خاطرات زهرا حسینی
06 دی 1401
سیده زهرا حسینی، امدادگر دوران دفاع مقدس و راوی کتاب دا، مهمان صد و هشتاد و نهمین برنامه شب خاطره بود. او درباره زمانی که ارتش بعث وارد خرمشهر شد و روی دیوار نوشت: آمدهایم که بمانیم، خاطره گفت. او گفت پسری به نام بهنام بود که به خطوط دفاعی خرمشهر میرفت و اطلاعات جمع میکرد و وقتی نیرهای بعثی او را میگرفتند گریه میکرده و رهایش میکردند. ادامه این روایت را ببینیم.
تاکنون 341 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 6 بهمن 1401 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 639








آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-40
...از ترس نتوانستم کتاب را بردارم و با خود بیاورم. آن را همانجا انداختم و برگشتم. با دیدن این صحنه حرف پدرم را به خاطر آوردم که گفته بود «مبادا به طرف ایرانیها شلیک کنی. آنها مسلمانند. حتی در بدترین شرایط هیچ عمل خلافی علیه ایرانیها نداشته باش.» و تصمیم گرفتم هر طور شده خودم را تسلیم کنم.






