پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی
100 سؤال/5
20 آبان 1404
از چند پژوهشگر و فعال حوزه تاریخ شفاهی خواستیم دیدگاه خود را دربارۀ سؤالات تاریخ شفاهی بیان کنند. نام هر یک از شرکتکنندگان در ابتدای پاسخ آنها آمده و متن تمام پاسخها تا پایان هفته در همین درگاه منتشر خواهد شد. هدف از این طرح، گشودن دریچههای جدید به یک مسئله و ارتقای گفتوگوهای علمی در حوزۀ تاریخ شفاهی است.
در این طرح، شنبۀ هر هفته یک پرسش مطرح میشود و از کارشناسان میخواهیم تا پایان هفته دیدگاه خود را در قالب متنی کوتاه (حدود ۱۰۰ کلمه) ارائه کنند. تمامی پاسخها در کنار یکدیگر منتشر خواهند شد تا مخاطبان بتوانند دیدگاهها را مقایسه و تحلیل کنند.
مطالب، نظرات فرستادگان است و لزوماً نظر سایت تاریخ شفاهی نیست. هرچند قرار است پاسخها بر اساس حدود ۱۰۰ کلمه باشند، اما برای رعایت ادب و ناقص نماندن بحث، در مواردی پاسخهای بیش از این اندازه نیز پذیرفته میشود.
این بار از کارشناسان تقاضا کردیم پاسخ سؤال را تا یکشنبه شب ارسال فرمایند تا همۀ پاسخها روز سهشنبه منتشر شود.
سؤال 5:
آیا تاریخ شفاهی منبع دست اول در پژوهشهای تاریخی است؟
____________________________________________
پاسخ به سؤال 5:
محمدمهدی بهداروند:
تاریخ شفاهی در پژوهشهای تاریخی منبعی دستاول است، زیرا از گفتوگو با افرادی به دست میآید که در رخدادها حضور داشته یا شاهد مستقیم آن بودهاند. این روش اطلاعاتی زنده، انسانی و بخشی از متن واقعی رویدادها ارائه میدهد که معمولاً در اسناد رسمی یافت نمیشود. بااینحال، چون روایتها بر حافظه و برداشت شخصی تکیه دارند، احتمال خطا، فراموشی یا سوگیری ذهنی وجود دارد. بنابراین پژوهشگر باید با سنجش و تطبیق روایتها با منابع مکتوب، اعتبار آنها را ارزیابی کند. ارزش تاریخ شفاهی در آشکار کردن جنبههای انسانی، عاطفی و اجتماعی وقایع است؛ لایههایی که از دید تاریخنگاری رسمی پنهان میماند. بنابراین، با رعایت اصول علمی، این روش منبعی معتبر، پویا و ضروری برای پژوهشهای تاریخی محسوب میشود.
حسن بهشتیپور:
تاریخ شفاهی در نگاه نخست منبعی دست اول به نظر میرسد، زیرا حاصل گفتوگو با کسانی است که خود شاهد یا کنشگر یک رویداد بودهاند. با این حال، جایگاه آن به دلیل ماهیت گفتوگویی و نقش ذهنیت راوی و مصاحبهگر، پیچیدهتر از سایر اسناد است. اگر مصاحبهها بلافاصله پس از رویداد و با روش علمی، ضبط و راستیآزمایی شوند، میتوانند در کنار نامهها، اسناد، نوارهای صوتی و تصویری، بخشی از منابع دست اول بهشمار آیند. اما هرگاه فاصله زمانی زیاد، سوگیری راوی یا مداخله مصاحبهگر در تدوین روایت افزایش یابد، اعتبار آن کاهش یافته و از جایگاه منبع دست اول فاصله میگیرد. بنابراین، تاریخ شفاهی منبعی است در مرز میان دست اول و دوم که ارزش آن در نقد و تحلیل دقیق روش به دست میآید.
محمدمهدی عبداللهزاده:
گفته میشود منابع دستاول، شواهدیاند که مستقیماً از دوره یا رویداد تاریخی خاصی به دست آمده و گردآورندگان آن خود شاهد یا شنونده مستقیم واقعه بودهاند. بر این اساس، تاریخ شفاهی نیز میتواند سندی دستاول و منبعی اصلی در پژوهشهای تاریخی به شمار آید. با اینحال، در رویکردی دیگر، جایگاه یافتههای تاریخ شفاهی بسته به نوع کاربرد آنها به منابع دستاول و دوم تقسیم میشود. برای نمونه، درباره واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ میدان ژاله تهران، اگر اسناد و گزارشهای مکتوب فراوانی وجود داشته باشد، تاریخ شفاهی در این زمینه منبعی دستدوم است که به تبیین و تکمیل منابع اولیه کمک میکند.
