خدمات و تعاملات متقابل علم اطلاعات و دانش‌شناسی با تاریخ شفاهی



نشست تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس با حضور اساتید و صاحب نظران این حوزه علیرضا کمری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و ادبیات دفاع مقدس، حجت‏الاسلام سعید فخرزاده، مسئول واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی-حوزه هنری، سرهنگ کاظم فرامرزی، رئیس مرکز ملی اسناد و کتابخانه دفاع مقدس، محسن غنی یاری، پژوهشگر، خانم دکتر الهه کولایی حمید قزوینی نویسنده و تدوینگر کتاب «من و آقا موسی» و جمعی از استادان و دانشجویان رشته علم مطالعات و دانش‏شناسی در دانشگاه تهران برگزار شد.

در این نشست که به دعوت و مدیریت آقای دکتر نادر نقشینه، معاونت اجرایی دانشکده علوم اطلاعات و دانش‌‌شناسی برگزار شد، 4 محور و موضوع با عناوین: سیر تاریخ شفاهی ایران، مشخصه‏های تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس، فرآیند تدوین تاریخ شفاهی و ظرفیت‏ها و فرصت‏های موجود در عرصه تاریخ شفاهی برای متخصصان و دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش‏شناسی مورد بحث و بررسی، و پرسش و پاسخ قرار گرفت. آقای محسن غنی‌یاری پس از صحبت‌های مقدماتی به عنوان مجری این نشست از آقای علیرضا کمری خواست تا سخنان خود را بازگو کند.

آقای علیرضا کمری در ابتدای سخنان خود با اشاره به محورهای مطرح‌شده برای برگزاری این نشست گفت: هر یک از موضوعات و عنوان‌های پیشنهادشده، برای برگزاری یک همایش مستقل موضوعیت دارند، اما من به ملاحظه‌ی اندک‌بودن وقت‌ِ جلسه و مناسبتِ موضوع چهارم با این مکان و حاضران این نشست، پراکنده‌وار به طرح چند نکته می‌پردازم. مقدمتاً ضرورت دارد در حوزه‌ی مطالعاتی تاریخ شفاهی به چند موضوع اشاره کنم؛ تاریخ شفاهی یک رویکرد و روش نوپدید در حوزه‌ی مطالعات تاریخی و تاریخ‌شناختی است. توجه به رویکرد و روش در تعریف تاریخ شفاهی اهمیت فراوان دارد. در این روش و رویکرد مورخ شفاهی یا مورخ پُرسا (پرسنده) برای شناخت پدیده‌ها و رخدادها با کنشگران و نقش‌‌آفرینان رویدادها و پدیده‌ها، و ناظران و شاهدان، و خبریافتگان و سامعان وقایع، به‌طور فعال و روشمند به گفت‌وگو می‌پردازد. تاریخ، در اصطلاح تاریخ شفاهی مفهومی فراتر از معنای سنتی و نقلی از تاریخ دارد؛ به‌طور کلی ما با سه دوره‌ی معنایی از تاریخ مواجه هستیم: دوران نقل و سنت، دوران مدرن، و دوران پَسامدرن و ظهور خوانش‌های پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی و اهمیت یافتن مطالعات فرهنگی و زبان‌شناختی در مطالعات تاریخی. پیدایی تاریخ شفاهی مربوط می‌شود به این دو دوره‌ی متأخر از فهم و خوانش تاریخ.

