را تشکیل می‌دهد. جمع‌آوری خاطرات حاجی بخشی، 3تا 4 سال طول کشید و حدود 50 ساعت مصاحبه شفاهی صورت گرفت، حاصل آن کتابی 400 صفحه‌ای شد که با عنوان «خاطرات حاجی بخشی» منتشر خواهد شد. هفته‌ای یک یا دو جلسه دیدار حضوری داشتیم، البته اوایل راضی به گفتن خاطرات خود نمی‌شد، اما به تدریج علاقه نشان داد. اواخر مصاحبه‌مان به کما رفت و هوش و هواسش را از دست داد، خوشبختانه بخش اعظمی از خاطرات را قبل از بیماری او ضبط کردیم.»
وی ادامه داد:«نویسندگان حوزه ادبیات دفاع‌مقدس پیش از این هم خاطرات نقش‌آفرینان دوران انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس را جمع‌آوری می کردند، اما از دهه 70 به بعد با تحولی که در حوزه نگارش خاطرات این اشخاص به وجود آمد، جنبه علمی‌تر و عنوان تاریخ شفاهی را به خود گرفت. یکی از مهم‌ترین عناصر در مصاحبه تاریخ شفاهی راضی‌کردن فرد مصاحبه شونده برای گفتن خاطرات است، اینکه بدون کمی و کاستی آنها را بیان کند و این یکی از سختی های کار در حوزه تاریخ شفاهی است.»
یکی از کار‌های جالب وی در دوران دفاع‌مقدس این بود که به هر جایی که می‌رفت، فیلم‌ می‌گرفت.  «حاجی بخشی» در قسمتی از خاطرات شفاهی خود درباره مرگ خبرنگار روزنامه اشپیگل در منطفه فاو می‌گوید:« زمانی که رزمندگان اسلام در عملیات والفجر 8 پیروز شدند و منطقه فاو را گرفتند، تعدادی از خبرنگاران خارجی برای بازدید از منطقه به آنجا آمده بودند، در همین زمان تعدادی از هواپیما‌های عراقی منطقه را بمباران می‌کنند، تعداد بسیاری از رزمندگان مجروح یا شهید شدند، خبرنگار روزنامه اشپیگل، به علت ترس سکته کرد و مرد.» حاجی بخشی از این صحنه فیلم‌برداری کرده بود.
خاطرات وی نیز به صورت تصویری ضبط شده است، محسن مطلق نویسنده کتاب خاطرات «حاجی بخشی» یک فیلم مستند، در 2 قسمت 30 دقیقه‌ای را، با استفاده از فیلم‌های آرشیو این رزمنده پیشکسوت و صحنه‌های تصویر‌برداری شده در حین مصاحبه شفاهی با وی در دست تولید دارد که در حال حاضر در مرحله تدوین است.

خبرنگار: فاطمه نوروند



 
تعداد بازدید: 5663


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.