پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی
100 سؤال/6
27 آبان 1404
از چند پژوهشگر و فعال حوزه تاریخ شفاهی خواستیم دیدگاه خود را دربارۀ سؤالات تاریخ شفاهی بیان کنند. نام هر یک از شرکتکنندگان در ابتدای پاسخ آنها آمده و متن تمام پاسخها تا پایان هفته در همین درگاه منتشر خواهد شد. هدف از این طرح، گشودن دریچههای جدید به یک مسئله و ارتقای گفتوگوهای علمی در حوزۀ تاریخ شفاهی است.
در این طرح، شنبۀ هر هفته یک پرسش مطرح میشود و از کارشناسان میخواهیم تا پایان هفته دیدگاه خود را در قالب متنی کوتاه (حدود ۱۰۰ کلمه) ارائه کنند. تمامی پاسخها در کنار یکدیگر منتشر خواهند شد تا مخاطبان بتوانند دیدگاهها را مقایسه و تحلیل کنند.
مطالب، نظرات فرستادگان است و لزوماً نظر سایت تاریخ شفاهی نیست. هرچند قرار است پاسخها بر اساس حدود ۱۰۰ کلمه باشند، اما برای رعایت ادب و ناقص نماندن بحث، در مواردی پاسخهای بیش از این اندازه نیز پذیرفته میشود.
این بار از کارشناسان تقاضا کردیم پاسخ سؤال را تا یکشنبه شب ارسال فرمایند تا همۀ پاسخها روز سهشنبه منتشر شود.
سؤال 6:
آیا موقعیت اجتماعی راوی در بیان خاطرات تأثیر دارد؟
____________________________________________
پاسخ به سؤال 6:
محمدمهدی بهداروند:
موقعیت اجتماعی راوی نقش مهمی در شکلگیری روایتهای تاریخ شفاهی دارد. راوی، هرگز از جایگاه طبقاتی، سیاسی، فرهنگی یا مذهبی خود جدا نیست و همین موقعیت بر نگاه او به وقایع، انتخاب موضوعات و شیوه بیان خاطرات اثر میگذارد. برای نمونه، فرمانده جنگ و یک رزمنده عادی شاید از یک رویداد بگویند، اما زاویه دید و لحنشان یکسان نیست. این تفاوتها تاریخ شفاهی را چندلایه و معنادار میکند. پژوهشگر باید موقعیت اجتماعی راوی را بشناسد تا روایت را در بستر واقعیاش تحلیل کند و آن را بازتاب تجربه زیسته او بداند، نه گزارشی کاملاً بیطرف از گذشته.
حسن بهشتیپور:
با پذیرش این تعریف که «موقعیت اجتماعی جایگاه فرد در ساختار اجتماعی و حاصل عوامل اقتصادی، شغلی، تحصیلی، فرهنگی و میزان نفوذ اوست»، میتوان گفت این موقعیت نقش تعیینکنندهای در نوع و محتوای خاطرات راوی دارد. نخست، زاویه نگاه او را میسازد؛ هرکس از جایگاه خود رویدادها را معنا میکند. دوم، سطح دسترسی او به اطلاعات بر دقت روایت اثر دارد. سوم، زبان و لحن نیز تابع موقعیت فرد است. چهارم، هدف از روایتنویسی از همین جایگاه برمیخیزد. و پنجم، میزان دیدهشدن و اعتبار اجتماعی خاطرات نابرابر است و معمولاً به سود صاحبان قدرت تمام میشود.
غلامرضا آذری خاکستر:
موقعیت اجتماعی راوی نهتنها بر محتوای خاطرات اثر میگذارد، بلکه سبک بیان او نیز میزان اعتبار روایت را برای مخاطب روشن میکند و در پژوهشها بر اولویت استناد تأثیر دارد. راویانِ دارای جایگاه اجتماعی بالاتر معمولاً به اطلاعات گستردهتری دسترسی دارند و گاه روایتشان زوایای پنهان تاریخ را آشکار میسازد. در مقابل، افرادی که موقعیت اجتماعی برجستهای ندارند ــ یعنی تودههای عادی ــ زمانی اهمیت مییابند که در یک موضوع مشخص روایت ارائه کنند؛ زیرا آنها بیشتر ناظران یا شاهدان یک واقعهاند و ارزش روایتشان در همین مشاهده مستقیم نهفته است.
