مکالمه تلفنی محمدرضا شاه با علی امینی


شرحی بر مکالمه تلفنی محمدرضا شاه با علی امینی

فایل صوتی که در اینجا ملاحظه می فرمائید مربوط به شنود ساواک از خانه دکترعلی امینی نخست وزیر زمان شاه است. این مکالمه تاریخی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی درپنجم دی ماه 1357 انجام شده است. شاه در ابتدای سخنان خود به سخنرانی کریم سنجابی دربیمارستان پهلوی( امام خمینی کنونی) اشاره دارد. بر اساس اسناد موجود در ساواک دراطلاعیه هایی که در قسمت های مختلف دانشکده پزشکی بیمارستان پهلوی در روز دوشنبه چهارم دیماه 1357 نصب شده بود از کلیه کارکنان دانشکده خواسته شده در ساعت 10 صبح به منظور پشتیبانی از استادان متحصن در دانشگاه تهران به خیابان رفته و اقدام به راهپیمایی کنند. درپایان این راهپیمایی دکتر کریم سنجابی برای حضار سخنرانی کرده است.

درمکالمه تاریخی شاه با علی امینی، علاوه بر موضوع سخنرانی سنجابی ، آنها درباره اتفاق هایی که درپنج دی ماه1357 به وقوع پیوسته است، باهم مشورت می کنند . شاه 21 روز قبل از خروج از ایران به صراحت به امینی می گوید « ما داریم آب می شویم»

درادامه این مکالمه شاه تلاش می کند دیدگاه علی امینی را در باره سخنرانی کریم سنجابی در بیمارستان پهلوی تهران بداند. سنجابی در این سخنرانی بصورت علنی خواستار تشکیل جمهوری دموکراتیک درایران بجای نظام شاهنشاهی شده بود. علی امینی ضمن اظهار بی اطلاعی ازاین ماجرا می گوید اگرچنین ادعایی صحت داشته باشد اقدام غیر قانونی است و در نهایت در برابر پرسش مشورتی شاه در باره دستگیری سنجابی، نظر موافق خود را اعلام می کند .

دربخش دیگری از این سند در باره ترور استاد نجات اللهی گفتگو شده است. این استاد شهید در محل تحصن اساتید دانشگاه هنگام قدم زدن بر روی تراس ساختمان وزارت علوم در خیابان ویلا (استاد نجات اللهی کنونی ) توسط نیروهای امنیتی به شهادت رسیده بود. شاه و امینی در باره مشکوک بودن این اقدام به بحث می پردازند و هر دو مدعی آن هستند که احتمال دارد کار مخالفان باشد!!

در بخش سوم در باره اعتصاب کارکنان نفت و تاثیر آن بر اقتصاد ایران و منطقه صحبت می شود که دراین مورد امینی به تشریح اقدامهای احتیاطی خود با کمک معتمدین انقلابی درمهار اعتصاب کارکنان صنایع نفت ایران می پردازد.

در این بخش شاه ضمن اظهار نگرانی برای از دست دادن درآمدهای نفتی به صراحت عجزخود را در برابر اراده مردم برای سرنگونی حکومتش نشان می دهد انجا که میگوید:

« بله ، اصلاً رفتیم، بدون اینکه با آبرو هم رفته باشیم، مثل پیرزن ها، »

 

متن کامل پیاده شده از نوار مکالمه محمدرضا پهلوی با دکتر علی امینی

از دربار با منزل علی امینی تماس گرفته اند :

امینی : الو

شاه : الو

امینی : تعظیم عرض می کنم قربان

شاه: شب بخیر ، شنیدید که سنجابی صحبت از جمهوری دمکراتیک چیز ایران کرده دیروز؟

امینی : نه قربون – نه خیر

شاه : خب چکار کنیم در این صورت
امینی : برخلاف قانونه آقا

شاه : تحمل نمیشه کرد

امینی : نخیر ، بنده صحبتی نشنیده ام – قربون ، نخیر

شاه : بله از قرار معلوم در میتینگ آن بیمارستان پهلوی، نطق کرده و صحبت از جمهوری دموکراتیک خلق کرده

امینی : عجب

شاه : اینطور میگن

امینی : نه بنده نشنیده ام آقا ، نه

شاه : خب در صورت صحت چی ؟

امینی : این که خلافه و اگر بخواهید یک ذره جلوش رو ول کنید که باعث زحمت که به این ترتیب ، شعارهای اینجوری که قابل تحمل نیست

شاه : اصلاً ما داریم آب میشیما!

