کالج تاکوما در گیگ‌هاربر میزبان عکس‌های طرح تاریخ شفاهی



کندال رید Kendall Reid، (راست) کتابدار بازنشسته کالج تاکوما خاطرات خود را از کار در کالج به عنهوان بخشی از طرح تاریخ شفاهی ارایه می‏کند. کریستی فیرو Christie Fierro مدرس این کالج که کلاس عمومی او باعث راه اندازی این طرح شد در سمت چپ ایستاده است. /عکس از گیگ هاربر لایف GIG HARBOR LIFE


این طرح جزو تکالیف دانشجویان یک کلاس عمومی بود.

کریستی فیرو Christie Fierro و دانشجویان او در رشته ارتباطات به رغم نداشتن بودجه، اما با حمایت خوب مدیریت کالج تاکوما TCC: Tacoma Community College در ایالت واشینگتون یک طرح تاریخ شفاهی را به انجام رساندند که هم‌اکنون در نمایشگاهی در محوطه این کالج در گیگ‌ هاربر ارائه شده است.
این دانشجویان که همگی از شرکت کنندگان در کلاس گفتگوی عمومی فیرو هستند که با بیش از 40 نفر کهنه سربازان، هیئت علمی دانشکده و کارکنان قدیمی این کالج مصاحبه کردند.
این مصاحبه‌ها به صورت تصویری و صوتی ضبط شده است و در بایگانی جدید دانشکده نگهداری خواهد شد.
فیرو در این ارتباط می‏گوید: «می‌خواستم دانشجویان یاد بگیرند که گفتگوی عمومی تنها برخاستن در اتاقی مملو از جمعیت و سخنرانی کردن در برابر آنها نیست. بلکه نشستن رو در روی یک فرد و گوش دادن به مطالبی که هر کسی برای گفتن دارد هم بخشی از آن است. دانشجویان باید در صحبت کردن با مردم راحت باشند، آنها باید خود مصاحبه‌ای را ترتیب دهند و سؤالات را خود تنظیم کنند».
او در مورد این طرح می‏افزاید: «هر کسی قصه‌ای دارد و این طرح امکان جمع‌آوری برخی از این روایت‏ها را به دانشجویان داد».

جرمی ترنهایل یکی از دانشجویان کهنه سرباز بود که در طرح تاریخ شفاهی کالج تاکوما شرکت جست. عکس‏های این طرح در محوطه گیگ هابر در پایان تابستان به نمایش گذارده می‏شود. /عکس از گیگ هاربر لایف GIG HARBOR LIFE


او اشاره می‏کند: «کسانی که با اعضای خانواده‌ها گفتگو کردند سرگذشت‌های جدیدی شنیدند و کسانی که با کهنه‏سربازان مصاحبه کردند با دیدگاه‌های کهنه‌سربازان آشنا شدند».
فیرو از تمام مصاحبه‌ها فیلم‌برداری کرد. عکس‌های حدود نیمی از آنها در نمایشگاه محوطه دانشکده گیگ‌ هاربر ارائه شده است. تمام مصاحبه‌ها به بایگانی دانشکده افزوده شده‏اند.
هدف این بایگانی که از سال 2012 آغاز به کار کرد، جمع‌آوری و نگهداری گزارش‌های رسمی، روزنامه‌ها، عکس‌ها، مصاحبه‌های صوتی و تصویری دانشجویان و دیگر موارد مربوط به تاریخ دانشکده است.
اطلاعات این بایگانی در اختیار عموم و کارکنان و دانشجویان این دانشکده که مایل به تحقیق در مورد این کالج باشند قرار خواهد گرفت. این دانشکده در سال 2015 پنجاهمین سالگرد تأسیس خود را جشن می‌گیرد.


فیرو می‏افزاید: «این بایگانی به طور رسمی در ماه سپتامبر افتتاح می‏شود و مصاحبه‌های تاریخ شفاهی جزو اولین مطالب این بایگانی خواهد بود».
مصاحبه‌های کهنه‌سربازان به کتابخانه کنگره در واشینگتون دی سی نیز ارسال خواهد شد تا در طرح تاریخ شفاهی کهنه‌سربازان گنجانده شود.


