واپسین دستاورد دین‌پژوهی تاریخی

مرضیه سلیمانی


  

¡ Religions Today: An Introduction

¡ Author Mary Oat fisher

¡ Publisher: Routledge (2007)

¡  Language: English; Paperback: 320 Pages

توصیف مکتوب احوال و اعمال انسان را به هر روش و مبتنی بر هر مکتب و رعایت هر شیوه‌ی تنظیم و تدوین، می‌توان تاریخ‌نگاری خواند که در معنای خاص بر ثبت وقایع و احوال هر قوم یا جامعه‌ی جهانی اطلاق می‌گردد. عامل متغیر در فن تاریخ‌نگاری، انگیزه‌ها و اهداف و فواید یا علل غایی تاریخ‌نگاری است که بحث از آن‌ها معنای دقیق‌ترِ تاریخ‌نگاری را روشن می‌کند.[1]

تاریخ‌نگاريِ دینی، ثبتِ مکتوبِ عقاید و تجربیات دینی بشر است. این دوره‌ی زمانی، نوعاً با ابداع و اختراع کتابت، در حدود پنج هزار سال قبل (سه‌هزار سال پیش از میلاد مسیح) و در خاور نزدیک آغاز می‌گردد. اما مکتب مطالعه‌ی تاریخی دین یا به بیان امروزی تاریخ‌نگاری دینی[2]، مکتبی فکری است که در قرن نوزدهم در آلمان شکل گرفت و برای نخستین بار مطالعه‌ی تاریخ ادیان را به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی ـ فرهنگی به‌صورت نظام‌مند درآورد. این مکتب دین را در ارتباط تنگاتنگ با فرهنگ انسان دانسته و از چند خدایی‌ بدوی تا یکتاپرستی اخلاقی را دربرمی‌گیرد.

قرن نوزدهم، درواقع شاهد افزایش چشمگیر دانش­پژوهی در حوزه‌ی ادیان و فرهنگ‌ها بود و مکتب «تاریخ ادیان» در پی آن بود که این تنوع دینی را با وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک گروه خاص مرتبط سازد. ادیان، نوعاً به دو گروه تقسیم شدند که از جوامع ساده تا اجتماعات پیچیده در تغییر و نوسان بود: ادیان مشرکانه[3] و ادیان توحیدی[4]، دین‌های موقتی[5] و دین‌های سازمان‌یافته[6]. به موازات رشد جوامع، کارکرد آیین‌های دینی نیز متنوع‌تر شد. کشاورزی از چنان اهمیتی برخوردار گشت که خدایان باروری و حاصلخیزی ـ معمولاً به صورت مؤنث، به دلیل قدرت زایایی زن ـ پابه عرصه‌ی وجود گذاشتند. با تبدیل قلمروهای کوچک به گروه‌های بزرگ‌تر (که غالباً در اثر حملات و فتوحات صورت می‌گرفت)، کیش‌های جدیدی ظهور کرد. حماسه‌ها مکتوب شد و خدایان گروه فاتح ـ مثل هندوئیسم ـ از پیروزی خویش بر قوم مغلوب گفتند. در جای دیگر، سنت‌های دینی متفاوت بر یکدیگر منطبق و با یکدیگر هماهنگ شدند، مثل یکسان‌سازی خدایانِ روم با ایزدانِ یونان و پذیرش اسطوره‌ها و شخصیت‌های آناتولی از سوی یونانیان.

سرانجام، رشد دولت ـ شهرها، دین را به متمدنانه‌ترین سطح خود رساند: یکتاپرستی اخلاقی. غالباً در کلاس‌های درس تاریخ ادیان گفته می‌شود که این فرایند در مصر و با اِخناتون آغاز شد تا به ادیان زرتشتی، یهودیت، مسیحیت، اسلام، برخی اَشکال هندوئیسم و بودیسم رسید و عده‌ای معتقدند وقوع این پدیده، نتیجه‌ی منطقيِ یک جامعه‌ی سلسله مراتبی بوده است.

