اینجا اصفهان، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

تاریخ شفاهی هم برای خودش مقوله شیرین و البته پراهمیتی است. در تاریخ معاصر ایران سه واقعه پر اهمیت وجود دارد که کسی از ما آن را ندیده است و باید ریز آن وقایع را از پیرمردها پرسید. نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن نفت و نهضت ۱۵ خرداد. در این میان مشروطه به بیش از صد سال پیش بر می گردد و نمی توان حتی کسی را یافت که وقایع سال های بعد از مشروطه را در خاطر داشته باشد چه رسد به خود مشروطه.

پیام حسین رضایی نماینده کنفدراسیون جهانی

درود بر شما و نشست شما که تاریخ نهضت دانشجوئی-مردمی را زنده نگه می‏دارید تا به دست آیندگان بسپارید، و من نیز افتخار آن را دارم که خود را غیاباً درمیان شما ببینم. عده‏ای ازدوستان و رفقا اطلاعات بیشتری را از زندگیم طلب نموده‏اند، که به صورت اختصار چنین است:

ماه رمضان برای آن بیست و سه نفر چگونه گذشت؟

بارها اتفاق می‌‌افتاد که یکی از نگهبانان بی‌‌معرفت عراقی، نیم ساعت مانده به افطار، می‌‌آمد داخل زندان و قوطی آب را قلپ‌‌قلپ سر می‌‌کشید. بعد نگاهی می‌‌کرد به ما، خنده‌‌ای می‌‌زد، و از زندان خارج می‌‌شد. این‌‌طور وقت‌‌ها، بیشتر از ما، حاجی عصبانی می‌‌شد؛ اما نه او جرئت اعتراض داشت و نه ما قدرت ممانعت.

خاطراتی از ضبط رادیویی نمازجمعه‌ با مسعود کیمیایی

بهروز رضوی از صداهای ماندگار رادیو از ورودش به این رسانه و بداهه‌هایی که هنگام ضبط نماز جمعه آیت‌الله طالقانی می‌گفته و چند برنامه‌ای که مسعود کیمیایی از نمازهای جمعه ضبط کرده است، سخن گفت. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: بهروز رضوی گوینده رادیو و تلویزیون و بازیگر همکاری خود با رادیو را به عنوان گوینده در سال 1347 به دعوت زنده‌یاد شاهرخ نادری آغاز کرد.

آتش‌سوزیِ اَنِ‌اَرِندل، پنجا‌ه‌سال بعد

جوزف راس از لینتی‌کام، ایستاده در جادة دُرسی در گِلن‌بورنی، محل شروع مجموعه‌ای از آتش‌سوزی‌ علفزارها که در۲۰آوریل۱۹۶۳ به بیشتر نواحی شمال شهرستان اَنِ‌اَرِندل هجوم آورد. او تاریخی شفاهی می‌نویسد تا اثر آن روز را بر آتش‌نشانی شهرستان نشان دهد. جوزف راس پشت رایانه خود می‌نشیند، سایت Google map را باز می‌‌کند، عبارت «جادة دُرسی» را تایپ می‌کند و روی دکمة جست‌وجو کلیک می‌کند.

خاطره‌ای مسحورکننده و کاوش دوره‌ای کمترشناخته‌شده از تاریخ معاصر

۲۱ مارس۲۰۱۳ (اول فروردین ۱۳۹۲)، هانوفر، ایالت نیوهمپشایر، سایت PR Newswire-iReach: تاریخ شفاهی‌ای متشکل از مصاحبه‌هایی با اعضای مزرعه‌های جمعی اوکراین که پس از انقلاب بلشویکی پدید آمدند.

پای خاطرات سیمین و جلال در خانه‌ی «آخر دنیا»

در آستانه‎ی نخستین سالگرد درگذشت سیمین دانشور، پای حرف‌های خواهرش نشستیم که از سیمین گفت، از روز‌های کودکی و جوانی و کهنسالی‌ بانوی داستان ایران. گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از خانه‌ی سیمین دانشور و جلال آل احمد و گفت‌وگو با ویکتوریا دانشور در پی می‌آید.

نوروز در خاطرات زندانیان سیاسی

تاریخ ایران سرشار از جانفشانی‌ها و استقامت‌ مردان و زنانی است که برای آزادی، استقلال و برقراری عدالت مبارزه کردند، به زندان افتادند و شکنجه شدند. مردان و زنانی که در طول حکومت پهلوی بهترین دوران زندگی خود را گوشه زندان‌های انفرادی سپری کرده و چه بسیار نوروزهایی را که دور از خانواده و با ماموران ساواک گذراندند. گرچه در زندان از «سبزه، سمنو، سیر، سیب، سماق، سرکه، سنبل و سکه خبری نبود، اما یاد هر یک از سین‌ها نشانگر «تولدی دوباره، حیات نو، عشق، زیبایی و سلامت، رنگ طلوع آفتاب، صبر و عقل، آمدن بهار و نشان دهنده زیبائی ها» بوده است.

یادش بخیر قدیما...

مردم این روزها مشغول خریدهای نوروزی هستند اما در چهره اغلب آنها رضایت و لذتی از این خریدها احساس نمی شود زیرا بیشتر مردم خود نیز متوجه اسرافی که می کنند هستند ضمن اینکه تقریبا همه آنها با وجود ریخت و پاش‌های امروز، همواره با حسرت از روزهای خوش قدیم یاد می کنند.

اصحاب پنجشنبه

انگار عنوان این مقاله باید ترکیبی باشد مثل هوشنگ گلشیری و کارگاه داستان که چندان فراگیر به نظر نمی‌آید، دلیلش هم این است که کار جمعی برای او بسیار جدی‌تر از آن بوده که بندة این ترکیب ساده بشوم.
...
42
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 97

یک ربع یا نیم ساعت به حمله نیروهای شما مانده بود. به اتفاق سرباز وظیفه عزیز زهیر، اهل بغداد، در سنگر نشسته بودیم. چند شب بود آماده‌باش کامل داده بودند و ما می‌ترسیدیم استراحت کنیم. شبها با ترس و دلهره زیادی صبح می‌شد. داخل سنگر مسلح نشسته بودیم و از ترس نمی‌توانستیم حرف بزنیم. گاهی چرت می‌زدیم،‌ گاهی یکدیگر را نگاه می‌کردیم، گاهی سرمان پایین بود و به حمله نیروهای شما فکر می‌کردیم و از خود می‌پرسیدیم «چه خواهد شد؟ آیا امشب آخرین زندگی است؟ آیا زخمی خواهیم شد؟ فرار خواهیم کرد؟