گفتوگوی فرهنگی (قسمت اول)
نقشهای مغفول مانده زنان در ادبیات دفاع مقدس
تنظیم: سایت تاریخ شفاهی ایران
30 دی 1399
طی دو دهه اخیر نقش و جایگاه زنان در دوران دفاع مقدس بخش قابل توجهی از ادبیات دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است اما همچنان موضوعات متنوع و مختلفی در این باره وجود دارد که به آن توجه زیادی نشده است.
برنامه زنده رادیو گفتوگو در 18 آذر سال جاری با حضور فائزه ساسانیخواه نویسنده کتاب «چراغهای روشن شهر» و پژوهشگر این حوزه اهمیت پرداختن به زندگی و خاطرات زنان در دفاع مقدس و علت کم توجهی به بخشی از این خاطرات را بررسی کرد. در ادامه برنامه سمیه شریفلو و فاطمه دوستکامی نیز برای دقایق کوتاهی به صورت تلفنی مهمان این برنامه شدند و به صحبت درباره نقش زنان در ادبیات پرداختند.
سایت تاریخ شفاهی ایران گفتوگوهای انجام شده در آن برنامه را دو بخش در اختیار علاقهمندان این حوزه قرار میدهد. آنچه در این قسمت میخوانید بخش اول این گفتوگوی فرهنگی است.
■
فائزه ساسانیخواه درمورد ارزیابی خود از شرایط بازنمایی زنان در ادبیات دفاع مقدس با تکیه بر تجربیات خود در آثار خلق شده و مصاحبههایی که در این مدت انجام داده است گفت: تقریباً دو دهه است که موضوع نقش زنان در دفاع مقدس به طور جدی مطرح میشود. با مطالعاتی که درباره این موضوع داشتهام و مصاحبههایی که در این رابطه انجام دادهام میتوانم بگویم که در کارهای اولیهای که در این باره انجام شده بیشتر به خاطرات بانوانی توجه شده است که در خطوط مقدم حضور داشتند، مثل امدادگرها، پرستارها و کسانی که به طور داوطلبانه در مسیرهای منتهی به مناطق جنگی در رفت وآمد بودند ولی کمکم بحث گستردهتر و دامنهاش جدیتر شد و به نقش همسران و مادران شهدا در جنگ پرداخته شد.
تدوینکننده کتاب چراغهای روشن شهر، ادامه داد: یکی از بهترین آثار منتشر شده در این باره روایت همسران شهداست که فکر میکنم اولین بار مؤسسه روایت فتح مستندهایی ساخت که در آن همسران فرماندهها مثل شهید چمران به بازگویی خاطرات خود پرداختند و از زندگی خود و نحوه آشنایی با همسرانشان و ازدواج و زندگی با آنها در دوران جنگ تا زمان شهادتشان صحبت کردند و بعد از آن حبیبه جعفریان با تأثیر از این فیلمهای مستند، مجموعه کتابهای کوچک جیبی به نام «نیمه پنهان ماه» را نوشت. یکی از این کتابها خاطرات غاده چمران همسر شهید چمران بود که من آن را خواندم و خیلی آن را دوست دارم؛ در واقع این مستندها و کتابها لایههای پنهان زندگی مشترک بین فرماندهان و همسرانشان را کنار زد که صحبتی درباره آن نشده بود. تا آن زمان آنچه را از زندگی فرماندهان دیده و شنیده بودیم درباره مسائل نظامی بود ولی از آن برهه به بعد زندگی آنها وارد بحثهای خانوادگی شد و نقش همسران آنان به میان آمد.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس و زنان در مورد نقشآفرینی همسران شهدا و تأثیر قابل توجه زنان در نقش مادری برای تربیت مردانی شجاع اظهار داشت: آشنایی من با ادبیات دفاع مقدس در حوزه زنان از اینجا شروع شد ولی کمکم و همزمان جامعه هم توجه بیشتری به موضوع زنان و نقش آنها در دفاع مقدس داشت و مباحث بیشتری درباره آن مطرح شد. به طور مثال انتشار کتاب دا تحول بزرگی در ادبیات زنان دفاع مقدس به وجود آورد و توجه افراد زیادی را به این موضوع جلب کرد. البته باید خاطرنشان کنم قبل از انتشار این کتاب کتابهای دیگری درباره حضور بانوان در جنگ منتشر شده بود، به ویژه درباره دخترانی که در خرمشهر و آبادان به عنوان امدادگر داوطلب در خطوط مقدم و نزدیک به آن حضور داشتند اما این کتابها آنطور که شایسته است دیده نشده بودند.