مطالعه‌ی ادیان یا آموزش ادیان که اساساً با تاریخ‌نگاری دینی آغاز می‌شود، حوزه‌ای آکادمیک و چندرشته‌ای است که عقاید، رفتارها و نهادهای دینی را مطالعه کرده و با تأکید بر چشم‌اندازهای میان‌فرهنگی، نظام‌مند و تاریخ ـ بنیاد به تفسیر، مقایسه و توضیح ادیانِ گوناگون می‌پردازد. درحالی که کلام می‌کوشد از منظر فهم و اثبات یک نیروی الهی یا ماورای طبیعی (مثل خدایان) به مقوله‌ی دین ورود کند، تاریخ‌نگاری دینی مطالعه‌ی باورها و رفتارهای دینی انسان، خارج از هرگونه نقطه‌نظر ویژه‌ی دینی، را مدنظر قرار می‌دهد. بدین‌ترتیب، تقریباً تمامی شاخه‌های علوم ـ خصوصاً علوم انسانی ـ را دربرمی‌گیرد و با انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفه، ادبیات و... در پیوند است.

تاریخِ تاریخ‌نگاری دینی به قرن نوزدهم بازمی‌گردد، هنگامی که تحلیل‌های تاریخی و دانشگاهيِ درخصوص کتاب مقدس نشو و نما پیدا کرد و متون هندویی و بودایی آرام آرام به زبان‌های اروپایی ترجمه شدند. ماکس‌مولر[7] با «درآمدی بر علم دین» (1873) در انگلستان و کورنلیوس پی.تیله[8] در هلند پیشتازان این عرصه بودند. پس از آن میرچا الیاده، با تکیه بر کرسی تاریخ دین دانشگاه شیکاکو (از دهه‌ی 1950 تا اواخر دهه‌ی 1980) به این علم رسمیت بخشید و نینیان اسمارت در «رهیافت‌هایی بر مطالعه دین» نوشت که در جهان انگلیسی زبان، حوزه‌ی پژوهيِ مطالعات دینی در دهه‌ی 1960 آغاز شد. اگرچه پیش از آن مفاهیم و رشته‌هایی مثل ادیان تطبیقی، جامعه شناسی دینی و «تاریخِ ادیان» مدت‌ها پیش از آن وجود داشت.

در دهه‌ی 1980 هم آمریکا و هم بریتانیا شاهد کاهش علاقه و مطالعات مربوط به مطالعات ادیان و تاریخ‌ دین بودند اما یک دهه‌ی بعد، با پیوند تاریخ ادیان با دیگر رشته‌های دانشگاهی، بار دیگر تاریخ‌نگاری دینی مورد توجه قرار گرفت. این‌بار ادیان و فلسفه‌های شرقی و اسلامی موضوعِ پژوهش تاریخ‌نگاران واقع شد، تا جایی که امروزه با تألیف یا ویراستاری دایره‌المعارف‌های گوناگون دینی مواجهیم. از «رساله در تاریخ ادیان» میرچا الیاده گرفته تا ادیان شرق و غرب» را داکریشنان، یا آثار اندیشمندانی مثل هانس کونگ، هیوستن اسمیت، پل تیلیش («اهمیت تاریخ ادیان برای الاهی دانِ جامع‌نگر») و...

علی‌رغم این‌که تاریخِ تاریخ‌نگاری دین را می‌توان به میلتوس (ح 550 ق.م ـ ح 479 ق.م) و هرودوت (ح 484 ق.م ـ ح 425 ق.م) بازرساند، به گفته‌ی محققان، نخستین اثر جامع و رسمی در تاریخ‌نگاری دینی به دانشمند‌ مسلمان علامه محمد شهرستانی و اثر شهیراو «الملل و النحل» تعلق دارد. بنابر آنچه که درباره‌ی انگیزه‌های تاریخ‌نگاری و اهداف مورخ در تصنیف یا تألیف اثر تاریخی گفته‌اند، یا خود از آراء مورخان پیداست، جدا انگاشتن این دو از یکدیگر دشوار است و نخستین انگیزه‌های تاریخ‌نگاری در عصر اسلامی ـ و طبیعتاً اصلی‌ترین انگیزه‌ی شهرستانی را باید در قرآن و حدیث جستجو کرد. هم از این‌روست که تاریخ‌نگاری، به‌طور کلی و تاریخ‌نگاری دینی، خصوصاً، در اوایل دوره‌ی اسلامی با سیره و حدیث و تفسیر پیوندی عمیق داشت.