سید محمدصادق فیض:
چون مصاحبه تاریخ شفاهی بدون واسطه از منبع شاهد و ناظر اخذ میشود و اگر بدون تفسیر و تحلیل بیان شود، حتی با وجود بیان احساسات شخصی راوی قابل تأمل خواهد بود. این در صورتی است که گذشت زمان گرد فراموشی و حتی تحریف را بر جریان مورد نظر مستولی میکند و راوی با تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی و... چهبسا تحت تأثیر قرار گرفته خلاف واقع بیان کند و حتی ممکن است هرآنچه بیان میشود خبر واحد باشد و نتوان آن را با سایر روایتهای مشابه محک زد.
شفیقه نیکنفس:
منابعی که همزمان با وقوع یک رویداد یا در دورهای خاص تولید شوند، منابع دستاولاند و اطلاعاتی از درون آن رویداد ارائه میدهند. گزارشها، اسناد، نامهها، یادداشتها، مصاحبه، عکس و دادههای آماری از جمله این منابعاند. تاریخ شفاهی نیز، با وجود اتکایش به حافظه که در گذر زمان دچار تغییر میشود، منبعی دستاول محسوب میگردد؛ زیرا همزمان با رویداد در ذهن فرد شکل گرفته و معمولاً اطلاعاتی ارائه میدهد که در منابع دیگر یافت نمیشود. روایتهای راوی بازتاب تجربه، مشاهده یا کنش او در رخدادهای تاریخی است و به همین دلیل، همانند دیگر اسناد معتبر، در زمره منابع دستاول قرار میگیرد.
حمید قزوینی:
در مطالعات تاریخی هر اطلاعات معتبری که شناخت بیشتری از موضوع ایجاد کند، منبع تاریخی به شمار میآید و منابعی که بیشترین نزدیکی به موضوع دارند، منبع دست اول هستند. مدارکی مانند سنگنوشتهها، نقاشیها، اسناد اداری، دستنوشتهها و مواردی از این دست، منبع دست اول هستند که میتوانند شناخت بیشتری از انسانِ کنشگر و دوره مورد نظر در اختیار اهل تاریخ قرار دهند. بر این اساس، روایت انسانِ برخوردار از عقل، درک و اراده که کنشگرِ مستقیمِ واقعه بوده، از اهمیت بالایی در مطالعه تاریخی برخوردار است. اگر این روایت محصول مصاحبه هدفمند تاریخنگارانه باشد، اهمیت بیشتری دارد و در زمره منابع دست اول است.
غلامرضا آذری خاکستر:
اگر راوی بدون واسطه، یعنی خود از شاهدان عینی یا افراد تأثیرگذار در رویدادهای تاریخی و اجتماعی باشد، روایت او بیتردید منبعی دستاول در پژوهشهای تاریخی به شمار میآید. گاه اما روایتها نقلقولی یا با واسطهاند، یا گویندگان نقش مستقیمی در رویداد نداشته و تنها برداشت شخصی خود را از گذشته بازگو میکنند؛ در این حالت میتوان آنها را منابع دستدوم دانست. بااینحال، تمامی روایتهای تاریخ شفاهی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، در کنار اسناد مکتوب و تصویری جایگاهی ویژه دارند و درک ژرفتری از ابعاد انسانی و اجتماعی وقایع تاریخی فراهم میآورند.
تعداد بازدید: 22
آخرین مطالب
پربازدیدها
100 سؤال/5
تاریخ شفاهی در پژوهشهای تاریخی منبعی دستاول است، زیرا از گفتوگو با افرادی به دست میآید که در رخدادها حضور داشته یا شاهد مستقیم آن بودهاند. این روش اطلاعاتی زنده، انسانی و بخشی از متن واقعی رویدادها ارائه میدهد که معمولاً در اسناد رسمی یافت نمیشود. بااینحال، چون روایتها بر حافظه و برداشت شخصی تکیه دارند، احتمال خطا، فراموشی یا سوگیری ذهنی وجود دارد.