نویسنده کتاب تاصور اسرافیل تصریح کرد: علاوه بر پرداختن به نقش مادران و همسران شهدا و زنانی که در خطوط مقدم در بیمارستانها فعالیت میکردند، کمکم به نقش دختران و زنهایی که در ستادهای پشتیبانی جنگ در شهرها و روستاهای مختلف که لزوماً مرتبط با مناطق جنگی نبودند پرداخته شد؛ مثلاً زنان و دخترهایی که در استان تهران یا البرز فعالیت میکردند یا خانمهایی که داوطلبانه در یکی از بیمارستانهای شهر بسیار کوچک اما مرکزی ماهشهر فعال بودند. در زمان جنگ مجروحان را از جنوب کشور به آنجا اعزام و از آنجا به شهرهای دیگر اعزام میکردند. میبینیم آرامآرام اینها ورودشان به صحنه بازگویی روایتهای زنانه از جنگ شروع شد.
ساسانیخواه در مورد علت حضور کمرنگ زنان به عنوان موضوع ادبیات دفاع مقدس نسبت به آنچه در دفاع مقدس انجام دادهاند گفت: تا زمانی که جنگ را به شلیک گلوله تقلیل بدهیم و آن را تنها در صحنه نبرد تصور کنیم نه تنها در حوزه زنان، بلکه در سایر امور مربوط به حوزه جنگ و دفاع مقدس با این نقصان روبهرو هستیم. اگر ما بتوانیم از این رویکرد فاصله بگیریم و نقش زنان در دفاع مقدس را از زاویههای گوناگون بررسی کنیم، به فعالیتهای مختلف و متنوعی خواهیم رسید که به آن کمتر پرداخته شده یا هنوز به آن پرداخته نشده است.
وی در پاسخ به این سؤال مجری که چرا هنوز قهرمانان ما عمق احساس خود را بیان نمیکنند و نقاطی از خاطرات را برای خود نگه می دارند اظهار داشت: یکی از دلایل اینکه راویان دفاع مقدس تمامی آنچه را دیدهاند بیان نمیکنند حفظ اجر معنوی آن است و قهرمان دفاع مقدس معتقد است برای رضای خدا جنگیدیم و بماند برای آخرت ولی دلیل دوم به مصاحبهگرها و نویسندگان ما برمیگردد که موضوع اصلیتری است. میزان و نحوه ارتباطگیری ما با راویان جنگ در بیان موضوعات مختلف از سوی آنها بسیار اثرگذار است. من از سال 1393 در این حوزه فعالیت میکنم و تجربه بسیار مهم من این است که اگر بین راوی و نویسنده ارتباط خوبی برقرار شود شاهد اتفاقات خوبی در این رابطه هستیم اما اگر این ارتباط برقرار نشود راوی بخشهای زیادی از خاطراتش را بیان نخواهد کرد. در واقع چنانچه راوی به مصاحبه کننده اعتماد کند موارد زیادی را که قبلاً تمایلی به بازگویی آنها نداشته بیان خواهد کرد. نکته دیگر اینکه ممکن است در حین مصاحبه به شما نکاتی را بگویند ولی هنوز جامعه آمادگی پذیرش بعضی از مسائل را نداشته باشد یا در مسائل فردی و خانوادگی راوی حاشیههایی ایجاد میکند و بنابراین در متن حذف میشود.
وی به سایر نقشهای بانوان در دوران دفاع مقدس اشاره کرد و در مورد لزوم تبیین این نقشها گفت: باید به تمام ابعاد حضور زنان پرداخته شود. بخشی که در سالهای اخیر برای من در مورد نقش و جایگاه زنان در دوران دفاع مقدس به دغدغه تبدیل شده است نقش فرهنگی زنان در پشت جبهه است که روی جامعه تأثیر زیادی داشته است. به طور مثال مادر شهیدی که فرزند جوانش را که صاحب فرزند و همسر بوده از دست داده و فقدانش در خانواده مشخص و ملموس است اما این مسئله را نادیده میگیرد و در مراسم ختم شهدای دیگر سخنرانی و دیگران را دعوت به حضور در جبهه میکند چقدر متن داریم؟ و چند نفر از این مادران را معرفی کردهایم؟ یا دختران دانشآموزانی که در مدرسه فعالیتهای فرهنگی انجام میدادند در حوزه شعر و تأتر و پشتیبانیهای فرهنگی جبهه فعال بودند و مثلاً با نامه نوشتن و نقاشی فرستادن موجب دلگرمی رزمندهها بودند چقدر متن داریم؟ شعر و تأتر و امثال فضای پشت جبهه را با فضای جبهه هماهنگ و همدل میکرد و زنان و دخترانی را پرورش میداد که مسئولیتهای همسر رزمنده، جانباز و شهید را در آینده بپذیرند. حتی در کتاب یکشنبه آخر خاطرات معصومه رامهرمزی خواندهام که راوی گفته بود ما در ایام عید سبزه سبز کردیم و برای جبهه فرستادیم و این باعث خوشحالی رزمندهها شده بود. اینها نگاههای مغفول مانده فرهنگی ما از جنگ است. یا خانمهایی که در شهرهای اطراف استان البرز زندگی میکردند داوطبانه به شهرستانهای اطراف میرفتند و محصولات کشاورزی را درو یا محصول باغها را جمعآوری میکردند تا رزمندهای که در جبهه است خیالش از محصولش راحت باشد. این کارها به رزمنده درحال نبرد روحیه میداد که افراد پشت جبهه به فکر شما هستند.