آن‌چه در تاریخ شفاهی و تحقق آن اهمیت اساسی دارد و در واقع داده‌ها را فراهم می‌آورد و متن را محقق می‌کند گفت‌وگویِ مورخانه ـ با تقدم شنیدن بر گفتن ـ از سوی مورخ شفاهی و مصاحبه‌گر با مراجع روایت است. مصاحبه و دیالوگ به معنی هم‌سخنی هم‌اندیشانه است؛ در فرایند عمل، مورخ شفاهی و مصاحبه‌گر قبل از شروع گفت‌وگو با مرجع روایت ـ و پس از معلوم‌شدن موضوع گفت‌وگو ـ نیازمندِ فراهم‌آوردن اطلاعات کامل از موضوع و شخص مصاحبه‌شونده است. هرقدر داشته‌ها و فراهم‌آورده‌هایِ اطلاعاتی مصاحبه‌گر و مورخ از مصاحبه‌شونده و موضوع بیشتر و دقیق‌تر باشد، در کار خود موفق‌تر خواهد بود، زیرا عملیاتِ مُصاحبه معطوف اطلاعات پیشینی مصاحبه‌کننده از مصاحبه‌شونده و موضوع مصاحبه است. از این‌رو مصاحبه‌کننده‌ی پژوهشگر و مورخ، نیازمند داشتن اطلاعات و مقدم بر این آگاهی از چگونگی دست‌یابی به اطلاعات و شناسایی و نقد اطلاعاتِ مقدماتی مکمل و راه‌کار شناخت اطلاعات و آگاهی از منابع و مراجع است. این‌جاست که لزوم توانایی و دانایی از حوزه‌ی علم اطلاعات و دانش‌شناسی برای مصاحبه‌گر و مورخ شفاهی ضرورت پیدا می‌کند و آشکار می‌شود. حاصل اولیِّه‌ی اهتمام مصاحبه‌گر و مورخ شفاهی داده‌هایی است که به‌مثابه‌ی اطلاعات اهمیت و ارزش ارجاعی و استنادی دارد، بنابراین می‌شود گفت مورخ شفاهی همان‌گونه که به اطلاعات مرجع و آگاهی از پیش‌بوده‌های موضوع نیازمند است در فرایند کشف و تولید اطلاعات ثانوی نقش و مدخلیّت جدی دارد، در واقع متن و گزاره در تاریخ شفاهی محصول همین شناسایی‌ها و یابش‌ها (یافتن‌ها) و گردآوردن‌هاست. به نظر می‌رسد این اولین چشم‌انداز رابطه‌ی متقابل میان علم اطلاعات و دانش‌شناسی با تاریخ شفاهی باشد. فراهم‌آوری این اطلاعات و بسته‌بندی و جای‌دهی و نوع‌شناسی آن‌ها نیز به دانش سازماندهی اسناد و آرشیو، نشاندهنده لزوم احراز و مجهزبودن دانایی و توانایی مورخ شفاهی از نظام اطلاع‌شناسی است. من به دو کلمه‌ی دانایی و توانایی، به عنوان دو قابلیت ضروری برای مورخ شفاهی اشاره کردم، بسط این موضوع به جهت نشان‌دادن یکی از وجوه مهم و مشترکِ دو حوزه‌ی مدنظر ضرورت دارد: عنوان تاریخ شفاهی بدواً ناظر بر معرفت و نظریه است که مباحث مترتب بر علم/ دانش تاریخ شفاهی در این‌جا مطرح می‌شود، اما تاریخ شفاهی بالذاته مقوله‌ای علمی/ کاربردی است. تفکیک نظر و عمل در این «دانش ـ فن» در واقع تاحدود زیادی اعتباری و مجازی است، به همین جهت تاریخ شفاهی مشتمل بر رویکرد و روش توأمان است. به نظر من این ویژگی در علم اطلاعات و دانش‌شناسی هم عیناً وجود دارد. البته نام این رشته، یعنی اطلاع‌رسانی و کتابداری، سابقاً وجه کاربردی و عملیاتی آن را بارزتر نشان می‌داد و به نظر می‌رسد در نام جدید، وجوه نظری و شناختی بر جنبه‌های کاربردی این دانش‌ْفن برجسته‌تر شده یا شاید واقعاً قصد واضعان این نام‌ِ نو ترجیح‌دادن جنبه‌های دانش‌محور و تئوریک بر عمل بوده است. در هر صورت یکی از وجوه مشترک در تاریخ شفاهی با علم اطلاعات و دانش‌شناسی این است که پای‌کاران هر دو می‌باید به دانش و توانش توأمان رسیده باشند. علم مبتنی بر عمل آن‌گاه که در معرض مراجعه‌کننده‌ی پُرسا قرار گیرد، به منصه‌ی ظهور می‌رسد. همچون طبیبی که در زمان مواجه با بیمار علم او یکسره به عمل تبدیل می‌شود. از این‌رو بحث از شیوه‌ی رفتار و ارتباط که می‌شود با عنوان «اخلاقیات» از آن نام بُرد در هر دو دانش و فن اهمیت بسزایی دارد که مجال بحث در این موضوع فعلاً وجود ندارد.

