ایران، دومین کشور موفق در حوزه تاریخ‌شفاهی آسیا



نتیجه‌ای که با پشتوانه وقایع انقلاب و دفاع مقدس به دست آمد

تاریخ شفاهی در ایران نوپا و این کار با سنت خاطره‌گویی متفاوت است

محسن کاظمی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ گفت: تاریخ شفاهی، یک بحث آکادمیک است و ژاپن و ایران به ترتیب، اولین و دومین کشورهای موفق در حوزه تاریخ‌شفاهی آسیا هستند. این برتری برای ایران با 2 پدیده دفاع‌مقدس و انقلاب ‌اسلامی به وجود آمده است.


به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به اصفهان، نشست "تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس: راهکارها و چالش‌ها" شب گذشته (پنجم مهر 89) با حضور کارشناسان و نویسندگان، سعید فخرزاده، محسن کاظمی و سعید علامیان، در محل نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس برگزار شد.

در ابتدای این نشست، سعید فخرزاده با گرامیداشت هفته دفاع‌مقدس اظهار داشت: این حادثه تاریخی، هویت ملتی است که باید به آن افتخار کند. دفاع‌مقدس، گنجینه‌ای گوهربار است که از آن باید استفاده شود.

وی خاطرنشان کرد: از سال 62، در کنار رزمندگان سپاه به ثبت خاطرات آنان مشغول بودیم و دفترچه‌هایی را برای ثبت خاطرات، بین آن‌ها پخش کردیم. نزدیک هر عملیات،‌ با رزمندگان صحبت و حرف‌های آن‌ها را ضبط می‌کردیم و این امر، به ثبت خاطرات رزمندگان کمک می‌کرد.

مسوول واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری افزود: این خاطرات در نیروی زمینی سپاه پاسداران موجودند. در سال 63 نیز دفترچه‌ای درست کردیم که وضعیت زمانی و مکانی راوی و همچنین فضای فیزیکی با تمام جزییات در آن به ثبت می‌رسید. باید فرهنگ جنگ و جبهه در آن دوران، ثبت و به پشت جبهه منتقل می‌‌شد تا پشتیبانی لازم از جبهه‌ها صورت گیرد.

فخرزاده تاکید کرد: این اسناد و اطلاعات، حلقه وصل بین 2 نسل است. باید اقدامی تخصصی بر روی منابع آرشیوی جنگ انجام شود و در اختیار پژوهشگران، محققان و خبرنگاران قرار گیرند.

در ادامه نشست "تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس: راهکارها و چالش‌ها" محسن کاظمی اظهار داشت: تعداد شهدای استان اصفهان، نشان‌دهنده حضور پررنگ آن‌ها در جنگ است.

وی افزود: با وجود این‌که استان اصفهان، سهم بسزایی در دوران دفاع‌مقدس داشته، اما تولید کتاب و آثار فرهنگی درباره نقش آن بسیار کم است. امیدوارم که نمایشگاه ملی کتاب دفاع‌مقدس، باعث پر شدن این خلاء شود.

خالق کتاب "نوشتم تا بماند" با اشاره به مسیر رو به جلوی عرصه تاریخ‌شفاهی در اصفهان تاکید کرد: گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، فعالیت خوبی دارد و در ایران، پیشرو این حوزه است. تاریخ شفاهی در کشور ما نوپاست و این کار با سنت خاطره‌گویی متفاوت است و تنها اشتراکات محدودی با هم دارند.

کاظمی، تاریخ شفاهی را بر پایه ذهن مصاحبه‌گر، استوار دانست و اظهار داشت: در تاریخ شفاهی، مصاحبه‌گر به ذهن مصاحبه‌شونده رسوخ می‌کند و مطالب آرشیوی را از ذهن او استخراج و در اختیار جامعه قرار می‌دهد. تاریخ‌شفاهی، نیازمند مصاحبه‌گر فعال است. زیرا مصاحبه‌گر، در نوع هدایت مصاحبه نقش مهمی دارد. تاریخ شفاهی یک فرایند است که مورخ باید در آن حضور داشته باشد. بنابراین، محصول راوی نیست.

وی اضافه کرد: تاریخ شفاهی باید در بستر تاریخی شکل گیرد و نباید دیدگاه‌های امروزی بر روی آن سایه بیندازند. مصاحبه‌گر باید کار خود را پرورش دهد و با تجربه وارد مصاحبه شود.

محسن کاظمی در پایان سخنانش گفت: مرز "خاطره‌شفاهی" و "تاریخ شفاهی" معلوم نیست. ولی تاریخ شفاهی، یک بحث آکادمیک است. ژاپن و ایران به ترتیب، اولین و دومین کشور موفق در حوزه تاریخ‌شفاهی آسیا هستند. این مساله در ایران به 2 پدیده دفاع‌مقدس و انقلاب ‌اسلامی برمی‌گردد. در بحث تاریخ شفاهی، شخص و آدم‌ها تعیین‌کننده نیستند، بلکه جریان‌ها تعیین کننده تاریخ شفاهی‌اند. در خاطره شفاهی، اصل امانت باید رعایت شود و در تاریخ شفاهی، مصاحبه‌گر تاثیر بسزایی دارد.

سپس سعید علامیان، نویسنده دفاع‌مقدس گفت: تاریخ در زمان خودش هیچ وقت مورد توجه نیست، بلکه با گذر زمان جلوه می‌کند و تاریخ شفاهی از آن به دست آید. از سال 60 کم‌کم پای خبرنگاران به جنگ باز شد و آن‌ها خاطرات رزمندگان را ثبت کردند. اما آن خاطرات، محور تاریخی نداشتند و تنها باعث تحریک پشت جبهه می‌شدند. این وظیفه، بعد از جنگ متفاوت شد و آن خاطرات اکنون، به عنوان سند تاریخی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

این خبرنگار سال‌های دفاع‌مقدس یادآور شد: کسانی که قصد ورود به حوزه تاریخ‌شفاهی را دارند، باید اطلاعات خود را با مطالعه بالا ببرند تا آثار خوبی در این حوزه ارایه کنند.

نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس تا نهم مهر ماه 89 توسط سازمان حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه و بسیج از ساعت 9 تا 21 در خیابان آتشگاه اصفهان برپاست.


خبرنگار : هدی شیرازی



 
تعداد بازدید: 5359


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.