امینی : نخیر آقا اصلاً (نانفهوم) ایست، اصلاً اقدامات زیادی کرده بود راجع به نفت و روی هم رفته بد نبود قربان. با آقای فلسفی صحبت کردیم، قرار شد که یک مقدار در منابر بگن که مردم احتکار نکنند ضمناً کارگران هم یک تقاضاهایی داشتند ، که الان آقای طالقانی پیام دادند که من مشغول هستم که این بخش داخلی لنگ نشه

شاه : خب درآمدمون چی میشه؟

امینی : والا که عجالتاً تجارت داخلی خیلی خطرناکه ولی این را جلو شو بگیریم تا ببینیم قسمت بعدش چی میشه، آقای انتظام صبح مشغول بود که دیشب تلفن کردم این اقدامات شده و سه قسمت بود که یکی هم راجع به همین موضوع ارتش بود و بردنِ نفت که این هم کارگرها امروز صبح بعضی ها گفتن نفت رو ارتشیها زیادتر می برن و جنبه رزرو دارد و میخواهد تعدیلی بکنند و یکی هم راجع به خود منطقه آبادان و اونجاهابود ، خوزستان که نظامی ها رو از آنجا جمع کنند و خود کارگرا یک سرکارگری معین می کنند که خودشون تامین می کنند و نظامی دخالت نکنند و خب همین مسائلی بود که دیشب اتفاقاً به عرض تون رسوند، بله، گفت مجدداً به عرض تون میرسونه که تا سه قسمت بود که این قسمت را تامین بکنند که یکی این نفت داخلی که خیلی خطرناک هم است، این معطل نشه

شاه : فردا جلسه دارم با نظامی ها ولی خب این را من الان تعقیب می کنم موضوع سنجابیو اگر تایید شد خب قبول کنیم؟

امینی: والا به نظربنده مشکله قبول کردنش ولی اینطور اصلا دیگه اختیار درمی آید از دست همه !

شاه : بکلی

امینی: بله این دیگه صحیح نیست

شاه: پس دیگه نقشه نمی شه ریخت

امینی: نه دیگه هیچی یه وقت میبینی اصلاً به کلی نمی شه

شاه : و در اون جا در اون بیمارستان پهلوی اونها گفتند بودند که بله ما یک جمهوری توده ای میخواهیم مثل رومانی

امینی: صحیح ، نه من نشنیدم

شاه: توی خیابونها هم که دیگه هر روز شعار و اینها

امینی: بله ، یک عده هم طرفدار سخت گیری بودند و صبح مراجعه می کردند که بالاخره این شل کن سفت کن درست نیست.

شاه : خب مقرراتیه که هست، آیا صحیح نیست که مقررات اجرا بشه؟

امینی : خب مقررات که باید اجرا بشه اونکه چاره ای نداره، منتها یک وقتی تدبیری می خواهد، یک دسته مقررات اجرا نشه همه چی لق میشه، تقریباً همین طور هم شده دیگه، هم حکومت نظامی هست هم نیست ولی یک مقدار اسباب تجرییه عده ای شده و زندگی مردم واقعاً داره لنگ میشه.