محمدمهدی عبداللهزاده:
موقعیت اجتماعی نهتنها بر تعاملات فرد اثر میگذارد، بلکه در شکلگیری هویت و خودانگاره او نقش دارد؛ بنابراین، موقعیت اجتماعیِ راوی و مصاحبهکننده هر دو بر نحوه بیان خاطرات تأثیر میگذارند. در ارتباطی که هنگام مصاحبه شکل میگیرد، خودانگاره و برداشتهای متقابل طرفین ــ که بخشی از آن ریشه در جایگاه اجتماعی آنها دارد ــ جهتگیری گفتوگو را تعیین میکند. این اثرگذاری در شش سطح بروز مییابد: تصور راوی از خود، تصور مصاحبهکننده از خود، برداشت راوی از مصاحبهکننده، برداشت مصاحبهکننده از راوی، تصور راوی از نگاه مصاحبهکننده به او، و تصور مصاحبهکننده از نگاه راوی به وی.
سید محمدصادق فیض:
قاعدتاً نباید تفاوتی ایجاد شود، اما در عمل ــ بهویژه در حوزههای انقلاب و جنگ که ابتدا سراغ چهرههای شاخص میروند ــ دیده میشود هرچه از زمان وقوع حوادث فاصله میگیریم، راویان در بازگویی خاطرات خود ملاحظات مرتبط با موقعیت اجتماعی، سیاسی و حتی حزبیشان را نیز دخیل میکنند. همین امر موجب میشود روایتها گاه رنگ جهتگیریهای فردی و اجتماعی بگیرد. بنابراین، سنجش اعتبار چنین خاطراتی تنها با راستیآزمایی ممکن است؛ یعنی بررسی اسناد، مقایسه با خاطرات دیگران و تطبیق با اخبار و متون مرتبط تا بتوان درستی یا نادرستی روایت را تشخیص داد.
سیدولی هاشمی:
این پرسش دو جنبه دارد:
الف) اگر روایت در زمان وقوع واقعه یا اندکی پس از آن ثبت شود، معمولاً خیر؛ زیرا راوی هنوز در فضای همان حادثه قرار دارد و فاصله ذهنی ایجاد نشده است.
ب) اما اگر سالها از واقعه گذشته باشد و موقعیت اجتماعی راوی دچار تغییر شده باشد، تجربه علمی و عملی من بهعنوان کارشناس ادبیات پایداری نشان میدهد که بله، این تغییر بر روایت اثر میگذارد. بااینحال، باید توجه داشت که در برخی موارد، بهویژه در میان نظامیها، روایت دقیقاً مطابق با آنچه رخ داده، نقل شده است و دچار تغییر نشده است.
ابوالفتح مؤمن:
با توجه به اینکه امروز خاطرات و دادههای تاریخ شفاهی از منابع پژوهشاند، در راستیآزمایی آنها باید موقعیت اجتماعی صاحب خاطره را در نظر گرفت. نخست، مصاحبهکننده بر اساس جایگاه فرد پرسشها را تنظیم میکند تا دادههای مرتبط با نقش و تخصص او را بهدست آورد؛ اما اگر مهارت کافی نداشته باشد، ممکن است تحتتأثیر جایگاه راوی قرار گیرد و ملاحظهکاری یا بیاعتنایی کند. دوم، راوی نیز با توجه به موقعیت گذشته و کنونی خود ممکن است مصلحتنگری کند، نقش خویش را پررنگ جلوه دهد یا روایتش را روایت اصلی بداند. بااینحال، راوی صادق میتواند اطلاعات تازه و مستند ارائه دهد، زیرا دسترسی او به اسناد و دستنوشتها میتواند خاطرات را غنیتر کند.
