وقتی زندان، زندان نباشد
مدتی ازکودتای 28 مرداد سال32 گذشته بود، بعد از تئاتر سعدی و فردوسی بیشتر تئاترها را آتش زدند و بستند و هنرپیشهها را گرفتند. در دورهای که بختیار، فرماندار نظامی تهران بود بدون هیچ دلیلی طبق ماده 5 قانون مردم را به زندان میانداختند و هنرپیشهها را میگرفتند. من هم از آن دسته آدمها بودم و در خیابان دستگیر شدم. من را ابتدا بردند توقیفگاه تهران. در آنجا آقای محمدعلی جعفری و خیلی از هنرپیشهها و کارمندان رادیو را دیدم.نخستین دیدار
سخن گفتن از ابعاد مختلف زندگی و فعالیتهای فرهنگی و ادبی شخصیتی نظیر مرحوم هوشنگ گلشیری که آثارش در زمره بهترین آثار معاصر بوده که علاوه بر پویایی، به شکل زیبایی سنت و مدرنیته را تلفیق نموده؛ کاری است بس دشوار که در این مقاله نمیگنجد، ولی به منظور ادای دین به پیشگاه آن انسان فرهیخته، به عنوان یکی از خوانندگان و دوستداران شخصیت داستانهایش و نیز یکی از مصاحبهکنندگان با ایشان به بیان مختصری در این باب میپردازیم.دفترچه سیاه
روزی که فرانسواموریاک روزنامهنگار، نویسنده و شاعر فرانسوی و برنده نوبل ادبی سال 1952 از دنیا رفت، ژان کوکتو نمایشنامهنویس و کارگردان معروف، یادداشت کوتاهی در یکی از روزنامههای عصر «بوردو» زادگاه فرانسوا منتشر کرد که آخرین جملهاش این بود: «موریاک بیچاره! میتوان دربارهاش گفت همه چیز را داشت، مگر همه چیز را!»اسیر جاده نیستم
از دوازده سالگی کارم را شروع کردم؛ با اسب و گاری. این طرف و آن طرف بار میبردم آن هم در فاصلههای محدود، با یک اسب و گاری مگر چقدر میشود بار برد. سال 1344 بود که وانت سه چرخ خریدم و با آن کار میکردم. بار اصلی ما محصولات کشاورزی بود.در تکریت 11، هر هفته یک نفر شهید میشد
«رحیم قمیشی»، زاده خوزستان و معاون گردان کربلا، که از نخستین روزهای جنگ، داوطلبانه و با عضویت رسمی در سپاه پاسداران عازم دفاع از وطن شد، چهار دی سال 1365 و در آغاز عملیات کربلای چهار به اسارت نیروهای عراقی درآمد. جملات نخستین او، یادآوری لحظاتی پیش از اسارت است. دشوارترین لحظهها...یخ سرخ
درخشش خاطرات کودکی بعضی از آدمها، خیالانگیزتر از هر داستانی مخاطب را به دنیاهای فراموش شده پرتاب میکند. این خاطره فریب از کودکی خرمشاهی هم از همان نوع روایتهای بیرون از دنیاهای روزمره اطراف است که چند دقیقهای آدم را از پوسته وقایع پیشبینیپذیر روزانه بیرون میکشد. در زمستان شدید قزوین که به زمستانهای تبریز و اردبیل و زنجان شبیه است غالباً آب حوض کثیرالاضلاع وسط حیاط درندشت ما یخ میزد. اتفاق میافتاد که هنوز این یخ ذوب نشده، یخبندان دوم پیش آید و برف بر روی یخ بنشیند.رادیو در آیینه خاطرات
خاطرات رادیویی بخشی از تاریخ شفاهی مردم است که با وجود قدمت هفتاد ساله رادیو هنوز برنامههای آن در خاطر مردم سالمند باقی مانده است. «تاریخ شفاهی»Oral History ، شامل آن بخش از تاریخ است که از طریق مرورکردن زندگی واقعی جمعآوری میشود و باید به زمان وقوع ماجراها بسیار نزدیک باشد. این خاطرات از یک سو اهمیت این رسانه را در زمان خود هویدا میکند و از سوی دیگر برنامههای شاخص آن زمان را که هنوز در ذهن شنوندگان، یاد و خاطرهاش باقی مانده به ما میشناساند. این خاطرات که «تجربه زیسته» Lived Experience راویان است، به روش گفتگو با آنان بدست آمده است، و گویای اهمیت شایان توجه رادیو و برخی برنامهها در زمان خود بوده است.از شاگردی نیما یوشیج تا طراحی آرم بانک ملی
سال 1299 در تهران زاده شدم. پدرم در پانزده سالگی از کرمان به تهران آمده بود. در حدود امکانات زمان خود درس خواند و سپس در یکی از وزارتخانهها مشغول به کار شد. او مردی خوش برخورد، هنرمند، هنردوست و مهربان بود و به طبیعت و گل و گیاه عشق میورزید.پزشکان کله قندی
روزگاری طبابت و داروسازی بهم نزدیک و درهم تنیده بود و طبیب یا به اصطلاح عوام حکیم هم بیماران را درمان میکرد و هم داروهای ایشان را تجویز می کرد؛ داروهایی متشکل از مواد گیاهی و کانی مختلف و یا بعضی فراوردههای حیوانی که همراه با پارهای اعمال دیگر همچون حجامت، زالو انداختن، بادکش کردن، به عنوان جزیی از کار طبابت و درمان بیماران به کار گرفته می شدند.گوشه های تهران
شهر تهران با بیش از 200 سال تاریخ معاصر، مملو از بنا های قدیمی و جدید و مملو از خاطرات است. هراز گاهی با تصاویر تاریخی از بناها و خیابانها و کوچهها و مردمی که در آنها در حال رفتوآمئ هستند روبرو میشویم و در رویای آنچه که بود فرو میرویم،ولی برای برخی که خود خالق برخی از آن بناها بوده یا با خالقان آن بناها آشنایی داشتهاند،این خاطرات فراتر از تصاویر تاریخی رفته و گوشههایی از تاریخ ناگفته و ناشنیده را به یاد میآورد....
44
...