شاه : اصلاً من نمیدونم مثلا فردا چه میشه ، یعنی اگر قانونو اجرا نکنیم

امینی: نه آقا قانون باید اجرا بشه علی القاعده همه طرفدار اجرای قانون هستند دیگه، شکی نیست اگر قانون اجرا نشد که هرج و مرجه

شاه : اصلاً نمیشه دیگه اصلاً هیچ چیزو پیش بینی کرد

امینی: نخیر ، واقعاً قابل پیش بینی نیست و در میره از هم چون یک عده هم این وسط برای سخت گیری ادارات هم ، یک عده ای تایید می کردند که اگر گفتند که آقا کسی نیاید بیرون ، حد عمل را بکنند و یک عملی دنبال این حرف باشه

شاه: حالا من تحقیق می کنم راجع به سنجابی و اگر یک همچین حرفی زده باشه؟

امینی: خوب دیگه چاره ای نیست باید جلوش گرفته بشه

شاه : بگیریمش

امینی : بله چون اینها یک مقداری دارن تلاش هایی می کنند برای اینکه مانع آمدن [غلامحسین] صدیقی بشن

شاه: الان بله ، فکر میکردن که میاد

امینی: بله بله یک مقدار دارن پیش گیری همین را شروع میکنن و همینطوره

شاه : در شهر هم فکر می کنم باید یک خورده جلوشو گرفت!

امینی: بله بله یک مقدار باید جلوش رو گرفت برای اینکه بدین ترتیب اسباب زحمت خواهد شد خب مردمِ بیکار هم زیاد هستند یک مقدار تماشاچی بیکار هم به اینها اضافه می شه و کافی مردم عصبانی میشن دیگه !

شاه : یک کسی هم روی بالکن وزارت فرهنگ اومد بود، همون جایی که تحصن کرده بودن ،حالا تیر از کجا اومده خورده بهش، تلف شده ، یکی از اون دکترا. حال اینم فردا لابد میخوان پیراهن عثمون بکنن!

امینی: لابد دیگه بعضی از این افراد اشخاصین که کارهایی رو می کنن، معلوم نیست که اصلاً کارهای ایرنسپونساب [غیر مسئولانه [irresponsibleاست تقریباً ، البته تو این یه میلیون تصمیم این چیزها پیش می آید خواه ناخواه.

شاه: حتماً ، از توی اتومبیل هام تیراندازی می کنن.

امینی: عجب !

شاه: افراد معمولی می یان از اتومبیل تیراندازی میکنن چندین اتوبوس آتش زدند.

امینی: نخیر یک مقدارش البته سخت گیری میخواد، خشونت و سخت گیری میخواد، چاره ای نیست و الا اصلاً در میره

شاه : در همین فکرم دیگه که اگر ما قانونو اجرا نکنیم

امینی : نه دیگه تو اجرای قانون کسی نمیتوند ایراد بگیره، قانونو باید اجرا کرد

شاه: بله، اصلاً رفتیم، بدون اینکه با آبرو هم رفته باشیم، مثل پیرزن ها، راجع به تبریز هم دستور داده ام ، نمیدونم تماس گرفته با اون فرماندار نظامی یا نه ؟

امینی: نخیر ، هنوز نرفته

شاه : هنوز نرفته؟

امینی : نخیر

شاه: پس دیشب هم همین صحبتی کردیم که بالاخره قانون اجرا بشه

امینی : بله خود آقای صدیقی موافق قانون که حتماً باید اجرا بشه که خلاف قانون خوب نیست می خوان اجرا نشه ، خب هیچی

شاه : حالا این عقب افتادن شما همان دلایلی که دادن دیروز همونو می بینید؟

امینی : بله بله یک قدری، یک عده ای صبح فرستادم پهلوی آقای صدیقی پنج شنبه همان استادانی که شرفیاب بودند پنج شنبه صبح ساعت هشت مبرن که ایشان قدری تسریع بکنند که خواه و نا خواه که یک قدری زودتر جلو بیافتد، تاخیر زیادش هم صلاح نیست.

شاه : ولی تا اون موقع باید نظم را حفظ بکنیم

امینی : بله بله چون غیر از این چاره ای نداریم، مردم واقعاً یک عده ایشان جداً ناراحتند. حالا اگه نظمی نباشد، اسباب زحمت همه است، آخه این مدارس را بیخود اجازه دادند باز بشه، آخه به صلاح هم نبود، بیخود بود

شاه : بله کار بیخودی بود ، این تحصن در دانشگاه که از اون هم بدتر است

امینی : بله خسته می شوند می آیند بیرون، اون خیلی مهم نیست

شاه : چرا ! آنجا را مرکز [قرار] دادند، تلفن دارن ، مرکز دارن، همه چیز دارن، به پاریس تلفن میزنند، پیش خدمت دارند و ستاد عملیاتشان شده !

