قوتها و ضعفهای مصاحبه در تاریخ شفاهی (جمعبندی تجربیات)
علی باقریفر
چکیده
امتیازات و کاربستهای تاریخ شفاهی، گروهبندی مصاحبهشوندگان از نظر نسبتی که با حادثه دارند، نقش مکان و موقعیت در مصاحبه، سطح انتظار از تاریخ شفاهی، میزان اعتبار اظهارات مصاحبه شوندگان، میزان اعتبار و حجیت اسناد مکتوب و اقدامات تکمیلی، عناوین بخشهای این مقاله است.
در یکی از بندهای این مقاله آمده است: طبیعیترین و منطبقترین انتظاری که میتوان از تاریخ شفاهی داشت، شناخت دیدگاه روایتگر و آشنایی با زاویه نگاه او به حادثه میباشد. به عبارت دیگر «دیدن حادثه» با عینک مصاحبهشونده، واقعبینانهترین انتظار من است که تقریباً در مصاحبه با هر کسی، با هر مختصات روانشناختی و غیر آن صادق است. برای دستیبای به نتایجی فراتر از این، باید شرایط دیگری فراهم آید که متناسب با آن میتوان انتظارات را افزایش داد.
امتیازات و کاربستهای تاریخ شفاهی
کدام ویژگی باعث شد که تاریخ شفاهی در دورة معاصر که با «آلان نوینز» (Alan novinz) در سال 1947 آغاز شد به سرعت گسترش یابد و به عرصهها و حوزههای متنوعی در غرب کشیده شود؟ به طوری که در سالهای دهههای 1960 و 1970 انجمنهای تاریخ شفاهی به طور کامل شکل گرفتند.
پاسخ این پرسش را بهانهای برای بیان پارهای از امتیازات و کاربستهای تاریخ شفاهی قرار میدهم، بدون آنکه ترتیب خاصی را رعایت کنم.
1ـ سرعت تحولات و لزوم شناخت آنها
تاریخ سنتی و آکادمیک، جرأت حضور در زمان حاضر و بررسی تحولات جاری و نظریهپردازی دربارة آن را به خود نمیدهد. در حالی که انسان امروز نیاز دارد تحولات جاری را بشناسد. تاریخ شفاهی ابزار مناسبی برای تأمین این خواسته میباشد.
2ـ توجه بیشتر از متن به حاشیه
نهاد و گزاره در تاریخ سنتی، بیشتر، صاحبان قدرت و مُکنت هستند و تاریخ با محوریت آنها نگارش مییابد. تاریخ شفاهی این امکان را به ما میدهد که تودههای مردم را نیز در کنار افراد شاخص (نخبگان، خبرگان و برگزیدگان) ببینیم و همزمان با توجه به گفتمانهای غالب، نقش خرده فرهنگها را نیز از نظر دور نداریم.
3ـ هویتیابی
اهمیت «هویتیابی» عرصههایی مثل یک خانواده، یک مدرسه، یک خیابان، یک محله، یک مجتمع مسکونی، یک شهرک، و دهها مسئله ریز و درشت دیگر را به موضوعی برای پرداخت تاریخی تبدیل کرده است و تاریخ شفاهی به مثابة ابزاری در خدمت این هویتیابی است.
4ـ تاریخ شفاهی، روایت یک نسل از خود
روایت تاریخ شفاهی، روایت اول شخص است و از طریق آن میتوان تغییرات یک نسل را نیز استخراج کرد و توجیه و استدلالی که روایتگر برای اعمال خود در اعماق ذهنش دارد را شنید و مورد توجه قرار داد.
5ـ نگاه فرآیندی به یک پدیده و بررسی سیر تحول تاریخی آن
6ـ کشف پشت صحنه و بخش پنهان حوادث و تحولات تاریخی
کشف انگیزهها و اهداف ناگفته و نانوشته، نحوة شکلگیری باندها و چگونگی زد و بندها، شناخت عوامل و دست اندرکاران پشت صحنه، شناخت فرآیندها و نحوة شکلگیری یک تصمیم یا اقدام، ایفاکنندگان نقشهای اصلی و فرعی، دریافت دقیق نقاط قوت و ضعف بازیگران و نکاتی از این دست، بیشتر از رهگذر گفتوگوهای شفاهی به دست میآید.
7ـ پرکردن خلأ تاریخ مکتوب و اسنادی
بازخوانی میان سطرها و بخشهای نانوشته و مکتوم تاریخ مکتوب، با ابزار تاریخ شفاهی، امکان پذیر است.