من برای پایان‌دادن به عرایضم به دو عرصه‌ی موضوعی و عملیاتی مشترک میان تاریخ شفاهی و علم اطلاعات و دانش‌شناسی اشاره می‌کنم: هر دانش و فنی از ابتدای پیدایش و تطور و تکامل سیر و سرگذشتی دارد، دانستن این‌که دانش و فن مدنظر چرا و چگونه و در کجا و کدام زمینه‌ها به وجود آمده و بالیده، اهمیت و موضوعیت دارد. تاریخ شفاهی به عنوان گونه‌ای روش مطالعه و پژوهش می‌تواند دانشْ‌فنِ «علم اطلاعات و دانش‌شناسی» را با نظرداشتِ کلیّات این رشته و نیز شقوق و فروع آن موضوع مطالعه و ابژه شناخت خود قرار بدهد و خدمت بزرگی به شناخت جنبه‌هایِ نادیده و ناکاویده آن ارائه بدهد. از این نظر «تاریخ شفاهیِ پیدایی، تکوین و تطور علم اطلاعات و دانش‌شناسی در ایران» عنوان عام این پروژه‌ی مطالعاتی خواهد بود. دو دلیل انجام این طرح پیشنهادی را بایسته‌تر جلوه می‌دهد: اول این‌که، تحول و دگرگونی در نظام‌های اندیشگانی و رویکردهای معرفتی و ظهور پارادایم‌ها یا الگوواره‌ها، از طریق ترجمه در مقایسه با گذشته بسیار سریع‌تر و گسترده‌تر محل اعتنا واقع شده و در همه‌ی حوزه‌های علمی ایجاد تحول و تکانش کرده است؛ حتی چندی است مباحث فلسفه‌ی دانش‌شناسی و دانش‌رسانی موضوع مقالات و کتاب‌ها در این رشته (علم اطلاعات و دانش‌شناسی) رواج پیدا کرده است. این دانستنی است که دیوارهایِ حائل مجازی میان‌ رشته‌های دانش، آن‌گونه که سابقاً مرسوم بود در حال فروریختن و کوتاه‌شدن است. دلیل دوم که سبب تحولات ژرف در اندیشه و روش علوم، خاصه «علم اطلاعات و دانش‌شناسی» و «ارتباطات» شده پیدایش فناوری‌های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی است. حدود بیست سال قبل (یا در همین حدود) وقتی کتاب «کتاب‌های بی‌کاغذ و کتابخانه‌های بی‌کتاب» چاپ شُد برای امثال من جای شگفتی داشت که مگر می‌شود با دنیای کاغذ و حروف سُربی وداع کرد. حالا مشهود همگان است که چگونه اطلاعاتِ کثیر مشتمل بر صدا و تصویر و متن در جرم صغیر یک تراشه‌ی اطلاعاتی قابل حفظ و حمل و بهره‌رسانی و بهره‌وری سریع است. به گمان من روزگاری است که تصورات و تخیّلات خیلی زود به تصدیق و امکان می‌رسند و همین تغییرات و تحولات معنای علم و دانش را هم متحول کرده است. بنابر آن‌چه عرض شد کاربران علم اطلاعات و دانش‌شناسی می‌توانند برای شناسایی، گردآوری، داده‌پردازی‌ و اطلاع‌رسانی به دو صورت کمی و کیفی از شیوه‌ی تاریخ شفاهی بهره‌ی وافر ببرند. به همین دلیل برآنم «تاریخ شفاهی» روشْ رویکردی برای مطالعه اطلاعات و دستیابی و شناخت آن‌ها فراهم می‌آورد؛ می‌شود درباره‌ی این موضوع بعدها و در فرصت‌های دیگر مُفصل صحبت کرد. از آن‌سو، همان‌طور که عرض شد همه‌ی محققان و پژوهندگان مسائل و موضوعات تاریخی نیازمند یافته‌ها و داده‌های اطلاعاتی مقدم بر موضوع خود هستند.