امینی : هر جا تلفن میشه قطع می کنند

شاه : برق و تلفن و اینها را قطع کرده اند

امینی : بله

شاه : این که دیگه اشکال نداره

امینی : نخیر اشکالی نداره ، بله این جزء تدابیری است، خسته میشن میایند بیرون ، برق و تلفن و ارتباط داشتن غلط است

شاه : خیلی خب ، اگر چیزی بود بعد به شما میگم

امینی : بله سایه مبارک کم نشه

***

تحلیل مکالمه تاریخ شاه با علی امینی

سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ایران نخستین بار پس از گذشت سی و شش سال، نوار صوتی مکالمه تلفنی شاه با علی امینی نخست وزیرسابق ایران را دراختیار پژوهشگران تاریخ معاصر و همه علاقه مندان به شناخت واقعیت های پشت پرده تاریخ ایران قرار داده است. امید است این اقدام روشنگرانه بازهم ادامه یابد تا نسل جدید انقلاب اسلامی ، با واقعیتهای بازهم بیشتری از ناگفته های بیداد ستم شاهی پهلوی آشنا شود.

این مکالمه تاریخی که جزو اسناد برجای مانده از سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) است که بخشی از آن اخیرا در اختیار موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی قرار گرفته است که به دلیل اهمیت بسیار بالایی این سند صوتی ، تحلیل محتوا و بررسی جزئیات آن برای پژوهشگران تاریخ معاصر مهم به نظر می رسد.

الف- سندیت مکالمه شاه با امینی

برای کسانی که با صدای شاه و امینی آشنا هستند ، سندیت این نوار صوتی که حاصل از شنود منزل علی امینی توسط ساواک بوده ، تردیدی وجود ندارد. ضمن آنکه محتوای نوار هم بخوبی موید این واقعیت است که شاه و عوامل حکومت سرکوبگرش آنچه که در نهان بین خود مطرح می کردند با آنچه که در گفتار و عمل خود نشان می دادند ، تفاوت اساسی داشت .

ب: دلایل اهمیت سند صوتی مکالمه شاه با امینی

انتشار محتوای این سند صوتی از جنبه های مختلف حائز اهمیت است که به پنج مورد آن بسنده می شود:

1- شرایط زمانی انجام مکالمه

با توجه به متن مطالب مطرح شده در مکالمه از جمله اشاره به شهادت استاد نجات اللهی گفتگوی تلفنی شاه با امینی در پنجم دی ماه 1357 انجام شده است. یعنی دقیقا 21 روز قبل از فرار شاه از ایران . در این تاریخ مبارزات مردم ایران علیه رژیم ستم شاهی به اوج خود رسیده بود و شاه با بیان این واقعیت که « داریم آب میشیما » بخوبی نشان می دهد تا چه اندازه در حضیض ذلت و بلاتکلیفی قرار داشته و در چنین شرایطی بجای روی آوردن به مردم همچنان تلاش دارد از علی امینی ورشکسته سیاسی در آن زمان برای اتخاذ تصمیم های عادی حکومتی خود مشورت بگیرد. چرا بخاطر آنکه هنوز تصور می کند علی امینی مهره آمریکا در ایران می تواند منعکس کننده دیدگاه های آمریکا برای او و متقابلا انتقال دهنده نظرات شاه برای مقام های آمریکایی باشد. غافل از آنکه انقلاب مردم ایران با رهبری خردمندانه امام خمینی (ره) با ابتکارات و هوشمندی آمریکایی ها را نیز دچار بهت و حیرت کرده است و در عمل آنها نمی توانستند مانع پیروزی انقلاب اسلامی بشوند.