در ادامه برنامه رادیو گفتوگو سمیه شریفلو، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس مهمان تلفنی این برنامه بود. وی در مورد وضع ادبیات دفاع مقدس در حوزه زنان و کتابهایی که با موضوع زنان نوشته میشود گفت: اگر بخواهیم به صورت کلان به مباحثی که تاکنون به آنها پرداخته شده و توجه نشده نگاه کنیم کار بسیار زیاد است ولی کارهایی که انجام شده کارهای خیلی خوبی است. به خصوص اخیراً در طی 10، 15 سال گذشته کارهای خیلی بهتری از جهت اینکه مطالب مفصلتری از خاطرات خانمها و نقشهایی که آنها در دوران دفاع مقدس داشتند یا اتفاقاتی که خانمها در آن حاضر بودند انجام شده است.
شریفلو درمورد مهمترین دغدغه بانوانی که در عرصه دفاع مقدس حاضر بودند و بخشی که از نظر وی در روایت زنانه از جنگ مغفول مانده است گفت: به این موضوع میشود از چند زاویه نگاه کرد. یک زاویه مصاحبهگران و نویسندههایی هستند که به این موضوع میپردازند و ابتدا به زنانی میپرداختند که در عرصه نبرد حاضر بودند ولی زمانی که در این قضیه کنکاش کردند به این نتیجه رسیدند که خانمی که شاید در صحنه نبرد حاضر بوده به عنوان امدادگر یا مدافع، همان قدر در به وجود آمدن این تاریخ بسیار درخشان موثر بوده که خانمی در حال زندگی در شهر جنگی یا خانمی که به عنوان مادر یا همسر مدافع بوده. من به عنوان کسی که در این زمینه پژوهش انجام میدهم معتقدم همه اینها مهم است و باید به تمام لایههای تاریخی که خانمها حضور داشتند پرداخته شود. اوایل نویسندگان به حضور خانمهایی که در صحنه نبرد حاضر بودند پرداختند ولی کمکم به نتیجه رسیدند که خاطرات همسران، مادران و حتی بانوانی که هیچ شخصی را در جبههها نداشتند هم مهم است.
نویسنده کتاب زیباترین روزهای زندگی در بخش پایانی گفتوگوی خود در مورد سه اثر چاپ شده خود گفت: اولین کتابم یک کار تلفیقی بین خاطرات فرماندهان شهید و سیره حضرت رسول (ص) به نام «نگاه پرباران» است. کتاب دوم تحقیق و پژوهش درباره همه نقشهایی است که خانمها در دوران دفاع مقدس داشتند. البته این کار را از صدر اسلام شروع کردم یعنی نقش زن در دفاع مقدس از صدر اسلام در طول تاریخ، انقلاب و بعد از آن، و آخرین کتابم به اسم «زیباترین روزهای زندگی» است که خاطرات خانم سیده فوزیه مدیح یکی از خانمهای خرمشهری است که همسرشان جزء مدافعان بودند. در این کتاب به جنگهای شهری پرداختهایم و انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است و دو کار دیگر درباره خرمشهر در دست دارم که از تاریخ انقلاب اسلامی است و به مقاومت خرمشهر میرسد.
ادامه دارد
تعداد بازدید: 4711








آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-40
...از ترس نتوانستم کتاب را بردارم و با خود بیاورم. آن را همانجا انداختم و برگشتم. با دیدن این صحنه حرف پدرم را به خاطر آوردم که گفته بود «مبادا به طرف ایرانیها شلیک کنی. آنها مسلمانند. حتی در بدترین شرایط هیچ عمل خلافی علیه ایرانیها نداشته باش.» و تصمیم گرفتم هر طور شده خودم را تسلیم کنم.






