برگزاری سومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس در نهم و دهم بهمن‌ 1400


06 بهمن 1400


سومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس به همت سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس و پژوهشکده اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و با همکاری نهادهای پژوهشی، ‌دانشگاهی، نظامی و سایر مراکز و مؤسسات، در روزهای شنبه و یکشنبه، نهم و دهم بهمن‌ جاری به صورت مجازی و حضوری در سالن قلم کتابخانه ملی ایران برگزار خواهد شد.

محورهای اصلی این همایش شامل مبانی نظری و پیشینه تاریخ شفاهی دفاع مقدس، تاریخ شفاهی دفاع مقدس، ضرورت‌ها و فرصت‌ها، آسیب‌شناسی و موانع پیشِ روی تاریخ شفاهی دفاع مقدس و همچنین سیاست‌گذاری‌ و نقش سازمان‌های لشکری و کشوری در تاریخ شفاهی دفاع مقدس است.

در این همایش سردار بهمن کارگر، رییس بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس، دکتر سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و آقای علیرضا مختارپور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی سخنرانی خواهند کرد و شرکت در آن برای علاقمندان آزاد است.

در روز شنبه، نهم بهمن سه پنل با حضور داوران مقالات برگزار می‌شود که در هر یک، پنج مقاله ارائه خواهد شد و در نهایت شش مقاله برتر معرفی خواهند شد. همچنین  به دلیل شرایط کرونایی و برای تسهیل استفاده علاقمندان ساکن در شهرهای مختلف، دسترسی به پنل‌ها از طریق لینک‌های زیر میسر است:

https://room.bonyad-defa.ir/panel3

https://room.bonyad-defa.ir/panel2

https://room.bonyad-defa.ir/panel1

پخش زنده همایش در روز دوم (10 بهمن):

http://www.bonyad-defa.ir/live

شایان گفتن است نخستین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس در تاریخ هفتم مهر 1389 و دومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس در 12 اسفند 1397 برگزار شده‌اند و همایش سوم هم قرار بود در تاریخ پنجم بهمن‌ برگزار شود، اما برای بررسی تمامی مقاله‌های رسیده به تعویق افتاد.



 
تعداد بازدید: 4211


نظر شما


08 بهمن 1400   15:54:54
محمدمهدی عبدالله‌زاده
الحمدلله مسولان محترم در این نوبت با دایر کردن یک گروه در واتساپ، صاحبان مقاله را در جریان سیر کارشان قرار داده‌اند.
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.