اشارات تاریخی قرآن به اقوام و انبیای گذشته، مبین همان پیوستگی گذشته و آینده، تبیین هدف تاریخ و تجربه‌ی تاریخی، یعنی عبرت‌آموزی از تاریخ است و این معنی را در آیاتی چند، مثل «لَقَد کانَ فی قَصَصِهم عِبرهٌ لِاولِی الاَلباب» (یوسف، 111)، و «کذلكَ نَقُصُّ عَلیكَ مِن اَنباء ماقَد سَبَقَ وَقَد اتَیناكَ مِن لدُنّا ذکراَ» (طه،  99) به صراحت بیان کرده است.[9] [10] به‌هر حال تاریخ‌گاری دینی در اسلام به سرعت به مکتب‌های مختلف تقسیم‌ شد، شیوه‌های تدوین متنوعی یافت، از تاریخ‌نگاری ایرانی بهره گرفت، با میراث ایرانی، یونانی، یهودی، مسیحی (بیزانسی ـ سریانی) درآمیخت و با تکیه بر سنّت‌ ترجمه که نخستین‌بار در زمان هشام‌بن عبد‌الملک و با ترجمه‌ی خدای نامه‌ها (سیرالملوک وارد تاریخ‌نگاری اسلامی شد، به روزگار ما رسید. اهمیت ترجمه‌ی خدای نامه‌ها به عربی تا بدان حد است که نیکلسون اندیشه و شیوه‌ی تاریخ‌نگاری اسلامی را به‌کلی ناشی از این جریان می‌داند.[11]

از «ملل و نحل» شهرستانی که بگذریم، «تحقیق ماللهند» و برخی دیگر از آثار ابوریحان بیرونی، «الفَرق بین الفِرَق» بغدادی، «فرق الشیعه» نوبختی و در روزگار معاصرتر، «تاریخ ادیان و مذاهب» اثر علی اصغر حکمت، «تاریخ ادیان» اثر دکتر علی شریعتی، «تاریخ ادیان ابتدایی و قدیم» تألیف جمشید آزادگان، «تاریخ ادیان و مذاهب در ایران» نوشته‌ی عباس قدیانی، «تاریخچه‌ی ادیان و مذاهب در ایران» تألیف مسعود جلالی مقدم، «آشنایی با تاریخ ادیان» اثر غلامعلی آریا، «ادیان بزرگ جهان» نوشته‌ی هاشم رضی و... از جمله آثاری است که در حوزه‌ی تاریخ‌نگاری دینی منتشر شده، اما به دلایلی چند، که در این مقال مجالِ پرداختن بدان نیست، هنوز هم آثار غربی از استواری و اقبال بیشتری برخوردارند. اثر مشهور جان ناس با نام «تاریخ جامع ادیان» با ترجمه‌ی مرحوم علی اصغر حکمت که نخستین بار در سال 1345 منتشر شد، اکنون به چاپ هفدهم رسیده و با کمی اغماض، در کنار «ادیان زنده‌ی جهان» تألیف رابرت هیوم و ترجمه‌ی عبدالکریم گواهی تقریباً تنها مرجع دانشجویان رشته ادیان (به‌ویژه در مقطع کارشناسی) است. به‌تعبیری می‌توان گفت هم‌اکنون نیز ما بر سنت دیرپای ترجمه تکیه زده‌ایم و پیشرفت ارتباطات و تکنولوژی رسانه‌ای، برخلاف ظواهر امر، کار را مشکل‌تر کرده است. انتخاب اثری که از یک سو جامع و کامل باشد و از سوی دیگر، علاوه بر تازگی و به روز بودن از هرگونه شائبه، غرض و بدفهمی دور باشد و در عین حال با فضای علمی و فرهنگی ایران نیز همخوانی داشته باشد، از میان انبوه کتاب‌هایی که هر روزه به زبان‌های غربی انتشار می‌یابند، آسان نیست.

