نگذارید لحظات حسّاس به دست فراموشى سپرده شود



«لشکر خوبان» از این جهت هم اهمّيّت دارد به‌طور ویژه که درباره‌ى نیروهاى اطّلاعاتى و نیروهاى غوّاص است. چون اطّلاعاتى‌ها حرف که نمی‌زنند با آدم - همان «گفتند نگویید» [را رعایت می‌کنند] - لذا خیلى از مطالبى که اینها دارند و اطّلاعاتى که دارند، معمولاً در طول این سالها مکتوم مانده؛ اینها باز بشود، روشن بشود. ماجراى غوّاصها هم که واقعاً یک ماجراى عجیب و غریبى است، یک ماجراى بسیار برجسته‌اى است؛ در این کتاب، خوب تشریح شده. یکى از بزرگ‌ترین هنرهاى نویسنده‌ها و یکى از مهم‌ترین بخشهاى کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند.

***

تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی، بر کتاب «لشکر خوبان» عصر 15 مهر 1392 در مراسمی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی در تالار غدیر وزرات کشور رونمایی و منتشر شد. در این تقریظ آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم ـ این نیز بخشی از آن تصویر عظیم و باشکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ شمرده‌ایم بی‌آنکه از ریزه‌کاریها و نقشهای معجز‌آسای تشکیل دهنده‌ی آن و رنگ آمیزیهای بی‌نظیر جزء جزء آن، به درستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزه کاریهای حیرت انگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است. آنچه درباره‌ی عملیات بدر و والفجر ۸ و کربلای ۵ و کربلای ۴ و بیت المقدس ۲ و ۳ در این کتاب آمده از بخشهای برجسته‌تر آن است. همچنین مجاهدتها در کوههای غرب؛ در ماووت و گرده‌رش و قامیش دیگر آن بلندیهای سخت، و نیز آنچه به یگانها و دستجات اطلاعات و غواص مربوط می‌شود و نیز بخشهای دیگری از آن در خور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود. فروردین ۹۲»


رهبر انقلاب اسلامی پیش از این در حاشیه یکی از دیدارهایشان فرموده بودند: «این کتاب لشکرخوبان پر است از اعجاب و عظمت ناگفته‌ی رزمندگان غواص و اطلاعات عملیات جنگ. در ایامی که این کتاب را می‌خواندم بارها و بارها متاثر شدم.»


«لشکر خوبان» کتاب خاطرات مهدیقلی رضایی از واحد اطلاعات عملیات لشکر ۳۱ عاشورا در دوران دفاع مقدس است که توسط معصومه سپهری به رشته‌ی تحریر در آمده و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.


همزمان با رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «لشکر خوبان» سلسله مطالبی با موضوع «تاریخ شفاهی دفاع مقدس» و پرونده‌ «آنهایی که از جنگ خاطره دارند» با محوریت مطالبه‌ی قدیمی رهبر انقلاب اسلامی از خاطره‌گویان و نویسندگان برای ثبت خاطرات رزمندگان دفاع مقدس در نشانی http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/24145/index.html
منتشر شد.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ساعاتی پیش از این برنامه‌، در دیدار راوی و نویسنده «لشکرخوبان» و رزمندگانی که در کتاب از آنان یاد شده است، گفتند: «...خداوند ان‌شاءالله، هم به شما برادران عزیزى که در دوران دفاع مقدّس این زحمات را کشیدید اجر بدهد و ان‌شاءالله عزّت شما را - هم در دنیا، هم در آخرت - روزافزون کند، هم به آقاى رضایى که این کتاب را روایت کردند و همچنین به خانم سپهرى که این کتاب را تحریر کردند اجر بدهد؛ هم روایت، روایت بسیار خوبى است، هم نگارش، نگارش بسیار ممتازى است. این خانم قبلاً هم کتاب نورالدّین را نوشته بودند؛ خیلى واقعاً ارزش دارد این قلمها. بنده خدا را شکر می‌کنم وقتى که برخورد می‌کنم به این پدیده‌هاى بسیار برجسته و شیواى ادبيّات انقلاب اسلامى؛ واقعاً جاى این دارد که انسان خدا را شکر کند.


