پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/10


25 آذر 1404


از چند پژوهشگر و فعال حوزه‌ تاریخ شفاهی خواستیم دیدگاه خود را دربارۀ سؤالات تاریخ شفاهی بیان کنند. نام هر یک از شرکت‌کنندگان در ابتدای پاسخ‌ آنها آمده و متن تمام پاسخ‌ها تا پایان هفته در همین‌ درگاه منتشر خواهد شد. هدف از این طرح، گشودن دریچه‌های جدید به یک مسئله و ارتقای گفت‌وگوهای علمی در حوزۀ تاریخ شفاهی است.

در این طرح، شنبۀ هر هفته یک پرسش مطرح می‌شود و از کارشناسان می‌خواهیم تا پایان هفته دیدگاه خود را در قالب متنی کوتاه (حدود ۱۰۰ کلمه) ارائه کنند. تمامی پاسخ‌ها در کنار یکدیگر منتشر خواهند شد تا مخاطبان بتوانند دیدگاه‌ها را مقایسه و تحلیل کنند.

مطالب، نظرات فرستادگان است و لزوماً نظر سایت تاریخ شفاهی نیست. هرچند قرار است پاسخ‌ها بر اساس حدود ۱۰۰ کلمه باشند، اما برای رعایت ادب و ناقص نماندن بحث، در مواردی پاسخ‌های بیش از این اندازه نیز پذیرفته می‌شود.

این بار از کارشناسان تقاضا کردیم پاسخ سؤال را تا یکشنبه شب ارسال فرمایند تا همۀ پاسخ‌ها روز سه‌شنبه منتشر شود.

سؤال 10:

مالکیت معنوی یک اثر تاریخ شفاهی متعلق به کیست؛ مصاحبه‌کننده، تدوین‌گر، راوی؟

____________________________________________

پاسخ به سؤال 10:

محمدمهدی بهداروند

در حقوق مالکیت فکری، اصل بر این است که «پدیدآورنده» صاحب حق محسوب می‌شود و تاریخ شفاهی ذاتاً اثری مشترک و چندلایه است. در نبود قرارداد کتبی، راوی مالک حقوق ادبیِ گفتار و خاطره خود است؛ مصاحبه‌کننده مالک پرسش‌ها، طراحی مصاحبه و سهم خلاقانه‌اش در هدایت و ثبت گفت‌وگو است. تدوین‌گر فقط نسبت به افزوده‌های خلاقانه خود حق دارد، نه اصل روایت. فایل ضبط‌شده و محصول نهایی می‌تواند برای تهیه‌کننده نیز حق بهره‌برداری ایجاد کند. بااین‌حال حقوق معنوی مانند ذکر نام و منع تحریف باقی می‌ماند. راه استاندارد، تنظیم فرم رضایت و تعیین دقیق حدود مالکیت و انتشار است.

محمدمهدی عبدالله‌زاده

حقوق مالکیت معنوی  Intellectual Property Rights  به آثاری می‌پردازد که حاصل فکر، اندیشه و خلاقیت انسان‌اند و ریشه در آفرینش‌های ذهنی او دارند. در کشور ما، همانند اموال مادی، ثبت این حقوق بر عهدۀ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور است. این نظام حقوقی، ارزش اندیشه و دستاوردهای فکری انسان را به رسمیت می‌شناسد و حقوقی چون حق انتساب اثر، جلوگیری از تحریف، حفظ تمامیت اثر و استفاده از نام و تصویر را دربرمی‌گیرد. در آثار تاریخ شفاهی، راوی، مصاحبه‌کننده، پیاده‌ساز و تدوین‌گر هر یک نقشی متفاوت دارند؛ ازاین‌رو، توافق میان آنان دربارۀ تقسیم منافع مادی و حقوق معنوی اثر ضروری است.

