خاطرات مهرزاد ارشدی
16 بهمن 1403
مهرزاد ارشدی، نیروی جهادی و عکاس دوران دفاع مقدس، مهمان دویستوسیوهفتمین برنامه شب خاطره (مرداد 1392) بود. او درباره شهید داوود حیدری و ماجرای هندوانه در ماه رمضان خاطره گفت. او گفت: «وقتی جنگ شروع شد، جوانهای انقلابی مساجد، بدون کارت و پلاک، برای دفاع از مرزها به جبهه رفتند. داوود حیدری هم از محله استادمعینِ تهران به آبادان آمد. ماه رمضان بود و انگار از هوا آتش میبارید. هرچند آن گرما برای بچههای جنوب قابل تحمل بود. داوود گفت برای افطار چیزی بگیریم که بتوانیم تشنگی را تحمل کنیم. رفتم بازار مرکزی آبادان که 200 متر با خط مقدم فاصله داشت. تعدادی مغازه برای مایحتاج رزمندهها باز بود. جوانی مقابل یک مغازه ایستاده بود. روی زمین چند هندوانه کنار پایش بود. تا هندوانهها را دیدم چشمم برق زد ...»
در ادامه، این روایت را ببینیم.
تاکنون 365 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ وادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 اسفند 1403 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 340








آخرین مطالب
پربازدیدها
- خاطرات محسن رفیقدوست
- بایکوت با زندان در زندان
- گزارش چهارمین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس-3 و پایانی
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 140
- سیصد و شصت و ششمین شب خاطره - 1
- رمزگشایی از ارتباط درونی فرد با پدیده؛ وظیفه تاریخ شفاهی است
- برشی از خاطرات حاج حسین یکتا
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 141
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 141
من نمیدانم چرا آن معلول را اعدام کردند. فکر میکنم لازم هم نباشد که بدانم زیرا فقط باید با خود بگویم که او حتماً مخالف حزب بعث و صدام کافر بوده است شاید در این جا مصاحبهای کرده بوده که او را شناسایی و اعدامش کردند. فکر میکنم عدهای از این معلولین را اعدام کرده باشند.






