تاریخ شفاهی و مطالعات ارتباطی(2)
گستردن دامنه اسناد در قالب مصاحبهها
مهدی بازرگانی
22 مهر 1394
هفته گذشته بخش نخست این مقاله تقدیمتان شد، اینک بخش دوم آن را پیش رو دارید.
غلبه فرهنگ شفاهی در تاریخ ما نسبت به تاریخ غرب در دوره جدید نیز به شکل نوینی بروز میکند. مثلاً تعلل در جذب و هضم چاپ و مقاومت در برابر کهکشان گوتنبرگ نیز خود به نوع دیگری از قدرت سنت شفاهی در ایران حکایت دارد. سنگینی کفه تاریخ شفاهی (سینه به سینه) نسبت به تاریخ مکتوب در ایران وقتی بهتر فهمیده میشود که آن را با سنت ریشهدار تاریخنگاری مکتوب غربی مقایسه میکنیم. تاریخنگار یا پژوهشگر اجتماعی باید در بررسی سندهای تاریخی متوجه این نکته باشد. در واقع او باید سعی کند برای درک ماهیت تاریخ نسبت به شکلهای مختلف تبارز فرهنگ شفاهی و نحوه بازسازی آن شناخت پیدا کند.
در سنت تاریخنگاری ایرانی میتوان به دو نوع نگاه مختلف یکی در نزد محمد بن جریر طبری و دیگری فردوسی طوسی رسید. البته این تقسیمبندی با شکلی از تقلیلگرایی نیز همراه است. مکتب طبری[1] با پرداختن به قطعات مختلف وقایع و کنار هم قرار دادن روایتهای گوناگون و پرهیز از برخی سوگیریها خود را متمایز میکند و مکتب فردوسی[2] با استفاده از اسطوره و افسانه به ساخت نوع ویژهای از تاریخ شکوهمند با ورود پر رنگ انگیزههای شخصی از سایر رویکردها تمییز داده میشود. یکی عینیت را پر رنگتر میکند و دیگری تخیل را. اما در هر دوی این مکاتب استفاده ویژه از تاریخ شفاهی(به معنای سنتیاش) را میبینیم. تفاوت تاریخنگاریها از موقعیت مورخان نیز متأثر میشده است و از این زاویه است که بعد از قرون اولیه سکوت نخستین ایرانیان در ذیل حکومت اعراب، نوعی تاریخنگاری سیاسی با هدف برجسته کردن ایران و ایرانی سر بر میآورد. در حالی که مثلاً در قرون اولیه اسلامی، محدثان فضلای قوم بودند و روایت دینی غلبه داشت. علم رجال و حدیث در این بستر شکل گرفت و پر و بال یافت و در تاریخ و تاریخنگاری نیز مفهوم دین اولویت ویژه یافت.
از دیگر نمونههای شفاهینگری در سنت تاریخنگاری ایرانیان، ابوالفضل بیهقی است. «بیهقی به عنوان یک مصاحبهکننده قوی که وقایع را روایت کرده است و یا بر نقل آن نظارت میکند واجد تمامی صفات است.» (حسن آبادی، 1386) جایگاه او شبیه مقامی است که مورخان غربی برای هرودوت به عنوان یک مورخ شفاهینگار قائلند. در تاریخ بیهقی از قول او آمده است: «...پس من به خلیفتی ایشان این کار را پیش گرفتم که اگر توقف کردمی منتظر آنکه تا ایشان بدین شغل پردازند، بودی که نپرداختندی و چون روزگار دراز برآمدی این اخبار از چشم و دل مردمان دور ماندی و کس دیگر خاستی این کار را که بر این مرکب آن سوادی که من دارم نداشتی.» (بیهقی:108-109)
مفهوم مدرن تاریخ شفاهی
توجه آکادمیک تاریخ شفاهی به سان مفهومی مدرن به دهه 1940 و تلاشهای آلن نوینز[3] در دانشگاه کلمبیا برمیگردد. اکنون تاریخ شفاهی به شکل وسیع مورد استفاده در کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و ایرلند شمالی، ایتالیا، اسپانیا، چک و غیره است. دایرة المعارف کلمبیا (Columbia Encyclopedia) درباره مفهوم مدرن تاریخ شفاهی این گونه توضیح میدهد: «این رشته در دهه 1960 و اوایل 1970 زمانی که نوارهای ضبط ارزان در دسترس قرار گرفت، برای ثبت جنبشهای در حال رشدی همچون حقوق مدنی، فمنیسم و اعتراض بر ضد جنگ ویتنام فراگیر شد و کمکم خودش را پیدا کرد. نویسندگانی مانند استود ترکل[4]، آلکسهالی[5] و اسکار لوئیس[6] در آثار خود و بسیاری از آنچه بر مبنای مصاحبه بنیانش نهاده شده بود از تاریخ شفاهی بهره بردند. در نمونه مهم دیگری از این ژانر، آرشیو عظیمی که تاریخ شفاهی موسیقی آمریکایی را پوشش میدهد در مدرسه موسیقی یل(Yale school Music) جمعآوری شده است.
