خاطرات هوشنگ صمدی


11 دی 1402


ناخدا یکم؛ هوشنگ صمدی، از تکاوران بازنشسته نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مهمان دویست و نوزدهمین برنامه شب خاطره (آذر 1390) بود. او درباره مقاومت نیروی دریایی در خرمشهر خاطره گفت: ما در دو محور اصلی با عراقی ها درگیر بودیم، یکی محور پلیس راه اهواز به خرمشهر و دیگری در محور خرمشهر به شلمچه که من همیشه در محور شلمچه بودم. 8 مهر به من خبر دادند که در پلیس راه درگیری بسیار سنگین است و دشمن با تعداد زیادی تانک در مسیر جاده خرمشهر دارد پایین می‌آید. ما هرچه سلاح ضد تانک داشتیم، همراه گروه رزمی به پلیس راه فرستادیم. خودم هم مجبور شدم به همان منطقه بروم. فرمانده دسته تفنگ 106 ما آن زمان سروان مرادی بود. در سمت چپ جاده مستقر شده بود و کنترل می‌کرد؛ وقتی به او رسیدم، گفت می‌خواهم به آن سمت جاده بروم و قبضه‌های آن‌جا را کنترل کنم، شما همین‌جا باش و این سمت را خوب ببین. وقتی رفت، در وسط جاده ترکش خمپاره و توپ سر او را از تنش جدا کرد...

در ادامه این روایت را ببینیم.

تاکنون 353 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 5 بهمن 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو



 
تعداد بازدید: 1226


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»