اما راجع به عرصه‌ی موضوعی جنگ و دفاع مقدس به نظر من یک قلمرو نوظهور برای رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی گشوده شده است که حتی می‌شود با نظر به همین عرصه‌ی موضوعی نو در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا گرایش‌هایی را تعریف کرد و برای آن هم سرفصل‌هایی را در نظر گرفت و به‌ویژه باید عرض کنم موضوعات و مسئله‌های فراوانی برای پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشجویی می‌توان عنوان‌دهی کرد. حدود یازده‌، دوازده هزار عنوان کتاب جنگ تولید شده؛ با اطلاع عرض می‌کنم میلیون‌ها، بلکه ده‌ها میلیون برگ سند مکتوب، تصویر، و هزاران ساعت صدا در آرشیوهای متعدد نهادها و مجموعه‌های جنگ بایگانی شده است که حتی فاقد حداقل یک فهرست راهنمای کارآمد و دقیق‌اند و بسا کارهای نشده و بر زمین مانده، از جمله تهیه یک مرجع راهنما برای دست‌یابی به اعلام و مفاهیم در مستندات مکتوب جنگ ـ با در نظرگرفتن نظام ارجاع ـ از زمره کارهای ضروری و نشده است. فهرست‌واره مستند مشاهیر و مؤلفان، سرعنوان‌های موضوعی و نمایه‌سازی‌ها و حتی انواع کتاب‌نامه‌ها و کتاب‌شناسی‌هایی که می‌توان طراحی و به عنوان پروژه‌های مطالعاتی پیش‌رو گذاشت. من با طرح دو پیشنهاد به عرایض خودم خاتمه می‌دهم: اول تأسیس یک کارگروه مشترک میان فعالان حوزه مطالعات و پژوهش جنگ و مسئولان و صاحب‌نظران رشته‌ی علم اطلاعات و دانش‌شناسی در دانشگاه تهران برای دست‌یابی به مسئله‌ها و موضوعات همپوشان و اجرای پروژه‌های مطالعاتی مشترک. و دوم اعلام آمادگی ما برای پیشنهاد مسئله‌ها و موضوعات و مشاوره در حوزه علم اطلاعات و دانش‌شناسی جنگ و دفاع مقدس، در مسیر اجرای پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشجویان دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا. این جلسه را می‌توان به فال نیک گرفت و فتح باب این مراوده و ارتباط تلقی کرد. با تشکر فراوان.


موانع و مشکلات در سیر مصاحبه‏های تاریخ شفاهی
حجت‏الاسلام سعید فخرزاده، مسئول واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی نیز در ادامه این نشست درباره مشکلاتی که بر سر راه مصاحبه تاریخ شفاهی است، اظهار داشت: «در گذشته تولید اطلاعات تاریخی و اسناد منحصر به بخش‏های خاص و سازمان‏های دولتی اسناد بود و بعدها به عنوان منابع تحقیقاتی استفاده می‏شد، یا از طریق روزنامه‏نگاران و خبرنگاران و نویسندگان محدودی که وجود داشتند، وقایع در رسانه‏های آن زمان انعکاس می‏یافت که البته به عنوان منابع رده دوم استفاده می‏شد. اما بعد از این که تاریخ شفاهی برای کمک به تولید اطلاعات تاریخی آمد طیف گسترده‏ای در زمینه تولید اطلاعات تاریخی ایجاد شد و این حضور گسترده و قطعاً سامان‏دهی این اطلاعات نقش مهمی دارد، بنابراین فرآوری اطلاعات گام بعدی است که می‏طلبد در پس این تولید ادامه یابد. تاریخ شفاهی این اجازه را می‏دهد که همه کسانی که از حادثه و واقعه‏ای اطلاعاتی دارند این اطلاعات را در اختیار جامعه قرار دهند، البته شاید این تغییر رسانه‏ای که صورت گرفته با رسانه‏های دیجیتال این موضوع را در ذهن متواتر کند که فراوانی اطلاعات لزوماً همه مردم می‏توانند به هر شیوه ای اطلاعات تاریخی تولید کنند اما نکته اینجاست که این اطلاعات در سطح رسانه‏های دیجیتال تولید می‏شود در زمینه صحت‏سنجی آن کاری صورت نگرفته و قابل اعتماد و اعتنا نیستند.»