شفیقه نیکنفس:
پرواضح است که امتیازاتی مانند تحصیلات عالی، شغل مناسب و منابع مالی، موقعیت اجتماعی برتری برای افراد ایجاد میکند و معمولاً به ارتباطات قویتر و قدرت سخنوری میانجامد. اما در تاریخ شفاهی، توانایی خوب حرفزدن بهخودیخود فضیلت محسوب نمیشود. در طرحهای تاریخ شفاهی چهار دسته اصلی وجود دارد: طرحهای موضوعمحور، طرحهای شخصیتمحور یا تاریخ زندگی، تاریخ اجتماعی و تاریخ خانوادگی. در همه اینها، تجربه فردی و نقش او در رویدادها اهمیت دارد، نه جایگاه اجتماعی یا مهارت روایتگری. چهبسا طبقات محروم، که از امتیازات اجتماعی بیبهره بودهاند، بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
غلامرضا عزیزی
بهنظر میرسد منصب، قدرت، نژاد، سن، ویژگیهای قومی ـ فرهنگی، طبقه و موقعیتاجتماعی راوی بر روند مصاحبه تاریخ شفاهی و نحوه بیان خاطرات اثرگذار باشد. مهمترین پیامد این وابستگی، «یادآوری و بیان گزینشی خاطرات» است. گاه راوی از بیم آنکه به بیتوجهی به منافع طبقه خود یا حتی خیانت به آن متهم شود، بخشهایی از خاطرات را حذف یا تعدیل میکند. همچنین پیشآگاهی او از اینکه نماینده طبقه خویش تلقی میشود، ممکن است روایت را در جهت کسب اقتدار کلامی یا دفاع از طبقهاش هدایت کند و روایت را بهصورت نانوشته علیه طبقات دیگر سامان دهد.
حمید قزوینی:
جایگاه اجتماعی، ارتباط تنگاتنگی با هویت و صنف و پایگاه اجتماعی انسان دارد و بر نظام رفتاری و زاویۀ نگاه او به جهان اثر میگذارد. تجربه نشان داده که روایت هر شخص از یک رویداد، از جمله موقعیت اجتماعیاش تأثیر میپذیرد. روایت یک معلم و یک هنرمند و یک کارگر از روز بازگشت امام خمینی نمیتواند روایتی یکسان باشد. همانطور که برداشت یک کارگر از مسئولیت اجتماعی با نگاه یک پزشک یا مدیر دولتی تفاوت دارد. هر فرد، بیآنکه قصد جعل یا اغراق داشته باشد، واقعه را بر اساس نشانهها و اولویتهایی خاص، حفظ و باز روایی میکنند که جایگاه اجتماعیاش، ناخودآگاه در آن نقش دارد.
ابوالفضل حسنآبادی:
توجه به بافت زمان و مکان در مصاحبه تاریخ شفاهی اهمیت زیادی دارد، زیرا در جریان روایت، دورههای مختلف زندگی راوی مستند میشود و ممکن است برخی موقعیتهای گذشته با جایگاه فعلی او در تضاد باشد و تمایلی به بازگویی آن نداشته باشد. در چنین شرایطی، هوشیاری مصاحبهکننده ضروری است؛ او نباید تحتتأثیر موقعیت اجتماعی راوی قرار گیرد و باید با ایجاد همدلی، جلب اعتماد و فراهمکردن فضایی امن، امکان بیان آزادانه خاطرات راوی را فراهم سازد تا اطلاعات، مستقل از جایگاه کنونی فرد، بهدست آید.
محمدمحسن مصحفی:
اثر دخالت موقعیت اجتماعی در بیان خاطره، بهصورت آگاهانه و ناآگاهانه قابل ردیابی است. در شکل نخست، راوی در وزن بخشیدن به رویدادها یا نقش اشخاص ـ عالمانه ـ میکوشد روایت را چنان صورتبندی کند که مؤید تحلیل سیاسی، اقتصادی یا تاریخی او باشد و در این مسیر، بیتوجهی به موازین انصاف نیز محتمل است. در حالت ناآگاهانه، رنگ گرفتن خاطره از موقعیت اجتماعی افراد موجب شده تاریخ شفاهی روایتی یگانه ارائه نکند. بخشی از تکثر روایت در تاریخ شفاهی ناشی از آن است که فرد، ناخواسته و با عینکی ساختهشده از باورها، علایق و تمایلات خود، واقعه تاریخی را مشاهده، درک و روایت میکند.
تعداد بازدید: 19
آخرین مطالب
پربازدیدها
100 سؤال/6
موقعیت اجتماعی راوی نقش مهمی در شکلگیری روایتهای تاریخ شفاهی دارد. راوی، هرگز از جایگاه طبقاتی، سیاسی، فرهنگی یا مذهبی خود جدا نیست و همین موقعیت بر نگاه او به وقایع، انتخاب موضوعات و شیوه بیان خاطرات اثر میگذارد. برای نمونه، فرمانده جنگ و یک رزمنده عادی شاید از یک رویداد بگویند، اما زاویه دید و لحنشان یکسان نیست. این تفاوتها تاریخ شفاهی را چندلایه و معنادار میکند.