یکی از آثاری که به تازگی از سوی انتشارات راتلج منتشر شده و حوزه‌ی تاریخ‌نگاری دین را دربرمی‌گیرد، «درآمدی بر ادیان امروز» یا «ادیان زمانه»[12] است که خانم ماری پت فیشر در 320 صفحه و به زبان انگلیسی آن را به چاپ رسانده است. آن‌گونه که مؤلف در مقدمه‌ی اثر می‌گوید، درآمدی بر ادیان امروز» خلاصه‌ی کتاب پیشین او «دین‌های زنده» است. دایره‌المعارفی که در سال 1996 به چاپ رسید و به‌دلیل استقبال‌های مکرر، در حقیقت تا امروز هر سال تجدید چاپ شده است. در آن کتاب، نویسنده به ادیان سنتی، دین‌های بومی و نهضت‌های دینی جدید می‌پردازد، بر گسترش تاریخی و آموزه‌های هر یک از ادیان متمرکز می‌شود و سیر تحول یا زوال ادیان را بر اساس رویکردی تاریخی توضیح می‌دهد.

«درآمدی برادیان امروز» نشان‌دهنده‌ی رویکردی حاکی از همدلی نسبت به آن چیزی است که در سنت‌های دینی مهم جهان و در نهضت‌های متنوع جدیدی که درحال ظهورند، زنده است و دارای اهمیت. کتاب به گفته‌ی نویسنده ـ درخصوص توسعه، آموزه‌ها و اعمال دین‌های بزرگی که امروزه مورد متعابت قرار می‌گیرند، گزارشی روشن و سرراست به‌دست می‌دهد و در سراسر کتاب، بر وقوف شخصی مؤمنان، شرح خود آن‌ها در مورد دینشان و مناسبت آن در زندگی معاصر تأکید شده است. کتاب دارای ویژگی‌های خاص است. هفت کادرِ مخصوص با نام «دین در زندگی عمومی»، تصویر کننده‌ی ریشه‌های معنوی مردمی است که همکاری و تشریک‌مساعيِ شایان توجهی با جامعه دارند. این افراد عبارتند از فعالِ زیست محیطی بومی، وینونا لاداک[13]؛ دولتمرد و رهبر بین‌الادیانی هندو، دکتر کارن سینگ[14]؛ دالایی لاما که تلاش‌های سیاسی وی برای تبّت، از سوی اصول و عقاید بودایی مورد حمایت قرار گرفته و بدان واسطه مستحکم‌تر می‌شود، فعال اجتماعی، دکتر جینیس پرلمان[15] ، که ریشه‌های یهودی‌اش رحم و شفقت وی نسبت به جماعت به حاشیه رانده شده را گسترش بخشیده است؛ دکتر دزموند توتو[16] و دکتر فرید اسحاق که به‌عنوان مسیحی معتقد و یک مسلمان مؤمن، به‌ترتیب، در جنس آزادی افریقای جنوبی و بازسازی متعاقب آن نق‌ش‌های مهمی ایفا کرده‌اند؛ و حضرت بابا ویرساسینگ[17]، که ترسیم‌کننده‌ی موضوعاتی جهانی در سنّت سیک است تا بدان واسطه به ترغیب سعه‌ی صدر و نوع دوستی در میان عموم هندی‌ها بپردازد.[18]

کاربست‌های امروزین ادیان از جمله یک پژوهش در مورد ناسیونالیسم هندویی، عمل‌گرایی اجتماعی بودایی، آیین کنفوسیوسی در چین امروز، اسلام و توسعه‌ی ملت ـ دولت، و خط‌مشی سیاسی آیین سیک است. همچنین گزارشی مهم درخصوص نقش زنان در هر دین به‌دست داده شده.