هر تک‌تک و قسمت‌قسمت قضایاى دفاع مقدّس برجسته است؛ یعنى واقعاً هرچه انسان بیشتر غور میکند، بیشتر دقّت میکند، بیشتر اطّلاع پیدا میکند، عظمت این پدیده‌ى عجیب و حادثه‌ى مهمّ هشت‌ساله در چشم انسان بیشتر روشن می‌شود. ما که حالا آن‌وقت در جریان مسائل قرار می‌گرفتیم، فرماندهان مى‌آمدند به ما گزارش می‌دادند، خیال می‌کردیم که همه چیز را می‌دانیم؛ وقتى انسان این کتابها را می‌خوانَد، معلوم می‌شود که ما یک چیز خیلى مختصرى را از آن اقیانوس عظیم فعّاليّت و تلاش و جهاد و ارزش اطّلاع داشتیم؛ واقعاً خیلى فوق‌العاده است.


خب، قبلاً چند کتاب دیگر هم بود که خواندیم؛ این کتاب «لشکر خوبان» هم که این خانم نوشتند که مربوط به لشکر عاشورا است، بسیار کتاب خوبى است، بسیار؛ از این جهت هم اهمّيّت دارد به‌طور ویژه که درباره‌ى نیروهاى اطّلاعاتى و نیروهاى غوّاص است. چون اطّلاعاتى‌ها حرف که نمی‌زنند با آدم - همان «گفتند نگویید» [را رعایت می‌کنند] - لذا خیلى از مطالبى که اینها دارند و اطّلاعاتى که دارند، معمولاً در طول این سالها مکتوم مانده؛ اینها باز بشود، روشن بشود. ماجراى غوّاصها هم که واقعاً یک ماجراى عجیب و غریبى است، یک ماجراى بسیار برجسته‌اى است؛ در این کتاب، خوب تشریح شده. یکى از بزرگ‌ترین هنرهاى نویسنده‌ها - یعنى کسانى که روایت می‌نویسند، چه رمان‌نویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره - و یکى از مهم‌ترین بخشهاى کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند. بعضى از کتابها را انسان نگاه می‌کند، داستان مفصّلى است، وقتى به آن لحظه‌ى حسّاسى که یک حادثه‌ى درونى در وجود یک شخصيّتى از شخصيّت‌هاى این داستان دارد شکل می‌گیرد یا یک اتّفاق مهمّى دارد در بیرون مى‌افتد، چون نمی‌توانند تصویر کنند، از اینجاها می‌گذرند؛ مثل کسى که نقطه‌چین کند یک بخشى را، نقطه‌چین می‌کنند، می‌گذرند.


این خاطراتى که نوشته می‌شود، من حالا دارم می‌خوانم - یعنى سالها است که من با این خاطرات بحمدالله مأنوسم و می‌خوانم - یکى از محسنات این نگارشهاى خوب و برجسته این است که این لحظه‌هاى حسّاس را توانسته‌اند تصویر کنند، توانسته‌اند تشریح کنند، توانسته‌اند بیان کنند. بعضى از لحظه‌ها هست که جز با تصویر جسمانى و نمایشى قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسى بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگى است؛ حس را منتقل می‌کند به خواننده از هر زبانى؛ یعنى به هر زبانى این جور نوشته‌ها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود، یعنى می‌تواند پیام را برساند؛ چون واقعاً هنرمندى به کار رفته در بیان - هم بیان راوى، هم نگارش نویسنده - و خیلى خوب تشریح شده. خب، لحظات حسّاس هم که در این کتابها کم نیست؛ بخصوص در این قضيّه‌ى غوّاصها و آن تشریح و تصویرى که از غوّاصها و از کار آنها شده و آن شعر «غوّاصلار» حاج صمد. ... یعنى [براى‌] کسى که می‌فهمد این مضمون را، واقعاً اینها تکان‌دهنده است. هم گوینده خیلى خوب گفته، هم این حاج اصغر آقاى مدّاح زنجانى که ظاهراً این را خیلى خوب می‌خوانده: لاى لاى اى جبهه لرین یورغونى / اى خسته جوان لار ... لاى لاى اروندکناریندا/ قیزیل قانه باتانلار.


