توجه به تاریخ و تاریخ‌نگاری در کشور ایران ضعیف است



 

گزارشگر : آناهید خزیر

 

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در همایش تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی که صبح امروز (6 اردیبهشت‌ماه) در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، گفت: «حس تاریخی و تاریخ‌نگاری و توجه به آن در مردم ایران ضعیف است و ما در شناخت گذشته خود با دشواری‌های بسیاری روبه‌رو هستیم. تاریخ مکتوب گذشته نیز بیشتر تاریخ شاهان و تغییر سلسه‌هاست.»


به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر «غلامعلی حدادعادل» گفت: «تاریخ در ذهن ما بیشتر در زمینه فتوحات، شکست‌ها و جابه‌جا شدن سلسله‌ها نقش بسته و در کتاب‌ها نیز سهم سلسله‌های شاهان و سلاطین بیشتر بوده است.»

وی به وجود بزرگان علم و ادب در تاریخ ایران اشاره کرد و گفت:‌ «وجود این در تاریخ کشور ما از افتخارات بزرگی محسوب می‌شود زیرا ما یک ملت نوظهور و نوفرهنگ نیستیم. گذشته ما مشحون بزرگان نام‌آوری است که شهرت جهانی را به دنبال دارند. هنگامی که شرح حال آنها را تدوین می‌کنیم، درمی‌یابیم که چقدر به آن‌ها جفا شده است و ما از اوضاع و احوال زندگی اجتماعی آن‌ها اطلاعات زیادی در دست نداریم.»
رئیس کمیسیون فرهنگی در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: «ما اگر یک فیلسوف بزرگ ایرانی مانند «ملاصدرا» را در تاریخ خود و فیسلوف بزرگ دیگری مانند «کانت» را با یکدیگر در حوزه منابع مقایسه کنیم، می‌بینیم که درباره زندگی شخصی کانت به زبان‌های اروپایی کتاب‌های بسیاری به رشته تحریر درآمده و من نیز اخیرا به یک کتاب برخورد کرده‌ام که در 600 صفحه زندگی اجتماعی کانت را شرح داده است. ملاصدرا اهمیت بسیاری در جهان اسلامی و تفکر اسلامی دارد ولی ما اطلاعات بسیاری نمی‌توانیم درباره او در کتاب‌های تاریخی بیابیم، حتی نمی‌دانیم که آرامگاه ملاصدرا در کجا واقع شده است!»

حداد عادل یادآور شد: «این مسایل نشان می‌دهد حس تاریخی در ما ضعیف است و تنها شخصیتی که برای ما استثناست و جان سالم به در برده، مولوی است. در بین شخصیت‌های تاریخی درباره زندگی شخصی مولوی بیش از بقیه کتاب نوشته شده است و اطلاعات خوبی در دست داریم.»

وی افزود: «این وضعیت تنها در تاریخ مطرح نیست بلکه کم توجهی به موزه‌های تاریخی نیز در کشور ما بسیار است. اروپایی‌ها در مقایسه با ایران، به موزه و اشیای تاریخی بسیار اهمیت نشان می‌دهند. در همین گذشته نه چندان دور موزه بریتانیا نمایشگاهی از شاه عباس با نام «دوباره‌سازی ایران» برپا کرد و حتی کتاب بسیار نفیسی نیز منتشر شد که اشیای موزه و تاریخ سلطنت شاه عباس را به تصویر می‌کشید. اگر ما همین نمایشگاه را در دانشگاه تهران بنا کنیم، دانشجویان و مردم ما هیچ علاقه‌ای به آن نشان نمی‌دهند.»

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی سپس به اهمیت تاریخ اشاره کرد و گفت:‌ «تاریخ اهمیت بسیار زیادی دارد و جامعه را به سوی هدایت رهنمون می‌کند و خیر و صلاح جامعه و کشور را نشان می‌دهد، همان‌طور که گفته‌اند کسی که از گذشته خویش اطلاعی نداشته باشد، آینده‌ای ندارد. همه ملت‌ها گذشته دارند و رویدادهای آن را مهم می‌دانند.»