وی ادامه داد: «بنابراین مخاطب غیرمتخصص زمانی که به این دست اطلاعات مراجعه می‏کند حیران می‏شود که این اطلاعات تبلیغ، یا مدح یا واقعیت است و برای ارزیابی آن دچار مشکل می‏شود، همان طوری که نبود اطلاعات ممکن فرد را دچار گمراهی کند، فراوانی اطلاعات هم او را دچار گمراهی می‏کند. در حقیقت تاریخ شفاهی به تولید اطلاعاتی می‏پردازد که این اطلاعات صحت‏سنجی شده باشند و به واقعیت نزدیک شده و سره را از ناسره مشخص کرده باشد.»

حجت‏الاسلام فخرزداه در زمینه تفاوت میان خاطره و تاریخ شفاهی گفت: «خاطره اطلاعاتی است که یک فرد بیان کرده، آن چه که در ذهنش بوده بدون این که بررسی شود، اما در تاریخ شفاهی در کنار کسی که خاطره خود را بیان می‏کند یک مورخ وجود دارد و این اطلاعات را هم در زمان مصاحبه و هم بعد از مصاحبه ارزیابی می‏کند و به واقعیت نزدیک می‏کند. یکی از مشکلاتی مصاحبه‏هایی که در تاریخ شفاهی صورت می‏گیرد، این است که با افرادی سروکار داریم که اطلاعاتشان را در ذهنشان نگه داشته‏اند، بنابراین زمانی که خاطره‏ای توسط راوی روایت می‏شود، با توجه به گذشت زمان بخشی از خاطره و داده‏ها در ذهن راوی به تحلیل رفته و ما با این دسته از افراد به مشکل برخورد می‏کنیم. متأسفانه فرهنگ نوشتاری در جامعه ما وجود ندارد، گاهی محققان یادداشت‏های روزانه و گزارش‏های روزانه خود را نمی‏نویسند چه برسد به مردم عادی که یادداشت روزانه داشته باشند.»

وی ادامه داد: «این موضوع باعث می‏شود که گاهی این افراد اطلاعات را جا به جا و یا ناقص بیان می‏کنند. این مسئله کار ما را در مصاحبه سخت می‏کند، در صورتی که منابع براساس این داده‏های تامین می‏شوند. بنابراین باید در صحت و سقم و جمع‏آوری این اطلاعات از راوی دقت بسیاری صورت گیرد. گاهی وقایع تاریخی که در ذهن فرد وجود دارد با مسایل شخصی او در آمیخته می‏شود و زمانی که این مسایل را به صورت یک گزارش روایت کند تفاوت خواهد داشت با زمانی که او درباره نقش خود در آن واقعه تاریخی بپردازد. در موضوعات اضطراری زمانی که می‏خواهیم نقش فرد هم عنوان شود، غالباً می‏ترسند که زمان گفتن خاطرات نتوانند خودشان را کنترل کنند و شاید مسایل شخصی را هم بیان کنند و یا برخی از مسایل شخصی که مطرح می‏شود به جامعه آسیبی وارد کند، به همین دلیل بعضاً بعد از اتمام مصاحبه می‏خواهند متن نهایی را در اختیارشان بگذاریم تا یک نگاهی داشته باشند که نکند حرفی زده باشند که به ضررشان تمام شود.»

وی با بیان این که فضای جامعه سیاست‏زده در جمع‏آوری و انتشار خاطرات تاثیرگذار است، گفت: «به ویژه درباره مسایل مربوط به دوران انقلاب و جنگ، زمانی که جامعه‏ای سیاست‏زده باشد به تناسب فضای جامعه اطلاعاتی مخفی می‏شود، برای مثال اگر پیش از این فردی در مورد شخصیتی ابراز علاقه می‏کرد و این موضوع برایش امتیاز تلقی می‏شد، اگر همان شخص بنا به اوضاع سیاسی جامعه از نظر سیاسی آسیب دید و منزوی شد، رابطه با آن فرد را کتمان می‏کنند. همچنین گاهی نیز در مراجعات به افراد مختلف برای انجام مصاحبه با اعتراضات آنها رو به رو می‏شویم که چرا فلان اطلاعات نادرست را در جامعه منتشر شده است و همین اعتراض فرد موجب می‏شود که دیگر برای انجام مصاحبه رضایت ندهند.»