بله، خیلى شعرهاى فوق‌العاده‌اى است، کتاب هم کتاب بسیار خوبى است. آنچه من توصیه میکنم به همه - هم به خود شماها که این صحنه‌ها را با جسم و روح خودتان آزمودید و لحظه لحظه‌ى این ساعات دشوار را درک کردید و حس کردید، و هم به دیگران - [این است که‌] نگذارید [اینها] به دست فراموشى سپرده بشود. از اوّلى که این دفاع مقدّس شروع شد و آن حماسه‌ى عظیم با نفَس گرم امام بزرگوار خلق شد و این جوانها سرازپانشناخته رفتند، همه‌ى دستهاى شیطانى در صدد بودند که نگذارند زیبایى‌ها و شکوه این حادثه منعکس بشود، همه؛ سعى‌شان این بود که نگذارند آن عظمتى که در این کار بود، منعکس بشود. بعلاوه بر اینکه خیلى از عظمتها را انسانها تا نزدیک نباشند، تا لمس نکنند، یا لااقل با یک شیوه‌ى هنرى از آن مطّلع نشوند، نمیتوانند هم آن قضایا را بفهمند. بعدها هم همین‌جور؛ در طول این سالهاى بعد از جنگ - این بیست و پنج سالى که از خاتمه‌ى جنگ تا امروز گذشته - خیلى‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود. شماها عکس این عمل کنید؛ نقطه‌ى مقابل این عمل کنید. شما هم که خودتان آنجاها بودید، بگویید؛ بگذارید این نوشته‌ها همدیگر را تقویت کند. من در کتاب آقاى نورالدّین، اسم این آقاى مهدى‌قلى رضایى را دیدم؛ ایشان در همین قضيّه‌ى غوّاصها، یک جا می‌گوید که «مهدى‌قلى رضایى که از نیروهاى باسابقه‌ى جبهه است»؛ اینها همدیگر را کاملاً تأیید میکند؛ یعنى ابعاد گوناگون قضایا را روشن میکند. [باید] هر چه بیشتر گفته بشود، هر چه بیشتر نوشته بشود، هر چه صادقانه‌تر منعکس بشود آن جزئيّات؛ بدون کم و زیاد، بدون مبالغه؛ یعنى آن حوادث به مبالغه احتیاج ندارد؛ اینقدر عظمت دارد که خود حادثه را که نقل کنند، شکوهِ خودش و عظمتى را که در دل خودش هست نشان میدهد. هیچ نبایستى مبالغه به کار برد. نباید هم کم گذاشت؛ باید همه‌ى جزئيّات مهم و تأثیرگذار را بیان کرد که همه‌اش هم موثّر است. همچنین به این آقایان محترم حوزه‌ى هنرى و بقيّه‌ى دستگاه‌هاى نشر هم توصیه میکنم: این نوشتجات را قدر بدانید. این پدیده‌ها و این فراورده‌هاى تاریخ انقلاب را، تاریخ دفاع مقدّس را قدر بدانید؛ اینها را باید خیلى قدر دانست. بین مردم هم منتشر بشود. این جوانهاى ما، نه جنگ را دیده‌اند، نه روایت درست و حسابى از جنگ شنیده‌اند؛ روایت درست، اینها است؛ این کتابها است؛ هر چه میتوانید کارى کنید که در دسترس جوانها قرار بگیرد [تا] جنگ را بشناسند، بفهمند چه بود، چه اتّفاقى افتاد، و جمهورى اسلامى چیست؛ ملّت ایران چه کسانى هستند. این طاقت عظیمى که در ملّت ایران وجود دارد براى مواجهه‌ى با این امتحانهاى بزرگ را دست کم نگیرند. یکى از چیزهایى که ملّتها را همیشه زبون میکند و تحت سلطه‌ى دیگران قرار میدهد، این است که نقاط قوّت ملّتها از چشم خودشان پوشیده بماند؛ نفهمند چه ارزشهایى، چه توانایى‌هایى، چه نقاط قوّتى در آنها وجود دارد؛ این را نفهمند. باید ببینند جوانها، بفهمند حادثه‌ى جنگ چه بود و چگونه جوانهاى ما بدون سازوبرگ حسابى، بدون توانایى‌ها و پیش‌آمادگى‌هایى که معمولاً براى این‌جور کارها لازم است، رفتند و چه کردند. ترجمه هم باید بشود. البتّه در ترجمه‌ى اینها، به گمان من باید مترجم کسى باشد که زبانى که به آن ترجمه می‌کند، زبان مادریش باشد؛ بدون این نمیشود؛ هم نویسنده باشد، هم زبان مادریش باشد. حالا [در] بعضى از زبانها، پیدا کردن این‌جور آدمى ممکن است آسان نباشد، امّا [در] بعضى از زبانها نه، آسان است؛ میتوانید کسانى را پیدا کنید که مثلاً زبان مادریشان یا زبانى که در دوره‌ى کودکى با آن پرورش پیدا کردند ولو زبان مادریشان هم نیست؛ مثلاً انگلیسى، من باب مثال. اگر اهل ذوق باشند، اهل نویسندگى باشند، قلم به دست بگیرند، این کتاب را ترجمه کنند، هر چه صرف کنید، مى‌ارزد. البتّه به شرطى که بتوانید منتشر کنید. دستگاه‌هاى استکبار یکى از کارهایشان این است - برخلاف ماها که گاهى خیلى روشنفکر می‌شویم و می‌گوییم که همه‌چیز دست همه‌کس برسد، آنها نه، آنها بسیار متعصّب و در این زمینه سختگیرند - به‌آسانى هم نمی‌گذارند آن چیزى که شما ترجمه کردید، به دست مخاطبانش برسد؛ ولى خب باید راه پیدا کنید، بتوانید بکنید بنابراین ترجمه خیلى کار مهمّى است.