در پایان قرن بیستم تاریخ شفاهی به رشتهای مورد احترام در بسیاری کالجها و دانشکدهها تبدیل شد. در آن زمان مورخی ایتالیایی به نام آلساندرو پورتلی[7] و همکارانش به مطالعه نقشی پرداختند که این حافظه به تنهایی، حال چه درست چه غلط، در زمینهها و ساختارهای تاریخی شفاهی ایفا میکند. اثری که آنها منتشر کردند تا به اکنون تبدیل به یک نمونه استاندارد در این رشته شده است و بسیاری از تاریخنگاران شفاهی در تحقیقاتشان از بررسی حافظه افرادی که با آنها مصاحبه میکنند بهره میبرند.»[8]
برخی دیگر مفهوم تاریخ شفاهی را به طرز گیج کنندهای غیر دقیق میدانند. لیندا شاپز(Linda Shopes) مورخ و نویسنده کتاب نگاهی جدید به تاریخ محلی از این دسته است. او مینویسد: «از تاریخ شفاهی برای اشاره به گزارشهای گفتاری و رسمی از گذشتهای که در حال جریان دارد و از سوی حاملان سنت مجوز دریافت کرده استفاده میشود. همچنین به گفتوگوهای غیررسمی درباره روزگاران سپری شده بین اعضای خانواده، نزدیکان یا همکاران نیز اشاره دارد. همین طور از اطلاعات مکتوب جمعآوری شده از قصههایی که درباره قدیم و تجربیات اکنونی ما گفته میشود بگیرید تا مصاحبههای ضبطشده با افرادی که فکر میکنند ماجرای مهمی برای گفتن دارند. همه این کاربردهای اصطلاح تاریخ شفاهی اکنون رایجاند.»[9]
اگر بخواهیم تاریخچهای از تاریخ شفاهی مدرن ارائه کنیم، باید بگوییم این سنت در قالب «مجموعههای رسمی پیادهشده بر روی کاغذ از سال 1775 و بعد از جنگهای لکسینگتون و کنکورد شکل گرفت و بعد از آن در کالیفرنیا و نیویورک گسترش یافت.»[10] از سال 1930 اطلاعات با ارزشی در قالب خاطرات بازماندگان مهاجران به آمریکا جمعآوری شد.[11] بعد از گشایش بخش تاریخ شفاهی در دانشگاه کلمبیا، این فعالیتها شکل آکادمیکتری به خود گرفت و در سال 1976 با تاسیس انجمن جهانی تاریخ شفاهی خود را به عنوان یک رویکرد عمده در مطالعه تاریخ در دسترس پژوهشگران قرار داد. مرحله عمده دیگر پس از تلاش برای دیجیتالی کردن آرشیوها، گسترده شدن حیطه کاربرد متدولوژی مصاحبههای عمیق به سایر رشتهها و بین رشتهای شدن آن است. استفاده روزافزون مصاحبههای تاریخ شفاهی در افزودن بر اعتبار و اهمیت آن در روششناسی علوم نقش بسزایی داشته است.