حجت‏الاسلام فخرزاده با تأکید بر این که وقت و زمان مصاحبه از اهمیت بالایی برخوردار است، اشاره کرد: «گاهی در انجام مصاحبه با مشکل مواجه می‏شدیم؛ به ویژه در زمان جنگ. وقتی می‏خواستیم در پشت جبهه‏ها با رزمندگان مصاحبه کنیم، آنها می‏گفتند بیاید در فضای خطوط مقدم آنجا با هم حرف می‏زدیم و زمانی که خط مقدم رفتیم آنها می‏گفتند الان سرشان شلوغ و قرار است عملیات انجام دهند، بعد از عملیات هم تأثیرات شکست، پیروزی، جراحت و غیره وجود داشت . باز ما را به پشت جبهه ارجاع می‏دادند. به همین دلیل برای دریافت اطلاعات و انجام مصاحبه در زمان جنگ از رزمندگان با مشکلاتی رو به رو بودیم.»

وی با اشاره به این که برای انجام مصاحبه به اطلاعات اولیه نیاز است و این اطلاعات در حال حاضر وضعیتی بهتر از گذشته دارد، افزود: «متأسفانه در گذشته اطلاعات به سادگی در دسترس نبود. دامنه موضوعی جنگ بسیاری گسترده است و صدها عملیات صورت گرفته، محقق و مورخ چه طور می‏توانست بر صدها عملیات نظارت داشته باشد. در برخی از عملیات‏ها حتی اطلاعات دقیقی از نام و منطقه عملیاتی در دسترس نیست، در حالی که زمان انجام مصاحبه باید اطلاعات مربوط به مصاحبه تکمیل شود، و نباید با دشتن اطلاعاتی ضعیف مصاحبه کرد. منابع تحقیقاتی اولیه باعث می‏شود با تسلط و دقت بیشتری سؤالات مصاحبه را طراحی کنیم و در نتیجه مصاحبه‏ای مفید داشته باشیم، باید اسناد و مدارکی که قابلیت دارند در اختیار محقق و مورخ قرار بگیرد. به دنبال چند پرونده در قوه قضاییه بودیم، وقتی به آنجا مراجعه کردیم، یک سوله چند متری پر از گونی را نشان دادند و گفتند تمام پرونده‏ها در این گونی‏ها هستند و باید از میان آنها پرونده‏ای را که می‏خواهید، پیدا کنید. حقیقتاً این نحوه دسترسی به منابع غیرممکن و از طرفی زمان‏بر بود. اما الان قوه قضاییه از تمام پرونده‏ها اسکن می‏گیرد و آنها را دسته‏بندی کرده است.»

حجت‏الاسلام فخرزاده سؤالات چالشی با مصاحبه‏شونده که گاه گمان می‏کند از او بازجویی می‏شود را یکی از مشکلات مصاحبه دانست و افزود: «اگر در مواردی از مصاحبه‏شونده درباره برخی ابهاماتی که در گفته‏هایش وجود داشت سؤال می‏کردیم، گمان می‏کرد که از او بازجویی می‏کنیم و یا به گفته‏های او اعتماد نداریم و این هم یکی از مشکلات و موانعی بود که در سیر مصاحبه با آن برخورد می‏کردیم. از سویی دیگر حمایت‏های مالی خوبی از مصاحبه‏ها صورت نمی‏گیرد. هر یک ساعت مصاحبه از زمان هماهنگی تا دسته‏بندی زمان زیادی می‏برد، متأسفانه برخی از مصاحبه‏شونده‏ها و نویسندگان با سازمان‏های مربوطه به لحاظ مالی با مشکل مواجه می‏شوند، در بهترین شرایط یک نویسنده برای هر یک صفحه کتاب 20 هزار تومان می‏گیرد و این موضوع باعث می‏شود مصاحبه‏شونده با مشکلات بسیاری رو به رو شود و یا کارهای سطحی صورت گیرد.»

وی بیان داشت: «زمان اجرای طرح هم بسیار مهم است، چرا که اطلاعات جمع‏آوری شده به واسطه مصاحبه به سرعت باید تکمیل و مراحل آماده‏سازی را بگذراند تا در اختیار محققان و مورخان به عنوان منابع اطلاعاتی قرار بگیرد.»

