نظریه تاریخ شفاهی (73)

در جریان اجرای پروژه‌ای مربوط به تاریخ زنان جزایر شِتلند اسکاتلند به یکی از همین پاسخگویان کلیشه‌ای برخوردم. یکی از مصاحبه‌شوندگان من زنی به نام اَگنس لیسک بود؛ او را به خاطر اطلاعات فراوانش به من معرفی کردند.

نظریه تاریخ شفاهی (72)

مارک کلمپنِر، در مصاحبه‌هایش با بازماندگان هولوکاست متوجه شد که مصاحبه‌شوندگان از «سوراخ در حافظه‌شان» سخن می‌گویند. در پی حملات تروریستی به برج‌های دوقلوی نیویورک در سال 2001 نیز چنین پدیده‌ای مشاهده شده است.

نظریه تاریخ شفاهی (71)

وقتی تاریخ زنان از یک سو مختص خود آنان پنداشته و فاقد ارزش و اعتبار دیده شود و از سوی دیگر در قید و بند و محدودیت قرار گرفته و بدین طریق خاموشش کنند زنان نیز نمی‌توانند در معاشرت‌های اجتماعی خود از تاریخ مشترک بهره بگیرند.

نظریه تاریخ شفاهی (70)

شانفرا دوشه ساخت روایت را نه یک عمل آگاهانه بلکه نیمه‌آگاهانه تلقی می‌کند. به عقیدة او «روایت از سویی دربرگیرندة آرایش زمانی و علت و معلولی حقایق و رویدادهای مهم و از سوی دیگر دربرگیرنده قضاوت‌های ارزشی است که به این تجربه خاص زندگی معنا می‌بخشند».بنابراین، نباید مهم‌ترین و گویاترین اطلاعات را در محتوای پاسخ‌های ارائه‌شده جست.

نظریه تاریخ شفاهی (69)

تحلیل روایت امروزه از ابزارهای رایج در تاریخ شفاهی به شمار می‌آید. شیوه‌هایی که برای شناسایی و تشخیص ریخت روایت و استراتژی‌های اتخاذشده در آثار داستانی برشمردیم در اقاریر شفاهی نیز کاربردپذیرند زیرا می‌دانیم که انسان‌ها برای ساخت داستان‌های خودشان به سبک‌های روایی رایج در جهان اجتماعی‌شان متوسل می‌شوند.

نظریه تاریخ شفاهی (68)

تحلیل روایت متون ادبی و داستانی مکتوب از قدیم‌الایام امر مرسومی بود. اما اهل فن در دهه 1960 با پیشگامی دو زبان‌شناس به نام والتسکی و لابوف پس از اندیشه و بحث‌های مفصل به این نتیجه رسیدند که لازم است فنون رواییِ به کار رفته در نسخه‌های شفاهی یا نقل شفاهی تجربه‌های شخصی با دقت و حساسیت بیشتری نسبت به گذشته مورد بررسی قرار گیرند.

نظریه تاریخ شفاهی (67)

نظریه‌پردازان اکثر رشته‌ها با مفهوم روایت بیگانه نبوده و در مباحث خود به آن استناد کرده‌اند. هر چند نظریه‌پردازان زبان‌شناس، روایت را موجودی تنیده در تمام نشانه‌ها یا متون-مانند اشارات بدنی یا عکس-تعریف کرده‌اند، اما من در این مبحث معنای مشخص‌تری از روایت را که در زبان و ارتباطات به کار می‌رود،‌ مد نظر دارم.

نظریه تاریخ شفاهی (66)

-:پدرتون عادت داشت به قهوه‌خونه یا تفریحگاه‌های شبونه بره؟ -:نه، اون اصلاً اهل مشروب نبود، سیگار هم نمی‌کشید.

نظریه تاریخ شفاهی (65)

مورخان شفاهی نه روان‌کاو هستند و نه روان‌درمانگر که بخواهند موانع مخل یادآوری انسان‌ها را شناسایی کنند و از این طریق به راه علاج آنها برسند. به ما نیاموخته‌اند که بفهمیم چرا بعضی انسان‌ها بعضی از خاطرات‌شان را واپس می‌زنند.

نظریه تاریخ شفاهی (64)

طبق معمول همیشه مورخی که می‌تواند ما را از پیچ و خم‌های چنین وضعیتی به سلامت عبور دهد، آلِساندرو پورتلی است.
...
41
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»