مولف کتاب «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» یادآور شد: «تاریخ‌نگاری علم دشواری است. اگر از کسی که در حوادث جاری کشور خود حضور دارد، بخواهیم رویدادها را تجزیه و تحلیل کند، با این که منابع در اختیار دارد ولی تحلیل و نقد این رویدادها برایش کار بسیار سختی خواهد بود.»

وی با تاکید بر صحیح‌نگاری تاریخ افزود: «درست نوشتن تاریخ بسیار مهم است و این که بتوان اطلاعات صحیح را به خواننده انتقال داد. کسی که قدم به تاریخ می‌‌گذارد و این رشته را انتخاب می‌کند، گام به عرصه سنگینی می‌گذارد، زیرا تاریخ‌نویسی فنی، چند رشته‌ای است و تنها به یک امر بستگی ندارد بلکه مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، باستان‌شناسی و... را دربردارد و بسیاری از امور باید دست به دست هم دهند تا بتوان کار تاریخی درستی که احتمال خطا در آن کمتر باشد، به رشته تحریر درآورده شود.»

حداد عادل همچنین به تشریح تاریخ‌نگاری علمی پرداخت و گفت:‌ «تاریخ‌نگاری علمی، رشته و فن جدیدی است که زمان زیادی می‌خواهد تا کامل شود. نکته مهم دیگر این که اکنون ظرفیت تاریخ‌نگاری و امکانات تاریخ‌‌نگاری با قدمت تاریخ ما تناسب ندارد.»

وی با اشاره به پیشینه تمدن و فرهنگ کهن آن کشور ایران گفت‌: «اگر در ایران به هر روستایی بروید، در آن تپه‌ای است که پیشینه آن به 5پنج هزار سال برمی‌گردد. به‌طور مثال باستان‌شناسان در شهر سوخته چشم مصنوعی پیدا کرده‌اند و این نشان می‌دهد ایران دارای تمدنی کهن است.»

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره تاریخ‌نگاران متخصص گفت: «ما در کشورمان عده بسیار کم‌شماری از تاریخ‌نگار متخصص داریم که در دوره‌های افشاریه، صفویه، زندیه، قاجاریه و... به طور تخصصی تحقیق کرده باشند و تاریخ آن دوره را پژوهش و تحقیق کنند و در این زمینه بسیار ضعیف هستیم. باید عده‌ای متخصص را برای ورود به این عرصه آماده کنیم، ولی از این حیث مشکل داریم.»

وی اظهار داشت: «در کشورمان هنوز یک مکتب تاریخ‌نگاری ایرانی اسلامی نداریم و این مسأله مدون نشده است که خودمان برای خودمان تاریخ بنویسیم.» 

حداد عادل خاطرنشان کرد:‌ «تاریخ‌نگاری در ایران پیش از انقلاب، مبنای مختلفی داشت. یک عده بر اساس تفکرات غربی تاریخ‌نگاری می‌کردند و بعد از پدیدآمدن مارکسیست یک شیوه تاریخ‌نگاری ماتریالیستی نیز شروع به کار کرد و این مسأله بر اساس کار روشنفکرانی آغاز شد که می‌خواستند تاریخ بنویسند و مقلد تاریخ‌نگاری مارکسیست و کمونیست بودند. برخی دیگر نیز به شیوه سنتی و تحت فشار استبدادی تاریخ نوشته‌اند.»

وی در ادامه سخنانش افزود: «باید تبیین شود که مکتب تاریخ‌نگاری ایرانی چیست و کتاب‌هایی در این باره به رشته تحریر درآید. این کتاب‌ها باید با بینش خاصی نوشته شود. روش یک اصل به شمار می‌آید ولی بینش بسیار مهم است.»

مولف کتاب «حج، نماز بزرگ» یادآور شد: «تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی شامل بخش تاریخ‌نگاری عام و نگارش تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی است که بعد از پیروزی رویکردی به تاریخ انقلاب اسلامی داشت. انقلاب فی‌نفسه یک واقعه تاریخی است و در کتاب‌های تاریخی می‌توانیم انقلاب را مطالعه کنیم. انقلاب جنس تاریخی دارد و در سده‌های اخیر واقعه مهم‌تر از انقلاب اسلامی نداشتیم.»