حجت‏الاسلام فخرزداه در بخش پایانی صحبت‏های خود به معرفی انجمن تاریخ شفاهی که با حضور نویسندگان، پژوهشگران و صاحب نظران این حوزه تشکیل شده پرداخت و همچنین از فعالیت‏های سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی در این جلسه صحبت کرد و تأکید کرد: «علاقه‏مندان به دنبال کردن اخبار و اطلاعات به روزرسانی شده در حوزه تاریخ شفاهی می‏توانند با مراجعه به این سایت از منابع اطلاعاتی آن استفاده کنند. افراد با مراجعه به سایت تاریخ شفاهی می‏توانند از مقالات و یادداشت‏ها و گزارشاتی که توسط صاحب‏نظران این حوزه جمع آوری شده، استفاده و منابع اطلاعات خود را در این زمینه تکمیل کنند.»


کتاب «من و آقا موسی» مدل و الگویی از تاریخ شفاهی
در ادامه حمید قزوینی درباره تجربیات خود از مراحل مصاحبه تا تدوین کتاب «من و آقا موسی» صحبت کرد. وی با اشاره به این که این کتاب براساس طرحی از «مؤسسه فرهنگی و تحقیقاتی امام موسی صدر» از فروردین 89 شروع شد، ادامه داد: «منابع اطلاعاتی مهم درباره آقا موسی و خاندان وی مورد مطالعه قرار گرفت و بعد مقدمات مصاحبه با یکی از دوستان نزدیک آقا موسی به نام عبدالجلیل جلیلی شروع شد. این فرد سه امتیاز ویژه برای مصاحبه داشت چرا که در سه دوره مهم همراه آقا موسی بود. در حوزه علمیه قم، دانشگاه تهران در دانشکده حقوق و اقتصاد و در دوران تحصیل در نجف، لبنان و ایران همراه آقا موسی بود.»

قزوینی بیان داشت: «البته جلیلی از چهره‏های موفق و قابل قبول در میان انقلابیون بود وی بعد از فوت پدر رئیس حوزه علمیه کرمانشاه شد. در زمان تدوین سعی شد تا ادبیات راوی و احساساتش حتّی‏الامکان حفظ شود، چرا که روایت راوی باید به عنوان یک سند از جمیع جهات به درستی حفظ شود. حتی لهجه کردی و بیوگرافی افرادی که در ذیل مصاحبه از آنها یاد شده، در آخر کتاب آمده و لوح فشرده صوتی مصاحبه در این کتاب ضمیمه شده است. البته در حال حاضر در تاریخ شفاهی معتقدند که لوح فشرده، تصویری و صوتی مصابه به عنوان یکی از بخش‏های مستند اثر تاریخ شفاهی باید ضمیمه شود.»

در ادامه آقای غلامرضا عزیزی، معاون سازمان اسناد و آرشیو ملی اطلاعاتی درباره مسایل آرشیوی و اسنادی توضیحاتی داد.

علیرضا کمری در صحبت‏های پایانی خود در این نشست اظهار داشت: «علم تاریخ شفاهی می‏تواند با علم اطلاعات و دانش‏شناسی همکاری متقابل و پایاپای داشته باشد و امیدواریم این جلسه در حقیقت با مباحثی از عمومیات و کلیات فتح باب معارفه‏ای برای شروع همکاری و نشست‏های بعدی باشد. تا جایی که به سمت تشکیل کارگروه‏هایی در حوزه تاریخ شفاهی و حوزه علم اطلاعات و دانش‏شناسی شود. گفت‏وگو و گفت و شنود روش‏مند و فعال علمی یک روش برای مطالعه است، بخش مهم از فعالیت‏های این رشته در مطالعات میدانی و مشاهدات و گفت‏وگوها صورت می‏گیرد و به نظر نمی‏رسد که بخش مهم کار این رشته در محیط‏های بسته، آرشیوها و مخزن‏ها باشد. به نظرم اگر افقی در مطالعات جنگ باز شود حضور بیشتر برای پرسش، بررسی و تحقیق ایجاد می‏شود.»

این نشست هفتم اسفند ماه، ساعت 14 تا 16 در سالن جلسات کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد.

گزارش از فاطمه نوروند



 
تعداد بازدید: 4585


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»