فیرو همچنین می‏گوید: «در این مصاحبه‏ها پی بردیم که حداقل نیمی از کهنه‌سربازان زن هستند. مصاحبه بسیار جالبی هم با سربازی لهستانی در میان مصاحبه‌ها دیده می‌شود که در جوانی به ایالات متحده آمده و به ارتش آمریکا پیوسته است. واقعاً تنوع زیادی در مصاحبه‌ها وجود دارد».
کندال رید(Kendall Reid)، کتابدار کالج تاکوما که اخیراً بازنشسته شده است، یکی از مصاحبه شونده‌ها بود. او مسئول برگزاری نمایشگاه و امور دیگر این طرح در محوطه دانشکده نیز بود. رید بیش از 16 سال در کتابخانه کالج تاکوما کار کرده است.
به نظر رید، طرح تاریخ شفاهی، یک کار بزرگ برای کالج تاکوما است، اما چیزی که آن را تا این حد موفق ساخت سهولت برقراری ارتباط و دسترسی به هر کسی در اینجا است.


رید می‏گوید: «من وقتی برای اولین بار کار در کالج تاکوما، را آغاز کردم، به عنوان استاد دانشگاه تجربه‌ای نداشتم، بنابراین وقتی وارد کلاس می‌شدم تا در مورد نحوه استفاده از کتابخانه در انجام تحقیق، چگونگی یافتن مطالب خاص و مسائلی از این دست برای دانشجویان صحبت کنم، لازم بود استاد دیگری به من کمک کند.
جالب بود که کار دو نفره بسیار مفید بود و دانشجویان واکنش خوبی به شنیدن دو دیدگاه و دو نظر نشان می‌‌دادند».


او همچنین به یاد دارد که در آن زمان کتابدارها، به دلیل آنکه به تازگی استفاده از فناوری در دانشگاه‌ها آغاز شده بود، علاقه زیادی به فراگیری مطالبی در مورد تکنولوژی نشان می‏دادند. «من در نهایت رئیس کمیته فناوری دانشگاه شدم و در واقع جمعی از ما هزینه اولین گام در آموزش از راه دور در کالج تاکوما را تأمین کردیم.


از آن موقع فکر آموزش آنلاین تا حدی شکوفا شده است که امروزه حدود 20 درصد دانشجویان رشته‌های دانشکده، آنلاین هستند».


رید اضافه می‏کند: «این امر انعطاف‌پذیری زیادی را برای دانشجویان ایجاد کرده است. تحصیل در رشته‏های آنلاین خصوصاً برای دانشجویان گیگ هاربر مفید است چرا که از این طریق دیگر نباید نگران پرداخت عوارض پل و رفتن به تاکوما(Tacoma) برای شرکت در کلاس باشند».
فیرو نیز در این مورد اشاره می‏کند که بسیاری از دانشجویان شرکت‌کننده در طرح تاریخ شفاهی از جمله جرمی ترنهایل(Jeremy Trenhaile)، کریستین پارثری(Christine Parthree)، کریستین رابینسون(Christine Robinson) و مگان لادش(Megan Ladesh) کهنه سرباز و ساکن گیگ هاربر هستند.


ترنهایل در دوره دبیرستان به عنوان نیروی ذخیره در آریزونا به ارتش پیوست و در 25 سالگی به عنوان تکنیسین وسایل نقلیه دریایی به خدمت ارتش درآمد. وی بعدها به عنوان دستیار پزشک به خدمت خود ادامه داد. ترنهایل می‏گوید: «آموزش اولیه را بین سال‌های ابتدایی و انتهایی دبیرستان گذراندم. این آموزش‌ها برای جوانی 17 ساله بسیار سنگین بود. اصلاً آن را دوست نداشتم. بیشتر اوقات دلم برای خانه تنگ می‌شد. اما تجربه خوبی بود و به من یاد داد کارهای زیادی می‌توانم انجام دهم، حتی بسیار سخت‌تر از کار‏های که قبلاً انجام داده بودم».


ترنهایل در سال 2006 در اوج جنگ عراق تصمیم گرفت درخواست خود را برای خدمت در کشور‏های دور مطرح کند. او در این رابطه می‏گوید: «آن موقع زیاد در مورد تلفات نیروها صحبت می‌کردیم و من فکر کردم بهترین راهی که می‌توانستم خدمت کنم مراقبت از افراد در صحنه نبرد به عنوان دستیار پزشک بود. آماده بودم از کشور خارج شوم و دنیا را ببینم، به کشورم خدمت کنم و کاری مخاطره‌آمیز انجام دهم».
او پس از تکمیل دوره دوم AIT (آموزش انفرادی پیشرفته) به عنوان دستیار پزشک به تیپ استرایکر(Stryker) در فورت لوئیس(Fort Lewis) منتقل شد و در آنجا به متخصص تخلیه مجروحین بدل شد و هدایت دسته پزشکی خود در استرایکر را برعهده گرفت.