8 ـ امکان مجادله و چالش با روایتگر و تحلیل کننده
رفع ابهامات، حل تناقضات، اصلاح وارونه گوییها و کوچک و بزرگ کردن نقشها، شفاف سازی جزئیات، نورافکندن به حواشی و بالاخره نقد اظهارات روایتگر، امتیازی است که یک مصاحبهکنندة هوشمند، برای تاریخ شفاهی تحصیل میکند.
9ـ فراهم آمدن امکان تلاقی افکار و تصاحب آراء پیرامون یک پدیده یا رخداد
در میان گذاشتن اظهارات روایتگر اول از حادثة مورد نظر، با افراد دیگری که در جریان حادثه قرار داشتهاند یا موضوع به آنها مربوط است و دریافت توضیحات تکمیلی.
10- ورود به نهانخانة اطلاعات افراد فاقد قلم
چه بسا صاحبان نظر و اطلاعی که به خاطر ناتوانی در نوشتن، جامعه را از اطلاعات و دیدگاههای ارزشمند خود محروم میسازند و با کلید تاریخ شفاهی میتوان به گنجینة اسرار آنها نفوذ کرد و ناگفتهها و نانوشتههای بسیاری را مکشوف ساخت.
11- انتقال تجربة یک نسل به نسل دیگر
چه بسا تجربیات و آموزههایی که در طول زمان و در فرآیند یک حادثه، شکل میگیرد و انتقال آنها از یک نسل به نسل دیگر، با ابزار تاریخ شفاهی، از گسست تاریخی و میان نسلی جلوگیری میکند.
گروهبندی مصاحبه شوندگان از نظر نسبت با حادثه
1ـ افرادی که شخصا در متن حادثه حضور داشته و در سطح مدیریت و برنامهریزی، تأثیرگذار و در سطح اجرایی خرد و کلان بودهاند.
2 ـ افرادی که متن حادثه را مطالعه کردهاند و از آن اطلاع دارند.
الف ـ به نقل دانستههای خود میپردازند.
ب ـ از طریق نقشآفرینان اصلی، کسب اطلاع کردهاند.
ج ـ به نقل از واسطهها و از طریق مطالعة اسنادی و گزارشها سخن میگویند.
3 ـ افرادی که بیشتر از پراختن به متن حادثه، به تبیین و تحلیل حوادث میپردازند.
در خصوص گروه اول، توجه به مختصات روانشناختی افراد، توانمندیهای واقعی آنها، واقعیتهای زمان واقعه و سود و زیان روایتگر از نقل حادثه، برای کشف حقیقت ماجرا، ضروری است.
در ارتباط با گروه دوم، توجهات پیش گفته، از روایتگر، پیشتر رفته و واسطهها را نیز در بر میگیرد.
در ارتباط با گروه سوم، توجه به دو نکته ضروری است:
1 ـ صحت و سقم و میزان اعتبار مستندات و پایة تحلیل
2 ـ زاویه دید و نگاه تحلیلگر.
مختصات روانشناختی روایتگران
راستگو یا دروغگو، بزرگنما یا واقعنما، خیالباف و متوهم یا نرمال و طبیعی، خود بزرگ بین و خودمحور یا واقع بین و جمع محور، دارای حافظه خوب یا دچار ضعف حافظه و فراموشکار، خردبین یا کلان بین، مثبتگرا و خوش بین یا منفی باف و بدبین، برخوردار از قدرت بیان مناسب یا فاقد آن، و. ..
نقش مکان و موقعیت در مصاحبه
نسبت و رابطة زمان واقعه با زمان بازگویی آن به صورت زیر می باشد:
1ـ هرچقدر به زمان واقعه نزدیکتر باشیم، حضور ذهن بیشتری وجود دارد و ابعاد ریزتری و جزئیات بیشتری از حادثه در ذهن حضور داشته و قابل بیان میباشد، در حالی که گذشت زمان، حادثه را در سایه روشن قرار داده و جزئیات آن را از خاطر میبرد.
2ـ از طرف دیگر هر چقدر از زمان واقعه دورتر باشیم، ملاحظات معطوف به همعصری با وقایع و اشخاص و ملاحظات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و شخصی کاهش یافته و جسارت بیشتری برای بیان شفاف و دور از ابهام حادثه وجود دارد، ولی خطر فراموشی نیز ما را تهدید میکند.