حسن بهشتی‌پور

در تاریخ شفاهی، محصول نهایی معمولاً حاصل مشارکت چند خالق اثر است و ازاین‌رو، مرزهای مالکیت معنوی آن مانند آثار نویسندگی یا پژوهشی، روشن و ساده نیست. تاریخ شفاهی ماهیتی «چندلایه» دارد و سهم هر مشارکت‌کننده بر اساس میزان مداخله خلاقانه، نقش در شکل‌دهی محتوا و تبدیل مواد خام به روایت نهایی تعیین می‌شود. راوی صرفاً منبع اطلاعات نیست، بلکه یکی از خالقان اصلی اثر است؛ روایت تجربه زیسته او به‌دلیل انتخاب‌های زبانی و تولید معنا، ماهیتی ادبی دارد و مالکیت محتوای روایت به او تعلق می‌گیرد. نقش مصاحبه‌کننده و تدوین‌گر نیز مؤثر است، اما متناسب با سطح هدایت، ساختاردهی و بازپرداخت روایت تغییر می‌کند. بااین‌حال، جایگاه محوری راوی همواره حفظ می‌شود.

سیدولی هاشمی

در تاریخ شفاهی سه نوع مالکیت مطرح است: معنوی، مادی و اعتباری. مالکیت معنوی متن و تمامی ملحقات آن، از جمله اسناد، عکس‌ها و یادداشت‌ها، متعلق به راوی است و هرگونه استناد باید به نام او انجام شود. مصاحبه‌کننده کاشف روایت و تبدیل‌کننده آن به صوت است، اما مالک محسوب نمی‌شود. تدوین‌گر با سامان‌دهی و خوانش‌پذیر کردن روایت، نقشی مؤثر دارد و می‌توان برای او سهمی از مالکیت معنوی قائل شد. هرچند افراد دیگری نیز در تولید اثر نقش دارند، اصل مالکیت معنوی متعلق به راوی و پس از آن تدوین‌گر است.

غلامرضا عزیزی

اثر تاریخ‌شفاهی دست‌کم چهار نمود دارد: ترانویسی، مصاحبه اصلاح‌شده، مصاحبه بازتدوین‌شده و تاریخ‌نگاری شفاهی (فردی یا گروهی). در همه این نمودها، راوی، مصاحبه‌کننده و تدوین‌گر حق دارند نام و نقش‌شان در شناسنامه اثر آورده شود. در ترانویسی که عین مصاحبه با کمترین دخل و تصرف منتشر می‌شود، مالکیت معنوی با راوی است و مصاحبه‌کننده نقش خود را دارد. در مصاحبه‌های اصلاح‌شده و بازتدوین‌شده نیز راوی پدیدآور اصلی است، اما در تاریخ‌نگاری شفاهی، از آنجا که تدوین‌گر مصاحبه‌ها را به‌عنوان منبع اصلی تحقیق بازآفرینی می‌کند، مالکیت معنوی اثر با اوست.

سید محمدصادق فیض

مالکیت معنوی یک اثر تاریخ شفاهی در نهایت با راوی است، زیرا او تولیدکننده محتوای اصلی اثر است. اگر این اثر در قالب کتاب منتشر شود، مالکیت اثر با نویسنده یا تدوین‌گری است که خاطرات و روایت را به متن نهایی تبدیل کرده است. در تولید هر کتاب، افراد دیگری نیز نقش دارند، اما نام نویسنده بر جلد کتاب نقش می‌بندد. سهم و بهره سایر عوامل تولید محفوظ است، اما توانایی نویسنده در بهره‌گیری از خاطرات و سامان‌دهی آنهاست که اثر نهایی را شکل می‌دهد و نقش دیگران، هرچند مؤثر، نتیجه توان به‌کارگیری و هدایت اوست.

حمید قزوینی

تاریخ شفاهی، مانند هر فعالیت دیگری، نیازمند نظام حقوقی روشن است که متخصصان حقوق درباره آن نظر دهند. به‌طور کلی، وقتی خاطرات به‌صورت قانونی ضبط و منتشر می‌شوند، سه طرف در مالکیت آن سهم دارند. حق راوی از نوع مالکیت معنوی است، زیرا خاطرات محصول فکری و ذهنی اوست و قابل واگذاری نیست. در مقابل، حق مصاحبه‌گر و تدوین‌گر از نوع مالکیت مادی است، زیرا محصول نهایی متن، فایل صوتی یا تصویری قابل خرید، فروش و واگذاری است و هر کس به میزان نقش خود می‌تواند ادعای مالکیت داشته باشد.