به هرحال ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق و مؤيّد باشید. امروز خوشحال شدیم شماها را ملاقات کردیم؛ همچنین آقاى مهدى‌قلى رضایى را، همچنین یک بار دیگر آقاى نورالدّین را. ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق باشید، مؤيّد باشید، ان‌شاءالله همیشه سربازان ثابت قدمِ انقلاب باشید همه‌تان. همچنین خانم سپهرى که واقعاً زحمت کشیدند، کار ایشان، خیلى با ارزش است، خیلى؛ خداوند ان‌شاءالله به ایشان توفیق بدهد. و بدانید خانم سپهرى که این کارى که شما کردید - این دو کتابى که حالا بنده دیدم درآوردید - تحقیقاً مصداق جهاد فى‌سبیل‌الله است، براى خاطر اینکه دشمنان این انقلاب و دشمنان سبیل‌الله سعى دارند که نگذارند این راه روشن مقابل چشمها قرار بگیرد؛ شما درست عکس آنها، نقطه‌ى مقابل آنها عمل کردید؛ بنابراین، این مجاهدت در راه خدا است، ان‌شاءالله که خدا از شما قبول کند و ان‌شاءالله خداوند نيّتهاى همه‌ى ما را خالص کند، کار ما را، فکر ما را، حرف ما را، عمل ما را براى خودش و در راه خودش قرار بدهد.»


در مراسم رونمایی تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «لشکر خوبان» مسئولان کشوری و لشگری، جمعی از نویسندگان دفاع مقدس، راوی و نویسنده‌ی این کتاب و همچنین جمعی از رزمندگان لشگر ۳۱ عاشورا در سالن غدیر وزارت کشور برگزار حاضر شدند.
معصومه سپهری، نویسنده و گردآورنده‌ی کتاب به عنوان اولین سخنران این مراسم در جایگاه قرار گرفت و گفت: ۱۸ سال پیش با صدای آقای مهدی‌قلی رضایی آشنا شدم و در این مسیر راه‌های زیادی را رفتم و کتاب‌های متعددی را خواندم، می‌خواستم در راهی عمرم را سپری کنم که سال‌های بعد حسرت آن را نخورم.


وی افزود: در سال ۷۴ به پیشنهاد مدیر وقت دفتر ادبیات آذربایجان، با آقای مهدی‌قلی رضایی دیداری داشتم تا نوشتن این کتاب را برعهده بگیرم. نگارش این کتاب بیش از چهار سال به‌طول انجامید و هدف این بود که به عمق جنگ نگاه کنیم. برای نگاشتن این کتاب این اجازه به من داده شد تا از نگاه خودم به جنگ نگاه کنم. سال ۸۸ این کتاب در جشنواره‌ی ربع قرن دفاع مقدس به عنوان کتاب ممتاز در بخش تاریخ شفاهی انتخاب شد.