3ـ از سوی سوم، هرچقدر از زمان واقعه فاصله بگیریم، امکان بیشتری برای نگاه جامعتر به حادثه پیدا کرده و تحلیل قابل قبولتری از آن ارائه خواهیم داد. در حالی که در زمان وقوع حادثه امکان دیدن موضوع از همة ابعاد کمتر وجود دارد و لذا بخشینگری بیشتر جلوه میکند.
البته این امتیاز بیشتر به کمک گروه سوم از مصاحبه شوندگان آمده و برای ارائة تحلیل همه جانبهتر از حوادث مفید است نه گزارش و توصیف مشاهدات.
سطح انتظار از تاریخ شفاهی
طبیعیترین و منطقیترین انتظاری که میتوان از تاریخ شفاهی داشت، شناخت دیدگاه روایتگر و آشنایی با زاویة نگاه او به حادثه میباشد. به عبارت دیگر «دیدن حادثه با عینک مصاحبهشونده» واقع بینانهترین انتظاری است که تقریبا در مصاحبه با هر کسی، با هر مختصات روانشناختی و غیر آن صادق میباشد. برای دستیابی به نتایجی فراتر از این، باید شرایط دیگری فراهم آید که متناسب با آن میتوان سطح انتظارات را افزایش داد.
میزان اعتبار اظهارات مصاحبه شوندگان
اعتبار و حجیت روایات مصاحبه شوندگان به عوامل چندی بستگی دارد که از آن جملهاند: شخصیت روایتگر و جایگاه وی در حادثه، دایرة موضوع روایت، که آیا محدود به شخص روایتگر می باشد یا افراد دیگری را نیز در بر میگیرد؟ به سود روایتگر و پیرامونیان او میباشد یا به زیان آنها؟ و یا اساسا سود و زیانی در آن متصور نیست.
میزان اعتبار و حجیت اسناد مکتوب
توجه داشته باشیم که سندهای مکتوب تاریخی را نیز انسانهایی همچون روایتگران امروز با همة ضعفها و قوتهای شخصیتی و ملاحظات خاص سازمانی و شخصی فراهم آوردهاند. بنابراین در کل نمیتوان مطلقانگاری کرد و اعتباری بیشتر از اظهارات روایتگران امروز و مصاحبهشوندگان برای آن قائل شد. مگر به جهت و اعتبار خاصی که به صورت موردی باید بررسی شود.
افزون بر این، اسناد تاریخی از ضعف دیگری نیز ـ جز دلالت و چگونگی آن ـ رنج میبرند که مربوط به اصل سندیت و عدم جعل و دستکاری در آن میباشد. بنابراین اگر در تاریخ شفاهی با مشکل معاصرت و رو در رویی مواجهیم، در تاریخ مکتوب نیز مسئلهای به نام اعتبار سند، پیش از چگونگی دلالت آن، رخ مینماید.
اقدامات تکمیلی
با عنایت به مطالبی که در بخش سطح انتظار از تاریخ شفاهی و میزان اعتبار و حجیت اظهارات مصاحبهشوندگان بیان شد، توجه به نکات زیر میتواند کیفیت مصاحبه را افزایش داده و میزان اعتبار و حجیت مطالب را ارتقاء بخشد:
1ـ یادآوری به مصاحبهشونده یا محاجّه و مجادله با او، که مستلزم تسلط نسبی مصاحبه کننده به موضوع مصاحبه و ابعاد حادثه و مسائل پیرامون آن میباشد1.
2ـ مصاحبه با دیگر افرادی که به نوعی در حادثه حضور داشته، یا از آن اطلاع دارند و دریافت نظرات آنها پیرامون حادثه.
3ـ گردآوری اسناد معتبر و مطابقت دادن اظهارات مصاحبه شوندگان با آن اسناد.
4ـ تشکیل میزگردهای گروهی، از جمع روایتگران یک واقعه و بحث جمعی روی موضوع.
5ـ ویرایش ادبی و محتوایی متن با نظر مصاحبه شوندگان (مگر در موارد خاصی که عین اظهارات مصاحبهشونده در همان بیان اول موضوعیت داشته و در ورای آن هدف دیگری وجود ندارد.)
پینوشتها:
1ـ تجربه، شکیبایی و سعه صدر، برخورداری از تخصص کافی و اهل مطالعه و تحقیق تاریخی بودن، از دیگر ویژگیهای لازم برای یک مصاحبه کنندة موفق میباشد.
تعداد بازدید: 6160