خاطرات اشرف‌السادات سیستانی


15 تیر 1395


وقتی دفتر ادبیات و هنر مقاومت کارش را در اتاق کوچک پیش‌ساخته‌ای در فضای سبز محوطه حوزه هنری شروع کرد، برای معرفی کتاب‌های دفتر، هر هفته در نماز جمعه، بساط کتاب‌فروشی برپا بود. روزی خانم باوقاری کتاب خرید و گفت: «من مادر شهید هستم و دارم خاطرات پسرم را می‌نویسم. شما چاپش می‌کنید؟»

کتاب «کنار رود خیّن» همان خاطراتی بود که خانم اشرف‌السادات مساوات (سیستانی) به دفتر سپرد. پیکر فرزند این مادر صبور و قهرمان، در شلمچه کشف و تحویل خانواده‌اش شد.

در چهارمین برنامه شب خاطره (19 فروردین 1372) این بانو از خاطراتش گفت که می‌بینید.

تاکنون 269 برنامه شب خاطره از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 7 مرداد 1395 در تالار اندیشه برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود

 



 
تعداد بازدید: 5652


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 93

یک‌بار از دور یک جیپ ارتشی آواره در جاده اهواز ـ آبادان نمایان شد آن را متوقف کردیم. سرنشینان آن سه نفر سرباز و سه نفر شخصی بودند. دو نفر از سربازها پایین آمدند و از ما پرسیدند «شما کی هستید و چرا جلوی ما را گرفته‌اید؟» وقتی متوجه شدند که ما عراقی هستیم و تا اینجا آمده‌ایم بهت‌زده به هم نگاه کردند. به آنها دستور دادیم به آن طرف جاده بروند تا ماشین بیاید و آنها را به بصره ببرد.