در امر تاریخ شفاهی قائل به جریان‏سازی هستیم



به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ کارگاه تکمیلی تدوین تاریخ شفاهی دفاع مقدس به منظور ارایه مباحث آموزشی و تخصصی در زمینه تدوین اثر با گرایش تاریخ شفاهی به علاقه‏مندان و اهالی قلم ارایه شد. این کارگاه با حضور کاظم فرامرزی، رئیس مرکز اسناد و کتابخانه پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، محسن غنی‏یاری، پژوهشگر و مدرس دانشگاه و جمعی از نویسندگان حوزه خاطرات و تاریخ شفاهی از استان‏های مختلف کشور، یازدهم مهر ماه سال جاری در سالن اجتماعات پژوهشگاه در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.
برگزاری این جلسات و کارگاه‏های آموزشی در برخی از استان‏های کشور بازتاب خوبی داشت. فرامرزی با تاکید بر اینکه 4 سال است پژوهشگاه بر روند تاریخ شفاهی تاکید دارد، اظهار داشت: «اهمیت و ضرورت تاریخ شفاهی امری بدیهی است، چرا که به عنوان یک سند تاریخی در آینده به شمار می‏آید. برخی از استان‏های کشور که با خلا سند در زمینه دفاع مقدس مواجه هستند با جمع‏آوری خاطرات شاهدان عینی وقایع جنگ و با نگاهی پژوهشی به تاریخ دفاع مقدس، می‏توانند آرشیوی از اسناد جنگ درباره نقش نیرو‏های رزمنده استان را در طول 8 سال جنگ تحمیلی گردآوری کنند.»
وی در ادامه افزود: «در طی این سال‏ها امر خاطره‏نگاری با مقوله تاریخ شفاهی که بسیار متفاوت از یکدیگر است، اشتباه می‏شد، برای ورود به این صحنه و آشنایی با مقوله تخصصی و علمی تاریخ شفاهی فراز و نشیب‏های بسیاری را متحمل شدیم و درباره چیستی تاریخ شفاهی نظرات مختلف صاحب‏نظران این حوزه را جمع‏آوری کردیم، چرا که در مقوله تاریخ شفاهی نمی‏توان به یک تعریف مطلق دست یافت. فضای حاکم در حوزه دفاع مقدس بیشتر ادبی بود و ما باید این فضا را به مقوله تاریخی نزدیک می‏کردیم. تاکنون 16 کارگاه تاریخ شفاهی به منظور آشنایی با مبانی علمی و تخصصی تاریخ شفاهی توسط پژوهشگاه در استان‏های مختلف کشور برگزار کردیم.»
فرامرزی با اشاره به سرمایه‏گذاری در استان‏ها افزود: «البته وضعیت استان‏ها با یکدیگر متفاوت بود. بنابراین طرح و برنامه‏های مورد نظر در برخی از استان‏ها خوب پیش رفت و برخی از استان‏ها با کندی مواجه شد. مهمترین محور مورد نظر در پژوهشگاه جمع آوری مدارک و سوابق سندی از دوران دفاع مقدس است، به طوری که در برخی از استان‏ها مقوله سند مسکوت واقع شده بود، بنابراین به منظور جمع‏آوری سند باید به سراغ شاهدان زنده و واقعی ماجرا می‏رفتند تا اسناد و مدارک مستند را از طریق مصاحبه با این افراد جمع‏آوری کنند. زمانی که فضای مصاحبه شکل گرفت با نواقص و اشکالاتی مواجه شد، بنابراین بهترین راه مقابله با این مشکلات آموزش در امر تاریخ‏نگاری و تاریخ شفاهی جنگ دیده می‏شد. بعد از شناسایی استعداد‏ها و ظرفیت‏های استان در امر تاریخ شفاهی، مباحث آموزشی و تخصصی در زمینه مصاحبه و نحوه پرسش و پاسخ را به علاقه مندان در کارگاه‏های آموزشی تاریخ شفاهی ارایه می‏دادیم.»
رئیس مرکز اسناد کتابخانه پژوشگاه علوم و معارف دفاع مقدس اظهار داشت: «در رویکرد تاریخ شفاهی قائل به جریان‏سازی هستیم. با شناسایی استعداد و ظرفیت‏های استان‏ها در این مسیر گام برداشتیم. بعد از آموزش فن مصاحبه و جمع‏آوری اثر بنا را بر این گذاشتیم که تدوین را آموزش دهیم در حقیقت مصاحبه‏گر را به سمت تدوین اثر بکشانیم.
از موارد ضروری در تدوین، تشخیص نیاز مخاطب درباره دفاع مقدس است و اینکه او می‏خواهد چه چیز درباره آن دوران بداند، بسیاری از نسل کنونی دفاع مقدس را از طریق رسانه‏های ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون می‏شناسند، در صورتی که دفاع مقدس ناگفته‏های بسیاری دارد. به همین منظور به دنبال شناختن نیاز‏های مخاطب رفتیم تا متن را براساس آن تهیه و تنظیم کنیم. از طرفی این فضا را برای مصاحبه‏کننده و مصاحبه‏شونده مشخص کردیم تا با استفاده از آن در این مسیر گام بردارد.»
وی افزود: «از سویی یکی دیگر از ضرورت‏های تدوین ارایه الگویی ثابت به تدوینگر است، یعنی با استناد به آثار قوی که در گذشته تدوین شده شیوه‏های تدوین را پیش ببریم. همچنین به دنبال این بودیم که مصاحبه‏کننده را پای تدوین ببریم که تاثیر بیشتری در ارایه مطلب به مخاطب داشته باشد. برخی از استان‏ها مانند گیلان و همدان در زمینه تاریخ شفاهی حرکت‏های اثربخشی صورت داده‏اند. بنابراین سعی شد تا فضایی صمیمانه همراه با ارایه آموزش و تجربه به ظرفیت‏ها و استعداد‏های توانمند در حوزه تاریخ شفاهی در استان‏ها آثار معقول و حقیقی تولید کنیم تا در آینده به عنوان سند پاسخگوی نیازهای مخاطب باشد. اثری که از آفت‏ها و آسیب‏هایی که مقوله تاریخ شفاهی و سندسازی را تهدید می‏کند، دور بماند.»

خبرنگار فاطمه نوروند



 
تعداد بازدید: 3550


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»