از دیگر مشخصات کتاب، مصاحبه‌های شخصی با پیروان هر دین است. این گفت‌وگوها فراهم‌آورنده‌ی روایت اول شخص از هر دین است، آن‌گونه که از درونِ آن سنت به فهم درمی‌آید. مصاحبه‌ها هم در کادرهای جداگانه در پایان هر بخش آمده‌اند و هم، به‌طور مفصل، در جای جای متن به‌کار رفته‌اند. کتاب، دربرگیرنده‌ی نقل قول‌های فراوان از منابع اصلی است تا دریافتی مستقیم درخصوص اندیشه‌ و حال و هوای هر سنت را به‌دست دهد و سه فصل آن کاملاً منحصر به فرد است. نخستینِ آن‌ها فصل اول است با عنوان «واکنش‌ دینی» که درخصوص چشم‌اندازهای دینی ـ به‌طور کلی ـ به کاوش می‌پردازد. این چشم‌اندازها دیدگاه‌های شکاکانه‌ی ماتریالیستی، نظرگاه‌های روان‌شناسانه و این نقطه‌نظر را دربرمی‌گیرد که ادیان واکنش‌هایی به یک واقعیت مقدس‌اند که به لحاظ جسمانی نمی‌توان به درک آن نایل شد اما شاید بتوان به لحاظ درونی تجربه‌اش کرد. این فصل هم‌چنین یک تحقیق درخصوص نقش اسطوره و گونه‌های مختلف فهم دینی، از جمله تنش‌های جدید فیمابین تفاسیر لیبرال و مطلق باور را دربرمی‌گیرد.

فصل دوم، ادیانِ کمتر به فهم درآمده‌ی بومی را به تصویر می‌کشد. نویسنده کوشیده است از گزارش­های گمراه‌کننده‌ای که بیگانگان درخصوص سنت‌های بومی به‌دست داده‌اند، اجتناب ورزیده و به قلب این موضوع بپردازد که مردمِ واقعی، طرق معنوی نزدیک به طبیعت خویش را چگونه تجربه می‌کنند. به گفته‌ی او از آن‌جا که ما با احتمالِ ویرانيِ زیست‌بومی مواجهیم و ساکنان شهری هر روز بیش از پیش احساس می‌کنند که با جهان طبیعی بیگانه شده‌اند، به ویژه دارای اهمیت است که سخنانِ این پیروانِ باقی‌مانده‌ی راه‌های کهن، به درستی مورد استماع قرار گیرد (ص 14). این فصل ازجمله شامل تلاش‌های جدید برای احیای این اعمال و دانش‌های سنتی است.

فصل یازده درخصوص چشم‌انداز دینی جهانی، در تحویل قرن بیستم به پژوهش می‌پردازد. این فصل برخی از گونه‌های نهضت‌های دینی جدید در اواخر قرن نوزده و قرن بیست و مباحثی که به موازات توسعه‌ی آن‌ها ظهور کرده‌اند را مورد بحث و گفت و گو قرار می‌دهد. موضوعاتی از قبیل مخالفت با ـ و جدایی از ـ ادیانِ مستقر و دیرینه‌ی قبلی. در این فصل همچنین روندهای جهانی‌ای بررسی می‌شود که در تمام ادیان یافت می‌شوند. گرایش­هایی که هم گونه‌ای افزایش در نرمش ناپذیری‌های بنیادگرا را شامل می‌شود و هم نوعی تعدیل یافتگيِ مرزهای تاریخی میان مردم دین‌های مختلف. و از جمله‌ی آن‌ها بحثی است پیرامون این موضوع که آیا ادیان در ادعای خویش درخصوص حقیقت، علی‌الاصول به یکدیگر شبیه‌اند یا به طرز سازش‌ناپذیری از هم متفاوتند. همچنین یک بررسی در مورد روابط توسعه‌ یابنده فیمابین دین و ماتریالیسم، درگیری ادیان با مسایل اجتماعيِ زمانه‌ی ما، و ظرفیت بالقوه‌ی دین برای بهبود بخشيِ آینده‌ی بشریت در این بخش گنجانده شده است.

