زیتون سرخ (27)
گفت و گو و تدوين: سيدقاسمياحسيني
زیتون سرخ (۲۷)
خاطراتناهیدیوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسمیاحسینی
انــتــشـاراتسـورهمــهــر(وابسـتهبـهحـوزههنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشتهها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.
به مدت دو سال سخت كار و مطالعه كردم. پدرم از ازدواج من ناراضي بود و هنوز تلاش ميكرد مرا منصرف و راهي غرب كند. براي آنكه در خانه نمانم و طعنههاي او را نشنوم، ساعت شش صبح از خانه بيرون ميزدم و تا حدود يازده شب مدام كار ميكردم. ناهار، معمولاً نان و گوجهفرنگي و گاهي پنير ميخوردم. همة وقت و انرژيام را براي انجام تحقيقات مربوط به تزم و كار در اي.بي.ام صرف ميكردم. استاد راهنمايم دكتر عزتالله ارضي بود. مرد بسيار باسواد و سختگيري بود كه در غرب درس خوانده بود.
در فاصله سالهاي 1355 تا 1357 من تمام مدت درس خواندم و كار كردم. در اين مدت حتي فعاليت سياسي هم نكردم. همه فكرم مشغول درس و كار بود. فقط گاهي اوقات فريبرز و خسرو به ديدارم ميآمدند و با هم سينما ميرفتيم. آنها هم فعاليت سياسي چنداني نداشتند. در اين سالها رژيم شاه در اوج اقتدار بود و موفق شده بود همه گروهها و احزاب سياسي و انقلابي را مهار كند. اغلب جريانهاي سياسي و مبارزاتي نيز عملاً به بنبست رسيده بودند و هواداران آنها غالباً مبارزه را رها كرده و به زندگي خصوصي و شخصي خود پرداخته بودند. عدة كمي هم كه هنوز در فكر مبارزه بودند، سرگردان و حيران شده بودند و راه به جايي نميبردند.
خسرو در رشتة مهندسي هستهاي قبول شده بود و در همان دانشگاهي كه من درس ميخواندم، درس ميخواند. فريبرز در شركت توليددارو كار ميكرد. رسول زنداني بود. فريبرز عملاً از سياست و مبارزه كنار كشيده بود. اما خسرو هنوز به اينگونه مسائل علاقهمند بود؛ هرچند كار خاصي هم انجام نميداد و بيشتر به درس و دانشگاه سرگرم بود.
سرانجام پس از حدود دو سال كار فشرده در اوايل سال 1357 تز تحقيقاتيام به پايان رسيد. عنوان تزم «بررسي كمّي ساختمان كريستالگرافي فاز الفاي ازت جامد در چهار و دو درجه مطلق» بود. تا آن زمان كسي در درجه «چهار و دو درجه مطلق» كار نكرده بود و من اولين فرد در سطح دنيا بودم كه در اينباره كار و تحقيق كرده بودم. دكتر ارضي با هيجان خاصي تزم را تعقيب ميكرد. در همان سال 1357 شمسي (1978 ميلادي) قرار بود يازدهمين كنگره بينالمللي كريستالگرافي در ورشو (لهستان) برپا شود. استادم سعي داشت ماحصل تحقيقات مرا به آن كنفرانس و كنگره علمي برساند و در آنجا ارائه دهد.
سرانجام در اواخر بهار يا اوايل تابستان 1357 بود كه از تزم دفاع كردم. همه اساتيد از دستاوردهاي علمي و پژوهشي كارم شگفتزده شدند و به من نمره بيست و تشويقنامه دادند.
تعداد بازدید: 5128