از این چشم انداز، تاریخ شفاهی با گستردن دامنه اسناد در قالب مصاحبههای زنده، جغرافیای مطالعات تاریخ را گسترش میدهد و آن را از انحصار سلطه منشیان و دبیران هیئت حاکمه رها میکند. افق دید وسیع تاریخ شفاهی روشی را میطلبد که در عین تواضع از عهده این مهم بر آید و ما را به عنوان محققان امیدوار، مأیوس نکند. آن گونه که باربارا تروزدل (Barbara Truesdell) استاد محقق مؤسسه مطالعات تاریخ و حافظه یادآور میشود مصاحبه تاریخ شفاهی یک ابزار دیگر در مجموعه متدولوژیهای مورد استفاده برای تحقیق در تاریخ، انسانشناسی و فولکلور است. از این نظرگاه است که «اطلاعاتی را درباره گذشته از شاهدان و مشارکتکنندگان در گذشته گرد هم میآورد، دادههایی که در بایگانیهای مکتوب درباره افراد، آراء و جریان کارشان در دسترس نیستند. تاریخ در «حافظه» فرود میآید و حافظه یک ابزار سوبژکتیو برای ضبط گذشته است. پیوسته به لحظه اکنون و روان فردی شکل میدهد. تاریخ شفاهی میتواند از چگونگی تأثیر ارزشهای فردی و کنشهایی که گذشته را شکل دادند و اینکه چگونه این گذشته و کنشهای اکنونی ما را قالبریزی کردند پرده بردارد.»[12]
تجربههای آغازین در تاریخ شفاهی کمتر به این ذهنیت فلسفی و معرفتشناختی نظر داشته، اما سیر بحث خود به خود به اینجا کشیده میشود. وقتی نوینز پایههای حافظه دیجیتالی را در تاریخ شفاهی میگذاشت قصدش صرفاً شناخت ریزبینانه و موفقیتآمیز شخصیتهای برجسته، حتی فراهم آوردن امکان این شناخت برای آیندگان بود، اما تاریخ شفاهی قطعاً در این نگاه خلاصه نمیشود.
در تاریخچه روش مصاحبه تاریخ شفاهی از این سیر به خوبی آگاهی مییابیم. از نخستین تلاشهای غیرآکادمیک در این زمینه با شخصیت قهرمانگونه ابراهام لینکلن گره خورده است. گفته میشود که مدت کوتاهی بعد از مرگ آبراهام لینکلن در 1865 منشی او جان. جی. نیکلای و شریک حقوقیاش ویلیام هرندن خاطرات به جا مانده از او را گردآوری کردند. این مجموعه شامل مصاحبههایی با کسانی که او را میشناختند و تجربه کار با او را داشتند میشد و کمک شایانی به آنها که متخصصان مطالعه شخصیت لینکلن و زمانه او بودند و قصد درک چرایی تصمیماتش را داشتند میشد. این تلاش ستوده در سرآغاز برای پژوهشگران تاریخ شفاهی بسیار الهامبخش بود. اما آنها این نمونه را مثال خوبی برای کار تاریخ شفاهی نمیدانند. از دید اغلب متخصصان این حرفه تاریخ شفاهی با کار آلن نوینز در دهه 1940 در دانشگاه کلمبیا شروع میشود. او نخستین کسی بود که تلاشهای منظمی برای ضبط دادهها روی نوار، حفظ و در دسترس قرار دادن آنها برای مجموعه پژوهشهای آینده با عطف توجه به اهمیت تاریخی آنها انجام داد. بعد از این بود که نوینز ایده نوعی از مصاحبه هدایتشده را مطرح کرد که در آن مصاحبهکننده در فرآیند گفتوگو شرکت میکرد. مرکز پژوهش تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا و بزرگترین مجموعه مصاحبهها و تاریخ شفاهی در جهان نیز در نتیجه تلاشهای اوست که اکنون به شکلی روشمند و پردامنه به کار خود ادامه میدهد.[13]
بنابراین تا اینجا مشخص میشود که تاریخ شفاهی با آنچه ما خاطرهنگاری میخوانیم متفاوت است و فرق این دو در این است که تاریخ شفاهی بین مصاحبهشونده و مصاحبهکننده رخ میدهد و مصاحبهکننده نقشی فعال دارد. ولی در خاطرهنگاری از آنجا که نویسنده مقید به پاسخ گفتن به سؤالات اساسی نیست، تنها در جهان ذهنی نویسنده رخ میدهد و کمتر واجد ویژگیهای روشنگر تاریخ شفاهی است. چرا که تاریخ شفاهی قصد دارد زوایای پنهان رخدادها را کشف کند، اما خاطره بیان یک رُویِه وقایع است.
