100 سؤال/4
13 آبان 1404
از چند پژوهشگر و فعال حوزه تاریخ شفاهی خواستیم دیدگاه خود را دربارۀ سؤالات تاریخ شفاهی بیان کنند. نام هر یک از شرکتکنندگان در ابتدای پاسخ آنها آمده و متن تمام پاسخها تا پایان هفته در همین درگاه منتشر خواهد شد. هدف از این طرح، گشودن دریچههای جدید به یک مسئله و ارتقای گفتوگوهای علمی در حوزۀ تاریخ شفاهی است.
در این طرح، شنبۀ هر هفته یک پرسش مطرح میشود و از کارشناسان میخواهیم تا پایان هفته دیدگاه خود را در قالب متنی کوتاه (حدود ۱۰۰ کلمه) ارائه کنند. تمامی پاسخها در کنار یکدیگر منتشر خواهند شد تا مخاطبان بتوانند دیدگاهها را مقایسه و تحلیل کنند.
مطالب، نظرات فرستادگان است و لزوماً نظر سایت تاریخ شفاهی نیست. هرچند قرار است پاسخها بر اساس حدود ۱۰۰ کلمه باشند، اما برای رعایت ادب و ناقص نماندن بحث، در مواردی پاسخهای بیش از این اندازه نیز پذیرفته میشود.
این بار از کارشناسان تقاضا کردیم پاسخ سؤال را تا یکشنبه شب ارسال فرمایند تا همۀ پاسخها روز سهشنبه منتشر شود.
سؤال 4:
علت اقبال عمومی به تاریخ شفاهی چیست؟
____________________________________________
پاسخ به سؤال چهارم:
محمدمهدی بهداروند:
اقبال عمومی به تاریخ شفاهی از آن روست که این شیوه، چهرهای انسانی و زنده از گذشته ارائه میدهد. برخلاف متون رسمی، تاریخ شفاهی احساسات، تجربههای شخصی و نگاه کنشگران را ثبت میکند و واقعیت را از زبان شاهدان عینی بازمیگوید. این روش با بازسازی حافظه جمعی، فاصله مردم با تاریخ را از میان برمیدارد و در جوامعی با اسناد ناقص یا تحریفشده، امکان کشف بخشهای پنهان تاریخ را فراهم میسازد. همچنین شنیدن روایتها با لحن و زبان راویان برای نسل جدید جذابتر است و درک عمیقتر، هویتیابی و مشارکت فرهنگی در نگارش تاریخ را تقویت میکند.
غلامرضا آذری خاکستر:
جذابیت روایتهای تاریخ شفاهی باعث شده اقشار مختلف جامعه به آن بیتفاوت نباشند. بسیاری از کسانی که فرصت یا توان نگارش ندارند، از طریق گفتوگو و مصاحبه، خاطرات و تجربههای خود از رویدادهای تاریخی را بازگو میکنند. از این رو، ثبت تاریخ خانوادگی، آداب و رسوم، فولکلور و تحولات اجتماعی برای مردم اهمیت دارد. حفظ میراث خانوادگی، بازشناسی ریشهها و معرفی شجرهنامه نیز همواره مورد توجه بوده است. به همین دلیل، مشارکت در طرحهای تاریخ شفاهی برای همه اقشار پذیرفته شده و راویان با آگاهی از اهمیت موضوع، به بیان خاطرات و نقش خود در تحولات اجتماعی میپردازند.
حسن بهشتیپور:
سه نکته روششناختی در بررسی «اقبال عمومی به تاریخ شفاهی» ضروری است:
۱. باید روشن شود منظور از «اقبال عمومی» دقیقاً چیست؛ آیا مقصود افزایش مخاطبان کتابهای تاریخ شفاهی است یا توجه رسانهها، رشد فعالیتهای دانشگاهی و علمی، یا گسترش پروژههای اجرایی در این حوزه؟ بدون تعیین دامنه معنایی این واژه، هرگونه علتیابی ممکن است ناقص یا کلینگرانه باشد.
۲. طرح پرسش درباره علت اقبال، پیشفرض وجود چنین اقبالی را در ذهن ایجاد میکند؛ در حالی که ابتدا باید مشخص شود این اقبال در کجا و در چه مقیاسی دیده میشود— در ایران، در سطح منطقه یا در جهان— و سپس با شواهد آماری و دادههای معتبر تأیید گردد.
۳. برای اعتباربخشی به این ادعا لازم است نوع دادهها و جامعه آماری مشخص شود: مثلاً آمار فروش کتابهای تاریخ شفاهی، نتایج نظرسنجیها، یا بررسی میزان ترویج این رویکرد در میان گروههای دانشگاهی، فرهنگی یا اجتماعی.