«به ما گفته شد که به عراق اعزام می‌شویم، بنابراین دوره‌های آموزشی محدود و تمرینات شهری زیادی را برگزار کردیم. بعد به ما گفته شد به جای عراق ما را به افغانستان می‌برند. آگاهی از اینکه به زودی اعزام خواهی شد اعصاب خوردکن است. ناشناخته‌های زیادی وجود دارد. چیزهای زیادی که از آن اطلاع نداری. من دو ماه زودتر اعزام شدم چون در گروه جزو تازه‌کارهای E-5 بودم».


آن طور که بعد معلوم شد در ابتدا نیازی به آموزش‌های تخلیه مجروحین ترنهایل پیدا نشد چرا که آن واحدها خود دارای واحد تخلیه مجروحین بودند. بنابراین بیشتر وقت او به انجام تعمیرات مکانیکی خودروها سپری می‌شد.


«اما بازگشت به خانه، دیدن خانواده و امکان انجام تمام کارهای عادی که در زندگی روزمره آنها را پیش پا افتاده فرض می‌کنیم بهترین احساس زندگی من بود».


داستان‌های رید و ترنهایل تنها دو مورد از مصاحبه‌های طرح تاریخ شفاهی فیرو است.


از نظر رید این طرح پایان خوش سال‌ها تلاش اودر دانشکده بود. «حالا که من به انتهای دوره کاری‌ام در کالج تاکوما رسیده‌ام طبیعی است که پارا از در بیرون بگذارم و بروم، اما این مصاحبه خوب با من انجام شد که رفتن مرا بسیار خاطره انگیز کرد».


جانین مات(Janine Mott)، مدیر اجرایی محوطه دانشکده گیگ‌هاربر معتقد است طرح تاریخ شفاهی راهی برای نشان دادن جایگاه کالج تاکوما در جامعه است. مات می‏گوید: «هر وقت کاری انجام می‌دهیم که مردم را به این ساختمان‌ها می‌کشاند خیلی احساس رضایت می‌کنم. باور می‏کنید یا نه، من هنوز هم به درون مردمی می‌دوم که نمی‌دانند کالج تاکوما چنین محوطه‌ای در گیگ‌ هاربر دارد».


او کار فیرو را بسیار خوب توصیف می‏کند و می‏گوید: «کریستی فیرو بسیار پرانرژی است و دائما به راه‌های جدید برای بکارگیری دانشجویان، برجسته‌‌سازی دانشکده و افزایش ارتباط با جامعه هم در تاکوما و هم در گیگ‌ هاربر فکر می‌کند.


طرح تاریخ شفاهی راهی بسیار خوب برای کمک به دانشجویان در فراگیری مطالب بیشتر در مورد برقراری ارتباط در تمامی اشکال آن و ایجاد ارتباط قوی‌تر بین آموزش و طرح بایگانی دانشکده است.


توجه به کهنه سربازان کاری بسیار جالب و برجسته است چرا که دانشکده به سختی تلاش می‌کند از این دانشجویان که در حال گذراندن دوره انتقال زندگی نظامی خود هستند، حمایت کند.


کار افرادی هم که به ایجاد و ارائه کارهای هنری کمک کردند بسیار جالب بود. عکس‌ها روشن و گیرا هستند و به خوبی به گالری محوطه دانشکده کالج تاکوما در گیگ‌ هاربر اضافه شده‌اند».

برای دیدن مصاحبه‌های طرح تاریخ شفاهی به نشانی : oralhistoryproject.tacomacc.wikispaces.net مراجعه کنید.

این نمایشگاه تصویری تا پایان تابستان در محوطه گیگ هاربر دایر خواهد بود.

چارلی گلاک جکسون(Charlee Glock-Jackson)
از نشریه گیگ هاربر لایف(Gig Harbor Life)
ترجمه: اصغر ابوترابی



 
تعداد بازدید: 4866


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»