خانم فیشر در تلخیص دایره‌المعارف «ادیان زنده»، به ناچار در «درآمدی برادیان امروز» جاینیزم را حذف کرده، اما ویژگی‌های سبکی و متنی آن کتاب در این جا نیز همان است: او کوشیده که هر سنت را به وضوح ارائه کند، بدون ذکر نام‌ها و تواریخی که اهمیت کمتری دارند و در عین حال شلوغی و به‌هم ریختگی متن را درپی خواهند داشت. اصطلاحات کلیدی، که به صورت کلمات برجسته یا ایتالیک مشخص شده‌اند، در اولین کاربرد و نیز در اصطلاح نامه‌ی مفصلِ پایان‌ِ کتاب تعریف شده‌اند. از آن‌جا که دانشجویان معمولاً با اصطلاحاتِ سایر فرهنگ‌ها ناآشنایند،  راهنمای تلفظ واژگان برای بسیاری از این اصطلاحات درنظر گرفته شده و در مدخلِ اصطلاحاتِ اصطلاح نامه آمده است. این‌ها گوشه‌هایی از مزایای کتاب، در کنار گزارش تاریخی هر دین زنده‌ی جهانی درعصر ماست.

تاریخ ادیان بزرگ در یک خط سیر زمانی، در فصل مربوطه، جمع‌بندی شده است و توسعه‌ی هم‌زمانِ همه‌ی ادیان را می‌توان در خط سیر زمانيِ کلی ـ که در صفحات پایانی کتاب آمده ـ مورد مقایسه قرار داد. در پایان هر فصل، فهرستی حاشیه‌ای از کتاب‌هایی ارائه شده که جهت مطالعه عمیق‌تر آن دین‌ جالب و سودمند است.

به‌دلیلِ استقبال گسترده از «ادیان زنده» و ترجمه‌ی آن به زبان‌های گوناگون، خانم فیشر با توجه به این­که استفاده از دایره‌المعارف‌ها و حمل و نقل آن برای دانشجویان مقدور نیست و در عین حال تماميِ مباحث آن کتاب نیز ضرورتاً برای آن‌ها کارایی ندارد، خود به تلخیص و ارائه‌ی این اثر پرداخته و با حذف 120 تصویر سیاه و سفید و رنگی، حذف خلاصه‌ی هر فصل در چندین صفحه، و حذف بخش‌هایی مثل تجربه‌ی دینی افریقایی و افریقایی ـ امریکایی، سایر فصول را بر اساس استانداردهای آکادمیک تنظیم و تبویب کرده است.