دیگر اینکه باید دانست تاریخ شفاهی در آغاز راه خود با تمرکز بر سوژههای صاحب نفوذ و قدرتمند، نوعی جهتگیری خاص در مطالعه هرم بالای جامعه از خودشان داد. این مفروض، بنایی فلسفی نیز دارد. در واقع پژوهشگران تاریخ شفاهی در ابتدای کار خود با تمرکز بر بخش فرادست هرم جامعه، به نوعی اعتقاد خود به تأثیرگذاری و لزوم پرداختن به این لایه اجتماعی را آشکار میکنند. البته در یک سیر قابل پیشبینی، مطالعات تاریخ شفاهی با گستراندن تور مسائل خود، حوزههای جدیدی را فراچنگ آورد و شکلی انتقادی به خود گرفت.
پل تامسون درباره این چشمانداز جدید تاریخ شفاهی مینویسد: «تاریخ شفاهی به کمک تقابل و مقایسه کردن، محکمه منصفانهتری میسازد. شاهدان اکنون میتوانند از طبقات پایین جامعه، آنها که فاقد امتیازها بودهاند و شکست خورده محسوب میشوند، فرا خوانده شوند. این روش، بازسازی منصفانه و واقعبینانه گذشته را ممکن میکند. تاریخ شفاهی در چنین تلاش افقی، معنایی بنیادین برای «پیام اجتماعی تاریخ به عنوان یک کلیت مفهومی» دارد.» (Thompson, 2000: 7)
تامسون واقعیت را پیچیده و چند وجهی میداند و از این نظر است که مسائلی همچون کار، شهرنشینی و حاشیهنشینی، زنان، خانواده، کودکان و بسیاری موضوعات دیگر، سوژههایی مناسب برای پرداختهای جدید با امید به یافتههای جدیدند. در حقیقت آنچه تاریخ شفاهی را متفاوت از دیگر رشتهها میکند، روش و نگاه ویژه آن است. چنین چارچوبی به قول تامسون در اطراف مردم شکل میگیرد و زندگی را به تاریخ وارد میکند. مرزهایش را گسترش میدهد و تاریخ قهرمانیها را نه فقط در رهبران بلکه در اکثریت ناشناخته مردم جستوجو میکند.
علاوه بر این، چرایی اینکه تاریخ شفاهی در حیات نزدیک به شصت سال خود حوزهای رو به رشد بوده را باید در کارایی متدولوژیک آن در برونداد و نتایج نو در حوزههای مختلف علوم اجتماعی و انسانی جستوجو کرد. مطالعات زنان و فمنیسم، طبقات فرودست، حاشیهنشینهای شهری، کارگران، اقلیتها و وازادگان اجتماعی، مهاجران، مطالعات نژادی و جنسی، شورشیها و بزهکاران، معتادان، فولکلور، ارتباطات، جامعهشناسی، انسانشناسی و روانشناسی؛ جملگی از روششناسی تاریخ شفاهی بهرههای بسیاری بردهاند. مرکز تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا کتابشناسی مفصلی از این آثار را در سایت کتابخانه دانشگاه قرار داده است که مطالعه آن، ما را متوجه اهمیت تاریخ شفاهی و نقش آن در بیشتر مطالعات اجتماعی و انسانی در نیم قرن گذشته میکند.[14]
[1]- طبری در کارهای گوناگون خود به تناسب موضوع و دسترسی به منابع، شیوههای مختلفی در پیش میکشد. درباره تاریخ ایران باستان او همچون هردوت که در نگارش تاریخ به اسطورهشناسی متوسل میشود، دست به دامان خداینامه (سیر الملوک) میشود و از کیومرث و هوشنگ سخن به میان میآورد. روش طبری اما در نگارش تاریخ پیامبر اکرم(ص) نوعی از کرونولوژی و وقایعنگاری را نشان میدهد. او در این مورد سال به سال به تفصیل رخدادها را میآورد. با این حال او به ضعفهای تاریخنگاری خود به خوبی واقف است. مثلاً جایی میگوید: «بیننده کتاب ما بداند که بنای من در آنچه آوردهام و گفتهام بر راویان بوده است، نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندکی که علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متأخران تواند رسید، نه استدلال و نظر، و خبرهای گذشتگان که در کتاب ما هست و خواننده عجب داند و یا شنونده نپذیرد و صحیح نداند، از من نیست بلکه از ناقلان گرفته ام.» (به نقل از جلد اول تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، 1383، ص6). برخی مورخان ایران معاصر همچون شاپور رواسانی بر این باورند که با بررسی متون تاریخی میتوان رابطهای بین وابستگیهای طبقاتی مورخین و نوع جهتگیری آنها کشف کرد: «نکته بسیار مهمی که باید در بررسی گزارشهای مورخین و کاتبان دوره خلفای عباسی مورد توجه محققان قرار گیرد (که متأسفانه تاکنون کمتر بدان عمل شده) شناخت وابستگیهای طبقاتی این مورخین و خادمان فرهنگی و کاتبان به طبقات حاکم است. بررسیها نشان میدهد که اغلب این خادمان فرهنگی یا خود صاحب مشاغل و مقامات دولتی بوده، یا به علت تعلق به طبقه مالک و ثروتمند و یا در تلاش برای به دست آوردن ثروت و جایزه و جلب توجه و عنایت قدرتمندان حاکم، تمایلات طبقاتی ضد مردمی را در بررسیهای خود، ضمن ثبت وقایع دخالت داده و در بسیاری از موارد از جعل، افسانهسرایی و ایراد اتهامات اخلاقی نسبت به رهبران جنبشهای مردمی خودداری نکردهاند.» (نک به: رواسانی، شاپور، نهضتهای اجتماعی عدالت خواهانه در ایران، قسمت دوم، دوران خلفای عباسی، نشر چاپخش، تهران، چاپ اول، 1392، ص 12)
[2]- فردوسی در شاهنامه خود روش تاریخیاش را به روشنی بیان میکند: که رستم یلی بود در سیستان / که من کردمش رستم داستان
[3] - Allan Nevins
[4] - Studs Terkel
[5] - Alex Haley
[6] - Oskar Lewis
[7] - Alessandro Portelli
[8] - Article on Oral History from The Columbia Encyclopedia
[9] - Shopes, Linda, “What is Oral History?” From the Making sense of Evidence series on History Matters: The US Survey on The Web, located at http://historymatters.qmu.edu.
[10] - برای اطلاع بیشتر نک به: مرتضی نورایی، فصلنامه تحقیقات تاریخی گنجینه اسناد، سال سیزدهم، دفتر اول و دوم، بهار 1382، ص 66.
[11] - Donald A. Ritchie, "Oral history in Federal Government", Journal of American history, 74 (September/1987) 578-595.
[12] - Truesdell, Barbara. “Oral History Techniques: How to Organize and Conduct Oral History interviews” in:
http://Indiana.Edu/neshm
در این مقاله ملاحظاتی که استفاده از روش مصاحبه تاریخ شفاهی دارد و پژوهشگر قبل از اقدام به مصاحبه باید از آن مطلع باشد مفصلاً پرداخته شده است.
[13]- لیندا شاپز (Linda Shopes) در نوشته زیر اطلاعات خوبی درباره تجربههای آغازین تاریخ شفاهی، چگونگی به رسمیت شناختن آن و نحوه استفاده از همین روش توسط مورخان ارائه میکند.(Shopes, Linda , “What is Oral History?”
[14]- An Oral History Bibliography, A Research Guide by Columbia University Center for Oral History
این کتابشناسی در سایت کتابخانه دانشگاه کلمبیا Library.Columbia.edu در دسترس است.
تعداد بازدید: 6230