وی به رویداد بزرگ انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت:‌ «پیروزی انقلاب اسلامی سبب شد درهای تازه‌ای به روی علاقه‌مندان تاریخ گشوده شود و واقعه‌های تازه و گسترده‌ای در تاریخ‌نگاری آغاز شود. انقلاب شبیه زلزله‌ای بود که آثار زیرزمینی را با شکافتن زمین بیرون ریخت و در اختیار اهل تاریخ قرار داد.»

رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خاطرنشان کرد: «هنگامی که انقلاب به پیروزی رسید، در ذهن انسان‌ها این سوال خطور کرد که چطور انقلاب به پیروزی رسید. خود این موضوع یک چالش تاریخی ایجاد کرد و لذا می‌بینیم رساله‌ها و پایان‌‌نامه‌های دکتری راجع به انقلاب بسیار زیاد است.»


حدادعادل افزود: «یکی از مشکلات مهم در رشته تاریخ، فقدان جاذبه برای جوان‌هاست، آنقدر که جوان‌ها به رشته حقوق علاقه‌مند‌اند، به تحصیل در رشته تاریخ علاقه نشان نمی‌دهند. برای پیشینه تاریخی و این دیرینگی کشورمان باید متخصص تاریخ تربیت کنیم. کشوری مانند ایران احتیاج به ده‌ها برابر متخصص نیروی انسانی دارد و باید افراد را به اندازه لازم وارد صحنه کنیم.»

وی گفت: «دانشگاه کمبریج در تاریخ‌نگاری و به‌ویژه خود تاریخ توجه کرده و از سال 1344 مدت 20 سال یک سلسله کتاب هفت جلدی درباه تاریخ ایران تألیف کرده است. آنها تاریخ کشور ما را با دیدگاه‌های خودشان نوشته‌اند حتی در این کتاب‌ها مقاله‌ای از شهید مطهری درباره تاریخ فلسفه اسلامی دارند.»

وی تأکید کرد که اهالی تاریخ یک انسجام سازمان یافته فکری و تشکیلاتی ندارند و در مجموعه تاریخ‌نگاری در ایران پراکندگی بیشتر از وحدت و هویت است.

وی به جلد ششم دانشنامه جهان اسلام اشاره کرد و گفت: «جلد ششم این دانشنامه راجع به تاریخ است و کار بسیار جدی در این باره انجام شده و بیش از 100 صفحه در این کتاب درباره تاریخ بحث شده است. واژه‌شناسی، تاریخ‌نگاری اسلامی، شیعیان و اسلامیان، آفریقا در دوره اسلامی، عثمانی و ترکیه، هند در دوره اسلامی، اندونزی و مالزی در دوره اسلامی و... مقالاتی است که درباره تاریخ و تاریخ‌نگاری در این دانشنامه آمده است.»

وی با بیان این که «زمان آگاهی از خصوصیات انسان است» افزود: «شاید بتوان گفت یکی از تفاوت‌های انسان و حیوان این است که انسان به یک واقعیتی به نام زمان وقوف و آگاهی دارد. زمان بر حیوان هم می‌گذرد و زندگی او هم در زمان طی می‌شود اما حیوان به زمان به عنوان مفهوم کلی توجه ندارد.»

وی افزود: «لذا جوامع انسانی و افراد انسانی برای فرهیخته‌تر بودن باید زمان‌آگاهی بیشتری داشته باشند. هرچه ما زمان‌آگاهی را که مبنای توجه به تاریخ است، جدی‌تر بگیریم، در انسانیت سطح بالاتری خواهیم داشت و فرهیخته‌تر خواهیم شد. افراد فرهیخته در مقایسه با دیگران کسانی‌اند که عمر تاریخی فکر آن‌ها بیشتر است و به گذشته اهمیت می‌دهند و مسایل جاری را در ارتباط با عمق پیشینه تاریخی آن بهتر درمی‌یابند و این مسأله نشانه فرهیختگی است.» 

همایش دو روزه «تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی» به همت موسسه خانه کتاب صبح امروز (ششم اردیبهشت ماه) در تالار سوره حوزه هنری آغاز شده است و تا عصر فردا ادامه دارد.


آدرس مطلب: http://www.ibna.ir/vdciwwap.t1avv2bcct.html

خبرگزاری کتاب ایران (IBNA)
  http://www.ibna.ir


 
تعداد بازدید: 6144


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.