خاطرات نرگس دلیرروی‌فر

نرگس دلیرروی‌فر همسر شهید عباس دوران، خلبان دوران دفاع مقدس، مهمان صدوبیست‌ویکمین برنامه شب خاطره (1 آبان 1382) بود. او درباره شهید عباس دوران، ازدواج و انتقال از پایگاه بوشهر به نوژه خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات احمد اسدی

امیر سرتیپ دوم احمد اسدی، از هم‌رزمان شهید صیاد شیرازی و شهید آب‌شناسان، مهمان صدوشانزدهمین برنامه شب خاطره (1 خرداد 1382) بود. او درباره دیده‌های خود در یکی از عملیات‌های آزادسازی خرمشهر و ماجرای زخمی شدن سرهنگ غلامرضا فهیمی صالح خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات علی شاه‌حاتمی

علی شاه‌حاتمی، کارگردان سریال خوش‌رکاب، مهمان صدوپانزدهمین برنامه شب خاطره (4 اردیبهشت 1382) بود. او درباره بخش تفحص شهدا در فکه خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات علیرضا مرادی

علیرضا مرادی، سروانِ بازنشسته نیروی زمینی ارتش، مهمان صدوسیزدهمین برنامه شب خاطره (3 بهمن 1381) بود. او درباره عملیات نفوذی منهدم کردنِ یک پل در عراق و دشواری 9 شبانه‌روز پیاده روی به خاک عراق، خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمدمهدی عبدخدایی

محمدمهدی عبدخدایی، از مبارزان علیه حکومت پهلوی و از اعضای جمعیت فدائیان اسلام در سال‌های مبارزه و دبیرکل اکنون این جمعیت، مهمان صدوسیزدهمین برنامه شب خاطره (3 بهمن 1381) بود. او از شهریور سال 1320 به بعد و به وجود آمدن گروه‌های مختلف در ایران خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمد مایلی‌کهن

محمد مایلی‌کهن، نایب‌رئیس دوم کانون مربیان فوتبال ایران، مهمان صدوسیزدهمین برنامه شب خاطره (3 بهمن 1381) بود. او از دوران دانشجویی خود در سال‌ 1356 و به تعطیلی کشیدنِ مسابقات بین‌المللی کشتی از سوی دانشجویان تربیت بدنی در دهکده المپیک کنونی خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمود رفیعی

شهید دکتر محمود رفیعی(1392-1343)، جانباز دوران دفاع مقدس و عضو هیات علمی دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، مهمان صدودوازدهمین برنامه شب خاطره (5 دی1381) بود. او درباره هم‌محله‌ای خود، شهید سید مسعود میرکریمی و ماجرای به جبهه رفتنش خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات عزیزالله قربانی

حجت‌الاسلام عزیزالله قربانی، جانباز دوران دفاع مقدس و بازیگر سینما، مهمان صدودوازدهمین برنامه شب خاطره (5 دی1381) بود. او درباره حضورش در گردان تبلیغاتِ تیپ سیدالشهدا خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

خاطرات محمدرضا ایرانمنش

محمدرضا ایرانمنش، جانباز دوران دفاع مقدس و بازیگر سینما، مهمان صدویازدهمین برنامه شب خاطره (7 آذر1381) بود. او درباره شهید مصطفی امیری با اسم مستعار پرویز که معاون تیپ زرهی بود و عکسی که پیش از رفتن با هم گرفته بودند، خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

نمایش‌نامه رادیویی

گروه نمایش‌نامه رادیویی(نیما رئیسی و فرزاد حسنی)، با پاسداشت هفته دفاع مقدس، مهمان صدونهمین برنامه شب خاطره (4 مهر1381) بودند. این گروه، نمایشِ تاجری که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور داشته و پس از سال‌ها هم‌رزمش به مغازه او آمده است، را روایت کردند. این روایت‌‌ را ببینیم.
...
18
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»