ماری پت فیشر، مدیر مکاتبات بین‌المللی مؤسسه «گوبیند سادان» ـ شعبه‌ی دهلی نو ـ است و پیش از این آثاری همچون «دین‌های زنده»، «دین‌های جهان»، (1998)، «زن درادیان» (2006)، «دین در اینترنت» (1999)، «درآمد مختصری بر دین‌های زنده» (2001)، «سنت‌های شرقی» (2003)، «سنت‌هی غربی» (2003)، «گزیده‌ای از دین‌های زنده» (2007) و «دین در قرآن بیست و یکم» (1999)[19] را به چاپ رسانده است. او در لوئیزینا و در یک خانواده‌ی متدیست مسیحی پرورش یافته و دوران کودکی‌اش یک‌سره در کلیسا سپری شده است. او در سی سالگی و پس از خلاصی از یک بیماری جانکاه، به یک تجربه‌ی عمیق دینی دست می‌یابد و بنا به گفته‌ی خویش در مقدمه‌ی کتاب «دین در قرن بیست و یکم»، به جریان پیش‌رونده‌ی جویندگان دین می‌پیوندد، بدین‌ترتیب از یک کلیسای لوتری به مناطق روستایی نیوانگلند کشیده می‌شود و از آن‌جا به ساختارهای معنوی بومیان امریکا وقوف می‌یابد. خاخام‌های یهودی پیرو فرقه‌ی حسیدیسم که استادانشان از اروپای مرکزی می‌آمدند، مربیان آمریکایيِ یوگا که زیر نظر استادان هندو در هندوستان آموزش دیده بودند، آموزگاران بودایيِ امریکایی که مرشد‌هایشان از ژاپن آمده بودند، یک شیخ صوفی که پدرش مسلمانی هندی و مادرش یک امریکایی بود، یک راهب کاتولیک آلمانی که در سراسر جهان به سخنرانی می‌پرداخت، راهبان ارتدوکس روسی، عارفان اسکاتلندی که مناطق کاریشان به مکانی برای همایش‌های جهانی بدل شده بود، و یک بزرگ استادِ دائوئیست کره‌ای آموزگاران او بودند. همچنین هنگام تحقیق برای تألیف «دین‌های زنده»، در خانه‌ها و مجامع معنوی پیروان بسیاری از نهضت‌های دینی و کهن جدید زندگی کرده است و سرانجام هنگامی که جوان‌ترین فرزندش خانه را ترک  کرد، او نیز آخرین استادش را ملاقات می‌کند: بابا ویرساسینگ، یک ژرف‌بین بزرگ، برخاسته از سنت‌ سیک که در هند زندگی می‌کند و با مردم تمام ادیان و نیز تمامی طرق رابطه دارد. اکنون فیشر به‌طور تمام‌وقت در انجمن او به خدمات داوطبانه و تألیف کتاب‌های دانشگاهی مشغول است.

«درآمدی بر ادیان امروز 320 صفحه است و در یازده فصل تنظیم شده است. فصل اول با عنوان «واکنش دینی» دربرگیرنده شش بخش و سه کادر آموزشی است. در این فصل، نویسنده ما به دست دادن نمونه‌هایی از تجربه و یا عمل دینی در سراسر جهان به تعریف دین پرداخته و تاریخ پیدایش آن از روزگاران بسیار کهن ـ همزمان با خلقت انسان ـ را تا به امروز وامی‌کاود. مسلمانانی که صبح هنگام سجاده می‌گسترند و رو به مکه نماز می‌گزارند، مسیحیانی که نان فطیر مقدسی را از کشیش دریافت می‌کنند، راهبان معبد ژاپنيِ ذنِ بودایی، مکزیکی‌هایی که با یک فلوت چوبی کوچک به عقاب‌ها خوشامد می‌گویند و... این‌ها و لحظات بی‌شمار دیگری در زندگی‌های مردم سراسر جهان، تار و پودهای فَرشینه‌ای هستند که ما نام «دین» را برآن نهاده‌ایم.

رویکردهای تاریخی به دین‌پژوهی، از نظرات فویر باخ گرفته تا استدلالا‌های روان‌کاوانه‌ی زیگموند فروید، اریک فروم، کریشنامورتی، میرچا الیاده، مهاتماگاندی، کارل مارکسِ سوسیالیست، کبیر هندی، آلبرت انیشین و... همچنین تاریخ‌نگاريِ خطيِ دینی از اعتقاد به خدایان چندگانه گرفته تا باور به امر متعال، ادیانِ یگانه‌انگار، خداناباوری، لاادری‌گری، اسطوره‌پردازی و فرجام‌شناسی و نیز راه‌های متفاوت تفسیر یک سنت واحد مثل تفاسیر ارتدوکس، مطلق باوری، بنیادگرایی، آزاداندیشی، بدعت‌گزاری و عرفان در این فصل بررسی شده‌اند.