بر فرض پذیرش صحت این ادعا، میتوان چهار عامل کلیدی را در اقبال عمومی مؤثر دانست:
۱. تأثیر فضای دیجیتال در ثبت و حفظ دقیقتر خاطرات،
۲. امکان ثبت تاریخ اقشار و گروههایی که در روایت رسمی نادیده گرفته شدهاند،
۳. جذابیت روایی و انسانی گفتوگوها،
۴. نقش تاریخ شفاهی در پر کردن خلأ اسناد مکتوب و رسمی.
محمدمهدی عبداللهزاده:
نیاز به بازنمایی صداهای خاموش و دیدهنشده، سبب شد تاریخنویسی شفاهی رواج یابد و همین نیاز، عامل اصلی اقبال عمومی به این شیوه شد. در حالیکه تاریخنگاری سنتی عمدتاً در انحصار گروههای صاحب قدرت بود، تاریخ شفاهی امکان مشارکت و فاعلیت را برای اقشار مختلف جامعه فراهم کرد. در این روش، مصاحبهکننده نقش مورخ، تسهیلگر و هدایتکننده را دارد و حاصل کار، روایتی است از زبان یک شاهد و ناظر مستقیم رخداد. همین ویژگی باعث میشود لایههای پنهان تاریخ آشکار گردد و مخاطبان، با روایتهای انسانی و زنده، احساس همذاتپنداری و نزدیکی بیشتری پیدا کنند.
حمید قزوینی:
چند عامل را میتوان برای این موضوع حدس زد:
1. ادبیات کتابهای تاریخی و ساختار آنها که بسیاری از مخاطبان را جذب نمیکند، اما آثار تاریخ شفاهی به سبب متن روان و ساختار ساده، از اقبال بیشتری برای جذب مخاطب برخوردار است.
2. تابو شکنی و آسان ساختن مواجهه با بسیاری از پدیدههای تاریخی که قبلا کمتر به آنها توجه میشد.
3. علاقه به کسب اطلاع از زبان راویان و شاهدان اصلی که بدون واسطه اطلاعات خود را در اختیار مخاطب قرار میدهند و با او ارتباط برقرار میکنند.
4. مشارکت جویی در تدوین تاریخ که اقشار مختلف اجتماعی را سهیم میکند و همین مسئله برای آحاد جامعه جذاب است.
سید محمدصادق فیض:
به نظر میرسد هم اقبال و هم رویگردانی بدان وجود داشته باشد. از آنجا که شاید تاریخ را از حالت خشک و رسمی به تودهای و عمومی تبدیل کرده؛ از میان طبقات بالا جدا شده به فرودستان پرداخته؛ متون خشک را به متون و قالبهای جذاب تبدیل کرده است و ... از دلایل استقبال باشد. از طرفی، نداشتن مستندات کافی؛ اشتباه یا مغایرت در بیان نکات مهم؛ محوریت فرد به جای جریان یا حادثه و نداشتن مکانیسم راستیآزمایی از عوامل کاهندۀ استقبال از آن است. هرچند در فضای جاری کشور، دو رخداد مهم انقلاب و جنگ از مهمترین موضوعات مورد توجه تاریخ شفاهی است؛ اما حوزههای محلی و تخصصی در مشاغل یا موضوعات که کمتر هم بدانها پرداخته شده، قابل توجه و تأمل بوده است.
محمدمحسن مصحفی:
در زمانهای که میتوان آن را عصر ظهور تودههای صاحبنظر دانست، تاریخ شفاهی انحصار تاریخنگاری را شکسته و پای کثیری را به این حوزه باز کرده است. توده صاحبنظر از این فرصت مغتنم برای بیان نگاه خود، در قالب تاریخ شفاهی، استقبال میکند. از سوی دیگر، تاریخ شفاهی باعث شده روایتهای تاریخی متکثر و متنوعی به جامعه ارائه شود و دیدگاههای برخواسته از نظامهای ارزشی مختلف انعکاس یابد (بر خلاف شیوه سنتی تاریخنگاری). این تنوع در عرضه، طبیعتاً مخاطبان وسیعتری از لایههای مختلف فرهنگی و فکری را جذب میکند. هر فرد متناسب با نظام باور و سلیقه خود متاعی در بازار تاریخ شفاهی مییابد. از خلال تکثر روایتها، اگر زوایه پنهانی از واقعهای آشکار شود، این جاذبه، مضاعف خواهد شد.
 
تعداد بازدید: 44
http://oral-history.ir/?page=post&id=12900