ابوالفضل حسن‌آبادی

مالکیت معنوی یکی از مباحث مناقشه‌برانگیز در تاریخ شفاهی است و بسته به نوع پروژه و سفارش‌دهنده می‌تواند متفاوت باشد. برخلاف تصور رایج که مالکیت معنوی را صرفاً در خروجی منتشرشده جست‌وجو می‌کنند، این مالکیت در اصل به محتوای شفاهی تولیدشده تعلق دارد، حاصل گفت‌وگوی مصاحبه‌کننده با مصاحبه‌شونده. تملک معنوی می‌تواند بسته به نوع کار به مصاحبه‌کننده، مصاحبه‌شونده یا مرکز سفارش‌دهنده تعلق گیرد. هنگام انتشار، نام تدوینگر و ناشر نیز مطرح می‌شود و گاهی تمام عوامل مؤثر در مالکیت معنوی در یک مجموعه، مانند حوزه هنری سوره، جمع می‌شوند و گاهی بین مرکز سفارش‌دهنده و ناشر تعامل مشترک برقرار می‌شود.

ابوالفتح مؤمن

تاریخ شفاهی یک کار گروهی است که با شناسایی سوژه توسط راوی آغاز می‌شود. در تولید یک اثر، راوی، مصاحبه‌گر، پیاده‌کننده متن، تدوینگر و ناشر همگی در آن سهیم هستند. مصاحبه با راوی ممکن است به‌صورت شخصی، سازمانی یا توسط نهادهای متولی انجام شود. همه دست‌اندرکاران از حقوق مادی برخوردارند و برخی نهادها، مانند حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، تلاش در رعایت این حقوق دارند. با این حال، مالکیت معنوی اثر تاریخ شفاهی متعلق به راوی است و انتشار خاطرات بدون اجازه او ممکن نیست. شایسته است نهادها و مؤسسات، به‌ویژه انجمن تاریخ شفاهی ایران، با تدوین دستورالعمل و آیین‌نامه، مالکیت معنوی و راهکارهای آن را مشخص کنند.

شفیقه نیک‌نفس

مالکیت معنوی به حقوق ناشی از فکر و خلق اثر تعلق دارد و هر چیزی که نتیجه تلاش ذهنی و استعداد فردی باشد، می‌تواند مشمول آن شود. کارکرد اصلی این مالکیت، جلوگیری از سرقت و بهره‌برداری بدون اجازه از اثر است. در تاریخ شفاهی، مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده هر دو در جایگاه تاریخ‌نگار و خالق اثر هستند و حق مالکیت فکری دارند. همچنین تدوینگر نیز دارای حق مالکیت فکری است و شایسته است نام همه این افراد در مستندات آرشیوی، روی جلد، صفحه عنوان و مقدمه اثر منتشرشده آورده شود.

محمدمحسن مصحفی

مطابق تعریف آنچه حقی به نام مالکیت معنوی را ایجاد می‌کند، نوآوری، خلق و آفرینش یک اثر ادبی، هنری، فکری و... است. بر این اساس: راوی هر چند مالک خاطره است و اجازه استفاده از آن را می‌دهد، اما در مالکیت معنوی سهمی ندارد. مصاحبه‌گری به معنای عام آن نیز وابسته به آفرینش نیست. برخلاف تدوین و نگارش که ذاتا متوقف بر خلق و آفرینش است و جز با آن محقق نمی‌شود. در واقع کتاب را می‌توان اثر تدوینگر- بر پایه روایت راوی- دانست.

در فرض وجود یک کارفرما برای انتشار کتاب اما، تمامی حقوق ایجاد شده، توسط یک قرارداد، به کارفرما منتقل می‌شود. در این حالت تدوینگر پیمانکار است و مالکیت معنوی خود را به کارفرما انتقال داده است.



 
تعداد بازدید: 42


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 
پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/9

در پانویس‌های توضیحی شایسته است که طیفی (حداقل تا حداکثر) را برای کلمات نیازمند گویاسازی مشخص کرد تا متن نوشته‌شده جامع، مانع و اقتصادی باشد. همچنین باید توضیحات نوشته‌شده دربارة اشخاص، اصطلاحات و رخدادها، متناسب باشند(همتانویسی). مثلاً فردی را در سی کلمه معرفی نکرد و فرد دیگر را در سیصد کلمه. در این صورت باید گویاسازی حد مشخصی را رعایت کرد...