نویسنده‌ی کتاب «لشکر خوبان» در ادامه اظهار کرد: این اتفاقی که برای لشکر خوبان افتاده است، به خاطر شهدایی چون شهید وطن‌پور، علی شیخ‌علی‌زاده و دیگر شهدا است. قصه‌ی شجاعت و مظلومیت آن‌ها شما را شیفته‌ی خود خواهد کرد تا مرام و راه شهدا در شهرهای ما بیش از پیش زنده شود.
علیرضا مختارپور، نماینده‌ی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دومین سخنران این مراسم بود که در اظهاراتی گفت: تاکنون ۵۵ قطعه از یاداشت‌هایی که از سوی رهبر انقلاب بر کتب مختلف نوشته شده است منتشر شده که از این مجموعه، ۴۰ یاداشت به آثار دفاع مقدس اختصاص دارد.


وی افزود: در اواخر آبان ماه و در آستانه‌ی هفته‌ی بسیج، مراسمی از سوی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزار خواهد شد که در این مراسم، تمامی نویسندگان کتب دفاع مقدس که رهبر انقلاب درباره‌ی اثر آن‌ها مطالبی نوشته و یا بیان کرده‌اند مورد تقدیر و تکریم قرار می‌گیرند.


نماینده‌ی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه با اشاره به دیدار ظهر 15 مهر رهبر انقلاب اسلامی با نویسنده و راوی کتاب «لشکر خوبان» و نیز جمعی از رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا گفت: مقام معظم رهبری کار نویسنده‌ی این اثر را «جهاد فی سبیل الله» عنوان کردند. ایشان فرموده‌اند: دفاع مقدس معدن است و این خاطرات رگ‌های طلایی است که در این معدن است و امروز این نشانه‌ها سر باز کرده‌اند. ایشان معتقدند که هزاران کتاب می‌توان در مورد دفاع مقدس نوشت و رهبر انقلاب ایثارگری رزمندگان را خشت‌های محکم انقلاب اسلامی عنوان کرده‌اند.


مختارپور درباره‌ی ویژگی‌های کتاب «لشکر خوبان» خاطرنشان کرد: ویژگی مهم این کتاب استفاده از عنصر طنز است که باعث شده کتاب بسیار جذاب باشد. البته هدف طنز در آن تحقیر و تمسخر دیگران نیست و حتی با طنزهای دیگر در فیلم‌ها و کتاب‌های دیگر فرق دارد؛ چراکه در عمق واقعیت‌ها نگاهی از درون حقایق به ظرایف دارد و طنزی زیبا رخ می‌نمایاند.


این نویسنده و کارشناس فرهنگی یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب را رشد شخصیتی آن دانست و اظهار داشت: آن‌چه که در این کتاب همچون کتب دیگر ملموس است، حضور نوجوانانی است که سن کمی دارند و به تعبیر امام راحل راه صد ساله را یک‌شبه طی کرده‌اند.


سومین سخنران مراسم رونمایی بخشی از تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «لشکر خوبان» حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. وی در خصوص اهمیت کتاب‌های خاطرات دفاع مقدس اظهار داشت: خواندن این کتاب‌ها زمانی مهم‌تر و معنادارتر می‌شود که بدانیم برخی می‌خواستند از مجاهدان و شهیدان تصویرسازی کنند. این افراد که بخشی از دشمنان انقلاب و امام راحل بودند یا جزو متحجرین بودند و یا جزو کسانی که این انقلاب را از همان اول اشتباه می‌دانستند. دسته‌ی سوم این افراد انقلابیون فرسوده بودند که کم‌کم خسته شدند و به راهی که می‌رفتند شک کردند. همه‌ی این سه گروه تلاش کردند این جهاد و شهادت را به یک نوستالژی تبدیل کنند. لذا این کتاب‌ها پادزهر خوبی است برای این‌گونه اندیشه‌ها که می‌خواهد بسیجی خوب را بسیجی مرده نشان دهد.


رحیم‌پور ازغدی افزود: در تقریظ رهبری بر این کتاب آمده که این کتاب در خور آن است که در قالب رمان و فیلم عرضه شود. این یک خاکریز کاملاً فتح‌نشده است. قدرت سیاسی و نظامی ما جهانی شده است ولی متأسفانه در حوزه‌ی رمان و فیلم دفاع مقدس هیچ کاری نکرده‌ایم.
حسن ختام این مراسم سخنان کوتاه و ذکر خاطره از آقای مهدی‌قلی رضایی، راوی کتاب «لشکر خوبان» بود که از بیانات و توجه رهبر انقلاب به این کتاب تشکر کرد.

منبع: farsi.khamenei.ir



 
تعداد بازدید: 3984


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»