وجه منفی دین سازمان‌یافته و پدیدارشناسی دین با استناد به آثار و گفتار کسانی همچون کلیفورد گرتز[20] ـ مردم‌شناس فرهنگی ـ و میرچا الیاده مورد پژوهش قرار گرفته‌اند و در پایانِ این فصل نویسنده نتیجه گرفته است که سفر در میان ادیانِ متعدد، متضمن این پیش‌فرض نیست که ما باید از شکاکیت یا عقاید دینی خودمان دست بکشیم، اما این سفر احتمالاً افقِ دید ما را گسترش بخشیده و بنابراین به فهم دیگر اعضای خانواده‌ی انسانی‌مان نزدیک‌تر می‌سازد و شاید به خودِ حقیقت غایی نیز نزدیک‌تر کند. (ص 24).

فصل دوم «راه‌های مقدس بومی» نام دارد و از جالب‌ترین و جذاب‌ترین فصول کتاب است. این فصل به چهارده بخش و پنج کادر آموزشی تقسیم شده و بر حول محور این اعتقاد بومی می‌چرخد که «همه‌چیز زنده است.» بومیان سنتی، اعقابِ ساکنان اصليِ سرزمین‌هایی هستند که اکنون توسط دستگاه‌های سیاسی‌ای کنترل می‌شود که این مردم نفوذ کمی در آن‌ها دارند. به گفته‌ی خانم فیشر، دست کم چهار درصد از جمعیت جهان را بومیان تشکیل می‌دهند و بسیاری از آن‌ها گونه‌ای راهِ مقدسِ زندگی را حفظ کرده‌اند که به شکلی بارز با تمام دیگر ادیان متفاوت است. اگرچه این راه‌ها در اثر هجوم مستعمره‌سازيِ توأم با قوم‌کشی، فشارهای ادیان جهانی برای تغییر مذهب بومیان، ماتریالیسم ماشین‌بنیاد، و تخریب محیط زیست طبیعيِ آنان از سوی نظام اقتصاد جهانيِ مبتنی بر مصرف نامحدود، تقریباً از میان رفته‌اند.

به‌لحاظ تاریخی، نویسنده در این کتاب و سایر آثار خود، همواره با ادیان بومی آغاز می‌کند و قدمت آن‌ها را با عمر بشر و طبیعت یکی می‌داند. موانع فهم طرق بومی، تنوع فرهنگی آن‌ها، دایره‌ی روابط صحیح، رابطه‌ی بومیان با روح، ارتباط با قدرت یا انرژی معنوی، داستان‌گویان و سایر نقش‌های مقدس، رؤیاجویی، شمن‌ها، مناسک‌ گروهی، آیین‌های معاصرِ بومی، مناسک فردی و مسائل جدید از جمله مباحثی هستند که در این فصل بدان‌ها پرداخته شده است. و گفتار پایانی فصل سخنی است از ریگوبرتا مِنچو از کیچه مایا[21]:

بسیاری از مردم می‌گویند که بومیان اسطوره‌های گذشته هستند. بقایایی که مرده‌اند. اما جامعه‌ی بومی نه ردّ و نشانی از گذشته است و نه یک اسطوره. این جامعه سرشار از شور و حیات است. جریانی دارد و آینده‌ای. این جامعه خرد و غنای بیشتری دارد که به دیگران ببخشد. آن‌ها ما را نکشته‌اند و اکنون هم نخواهند کشت. ما گامی به جلو برمی‌دایم تا بگوییم: «نه، ما اینجاییم، ما زنده‌ایم.»

فصل سه، با بیست و دو بخش اصلی و شش کادر آموزشی به هندوئیسم اختصاص یافته است. در این جا تاریخ دست‌کم به 2500 سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. وداها نخستین بار 500 سال پیش از میلاد مسیح به نگارش درآمدند. پس از حماسه‌های رامایانا[22] و مهابهاراتا[23] و صدسال پیش از میلاد مسیح، مجموعه قواین مانِو[24] مکتوب شدند و از سال 600 تا 1800 میلادی نیز نهضت بَکتی[25] به فعالیت مشغول بوده است.

تاریخ ادیان هندی به ساناتانا دراما


 
تعداد بازدید: 4357


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»