2- واقعیت های ناگفته در بیان شاه و امینی

شاه که با شنیدن وعده تشکیل نظام جمهوری در کشور ، حکومت خود را پایان یافته می بیند مانند هر دیکتاتور دیگر می کوشد با مشورت گرفتن از علی امینی به عنوان عامل آمریکا در ایران برای خود راه حلی پیدا کند تا به تعبیر خود « اصلاً رفتیم، بدون اینکه با آبروهم رفته باشیم، مثل پیرزنها، » بلکه بتواند از سقوط حتمی نظام غیر مردمی و ستمگر پهلوی جلوگیری کند . اما همه می دانند که در پنجم دی ماه دیگر برای تصمیم گیری خیلی دیر شده بود . شاه در اوج تزلزل تصمیم گیری به بی برنامه بودن خود اذعان دارد و تنها ناراحت است که چرا نمی تواند رژیم خود را از سرنگونی حتمی نجات دهد.

3- اشاره به اعتصاب نفت وتاثیرات ان بر اضمحلال رژیم شاه

حکومت سرکوبگر شاه که می دانست با از دست دادن درآمدهای نفتی نمی تواند ماشین سرکوبگر خود را پشتیبانی کند به شدت در تلاش بود به هر شکل ممکن، مانع گسترش اعتصاب در پالایشگاه های کشور شود و با واسطه قرار دادن افرادی که مورد وثوق مردم بودند به این اعتصاب کمر شکن برای رژیم پهلوی پایان دهد. بنابراین می کوشد از طریق علی امینی که سالها نقش اپوزیسیون داخلی را بازی می کرد با عناصر میانه رو و یا افراد با نفوذی مانند آیت الله طالقانی که در آن زمان تازه از زندان آزاد شده بود وضعیت دشواری را که برای مردم در داخل کشور بوجود می اید بهانه قرار دهد تا مانع از تداوم اعتصاب کمر شکن صنایع نفت در ایران بشود .

در همین دوران امام خمینی که دست رژیم شاه را خوانده بود با تعیین کمیته ای برای سامان دهی اعتصاب کنندگان ابتکار عمل را برعهده گرفت و مانع بهره برداری رژیم شاه از این موضوع شد.

4- افشاء بی تدبیری و استیصال شاه در اداره کشور

با توجه به مواردی که در این گفتگوی تلفنی مطرح می شود در مجموع بخوبی می توان دریافت که با وجود همه تبلیغات عوام فریبانه ای که در باره قهرمان سازی های قلابی از شاه در گذشته مطرح می شد و در سالهای اخیر از راههای مختلف نیز در خارج کشور توسط ماهواره ها تکرار می گردد ، واقعیت شاه در پشت پرده همین است که حتی قادر نیست در باره بازداشت یکی از مخالفان حکومت خود تصمیم بگیرد . همچنین تلاش می کند اقدام جنایتکارانه به شهادت رساندن استاد شهید نجات اللهی را در ساختمان وزارت علوم به گردن مردم و مخالفان بیندازد .

5- افشاء بخشی از جزئیات تصمیم های شکست خورده

در این نوار صوتی بخوبی طرح نخست وزیر شدن غلامحسین صدیقی بصورت کلی مطرح می شود و درواقع سخنان کریم سنجابی رهبر وقت جبهه ملی را در باره تشکیل حکومت جمهوری ، واکنشی در برابر مطرح شدن نخست وزیری صدیقی از طرف شاه می دانند. در حالی که در همان زمان مشخص بود که غلامحسین صدیقی حاضر نبود خود را به سرنوشت مختوم رژم شاه گره بزند.او بدنبال این بود تا تضمین های کافی را برای نخست وزیر شدنش از شاه بدست آورد.

در مجموع می توان گفت با در نظر گرفتن مطالبی که بصورت اشاره وار در این نوار تاریخی مطرح می شود، تنها بخش کوچکی از سیاست های پنهان شاه را در آخرین روزهای حکومتش دراختیار پژوهشگران قرار می دهد.

امید است در آینده نیز با انتشار اسناد دیگری از این نوع به روشن شدن حقایق تاریخی در باره ماهیت رژیم سرکوبگر و وابسته محمدرضا شاه برای نسل جدید ، آشکار شود.



 
تعداد بازدید: 12869

دانلود فایل صوتی مکالمه



نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.