خاطرات‌ فاطمه وهاج


16 مهر 1403


فاطمه وهاج، دختر شهید علی‌اکبر وهاج، مهمان دویست‌وسی‌ودومین برنامه شب خاطره (دی 1391) بود. او درباره متحول شدن پدرش خاطره گفت. او گفت: «مادرم و زن عموجانم همکار بودند. پدرم در خانه عموجانم با مادر آشنا شد. در همان دوران سربازی ازدواج کردند. 1352، وقتی 29 ساله بود و دو فرزند داشت، به سینما رفت. از مسجدِ روبه‌روی سینما، صدای مرحوم فخرالدین حجازی را شنید. ضمیر ناخودآگاهش او را به سمتِ مسجد کشید. پس از آن روز، متحول شد. با آیت‌الله مطهری و دکتر شریعتی آشنا شد. دیگر از تفریحات و استراحت کم می‌کرد و مدام در حال جبران عبادت‌های از دست‌رفته بود. بعدها با انتشار اعلامیه‌های امام خمینی(ره) به مبارزه در راه احیا شدنِ اسلام پرداخت.»

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون360 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 3 آبان 1403 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 767


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 4

هر کس که می‌توانست خودش را به پنجره رساند و سرش را بیرون کرد تا هوای تازه استنشاق کند. شیشه دستم را پاره کرده بود. یکی از بچه‌ها گفت که بروم پانسمان کنم. گفتم: ـ آنها آنجا منتظر هستند، پام برسه کتک می‌خورم. یکی از بچه‌ها که اسلحه را از دستم گرفته بود، پرسید: ـ دستت چه شده؟ با تردید گفتم: ـ شیشه رفته، پاره شده.