محسن کاظمی: «خاطره» بن‌مایه تاریخ‌شفاهی است



محسن کاظمی در سخنرانی نخستین روز از نشست 2 روزه مسوولان دفاتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استان‌های حوزه هنری گفت: خاطره بن‌مایه تاریخ شفاهی است، اما تاریخ شفاهی، خاطره نیست بلکه از اصل دیگری به نام «مصاحبه فعال» پیروی می‌کند.

نخستین روز از نشست 2 روزه مسوولان دفاتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استان‌های حوزه هنری، یکشنبه (20 شهریور 1390) برگزار شد. محسن کاظمی در بخشی از این نشست به سخنرانی درباره تاریخ شفاهی پرداخت.

کاظمی در ابتدای سخنرانی‌اش اظهار کرد: اغلب تصور می‌شود تاریخ شفاهی فقط با یک مصاحبه و به آسانی به دست می‌آید. در حالی که این حوزه تاریخ‌نگاری تکنیک‌های ویژه ای دارد و کاملا با آنچه به صورت مصاحبه انجام و در قالب خاطره منتشر می‌شود، متفاوت است.

وی با اشاره به موضوع تاریخ شفاهی، تصریح کرد: وقایع و رویدادها موضوع اصلی تاریخ‌شفاهی‌اند که بخشی از آن‌ها را شاهدان و فاعلان این وقایع شامل می‌شوند؛ در واقع تاریخ شفاهی فرآیندی است که قصد دارد این رویدادها را روایت کند.

خالق کتاب «خاطرات عزت‌شاهی» با اشاره به مونولوگ نبودن راوی در فرآیند تاریخ شفاهی، تصریح کرد: در این فرآیند راوی فقط مطالب ذهنش را عرضه نمی‌کند، بلکه مصاحبه‌گر فعال یا مورخ شفاهی در جریان کار حضور دارد و با تنوع سوال‌هایش ذهن راوی را به تکاپو وا می‌دارد. در این دیالوگ «شنیدن» برای مصاحبه‌گر فعال مقدم به سخن «گفتن» است.

محسن کاظمی درباره موضوع «سنت شفاهی» گفت: در تمام سرزمین‌ها از سال‌های دور کسانی به ثبت تاریخ پرداخته‌اند، اما تاریخ شفاهی یک وضعیت برداشت آزاد برای همه ایجاد نمی‌کند. بلکه وقایع با ابزار زمان خودشان انتقال پیدا می‌کردند، مانند، شیوه سینه به سینه که این‌ها در واقع سنت شفاهی‌اند.

این کارشناس تاریخ شفاهی، «خاطره» را بن‌مایه تاریخ شفاهی دانست و اضافه کرد: تاریخ شفاهی، خاطره نیست، بلکه از اصل دیگری به نام «مصاحبه فعال» پیروی می‌کند و اساس مصاحبه بر ارتباط متقابل بین راوی و مورخ شفاهی متمرکز است. بر همین اساس خاطره‌ای که در فرآیند مصاحبه فعال صورت می‌گیرد، تاریخ شفاهی را شکل می‌دهد.

وی سپس با اشاره به حوزه «گزارش شفاهی» خاطرنشان کرد: گاهی روایت برخی از وقایع در قالب خاطره و تاریخ شفاهی نمی‌گنجند. بلکه صورت گزارش شفاهی به خود می‌گیرد. در واقع وقتی فردی پس از سال‌ها برداشت‌های ذهنی‌اش از یک واقعه را روایت می‌کند، قالب گزارش شفاهی به خود می‌گیرد.

خالق کتاب «احمد احمد» با اشاره به اهمیت توجه مصاحبه‌گر فعال به استخراج بدون آسیب از ذهن راوی گفت: باید استخراج به شکلی با شد که به این گنجینه‌های ملی صدمه وارد نشود و همچنین مطالب آن‌ها به بهترین شکل در اختیار مخاطبان قرار گیرند. البته در این کار بایدها و نبایدها و تنگناهای بسیاری وجود دارد.

کاظمی در ادامه سخنرانی‌اش در نخستین روز از نشست 2 روزه مسوولان دفاتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استان‌های حوزه هنری، اظهار کرد: اولویت در حوزه تاریخ شفاهی با «ثبت» است. بسیاری از کسانی که صاحب تجربه و خاطره‌اند در معرض آسیب‌هایی مانند، تضعیف ذهن آن‌ها با گذر زمان قرار دارند. بنابراین ثبت خاطرات مقدم به نشر آن‌ها است.

وی اضافه کرد: فرصت‌ها در تاریخ شفاهی یکی از بحث‌های مهم‌اند. زیرا هرچه از وقایع فاصله بگیریم کار نگارش سخت‌تر می‌شود. این اتفاق موقع تدوین «خاطرات عزت شاهی» و کتاب «نوشتم تا بماند» نیز رخ داد. زیرا راوی هر 2 کتاب بخش بسیاری از خاطراتشان را از دست داده بودند. به همین دلیل ثبت خاطرات وقایع دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نسبت به دوره‌های دیگر تاریخی کشور در اولویت قرار دارند.

در پایان این نشست حاضران تنگناها و محدودیت‌های کارهای عملی خود را مطرح کردند. محسن کاظمی علاوه بر پاسخ به این تنگناها به توضیح درباره برخی از آسیب‌های حوزه تاریخ شفاهی پرداخت.

نخستین روز از نشست 2 روزه مسوولان دفاتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استان‌های حوزه هنری تا عصر امروز با بازدید از کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری و سخنرانی محمد حمزه‌زاده، مسوول انتشارا سوره مهر ادامه دارد.

خبرنگار : نسترن پورصالحی



 
تعداد بازدید: 4189


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.