آشنایی با محمدرضا بایرامی در کتاب دومین برنامه «شبی با نویسنده»


08 مهر 1398


به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، برنامه «شبی با نویسنده 2: نکوداشت محمدرضا بایرامی» توسط مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، عصر شنبه ششم مهر 1398 در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.

در این برنامه دو مستند کوتاه درباره محمدرضا بایرامی، داستان‌نویس به نمایش درآمد و سخنرانان درباره شخصیت او و آثارش سخن گفتند. محسن مؤمنی شریف، رئیس حوزه هنری و داستان‌نویسان، احمد دهقان و حسین فتاحی، از جمله سخنرانان بودند. آنها در گفته‌های خود، خاطرات چگونگی آشنایی خود با محمدرضا بایرامی را هم بیان کردند.

در پایان دومین برنامه «شبی با نویسنده» از محمدرضا بایرامی که قلم او همواره در خدمت ارزش‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و کوشش‌های خلاقانه وی در مسیر خلق داستان‌ها و رمان‌های ماندگار و ارزشمند بوده است، توسط حوزه هنری، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و انتشاراتی‌های نیستان و شهرستان ادب قدردانی شد.

همزمان با برگزاری دومین برنامه «شبی با نویسنده» کتاب ویژه این برنامه با عنوان «شبی با نویسنده 2: محمدرضا بایرامی» که در مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری تهیه شده است، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب 151 صفحه‌ای به کوشش مسعود امیرخانی تدوین شده و آثاری از محمدرضا بایرامی، احمد دهقان، سیدمهدی شجاعی، مجید قیصری، ابراهیم حسن‌بیگی، مصطفی رحیمی، عبدالمجید نجفی، شهریار الوندی، زهرا حیدری و فرحناز علیزاده در بر دارد.

بایرامی برای این کتاب زندگی‌نامه خودنوشت (اتوبیوگرافی) چند سالی که در روستا زندگی کرده را با تکیه بر شنیده‌ها و دیده‌ها نوشته است. سپس فهرست آثار او آورده شده است. در ادامه مروری بر آثار او به قلم فرحناز علیزاده، زهرا حیدری و مصطفی رحیمی آمده است. از میان نقدها و فهرست بررسی آثار در محافل دانشگاهی، عنوان‌های بخش‌های بعدی‌اند. یادداشت دوستان، آخرین بخش کتاب است و یادداشت‌هایی از عبدالمجید نجفی، شهریار الوندی، ابراهیم حسن‌بیگی، مجید قیصری، سیدمهدی شجاعی و احمد دهقان در بر دارد. در دل این یادداشت‌ها به خاطراتی از چگونگی آشنایی با بایرامی و منش و سلوک نویسندگی او اشاره شده است.

دومین برنامه «شبی با نویسنده»؛ آثاری ماندگار که تاریخ ما به آنها افتخار می‌کند

برگزاری نخستین برنامه «شبی با نویسنده»؛ بختیاری دانشور به روایت خاطرات

 



 
تعداد بازدید: 5277


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 108

وقتی به موضع رسیدم رفتم داخل سنگر. سربازها گفتند: «آن سرباز انتظامات، یعنی یعقوب احمد،‌ که عصام را دستگیر کرده بود دیروز بر اثر اصابت ترکش گلوله ایرانیها کشته شد. خدا را شکر کردم. بعد شنیدم سرهنگ میسر به ستوان یکم عباس اهل بصره گفته بود: «تفاوت کشته شدن عصام و یعقوب تفاوت بهشت و جهنم است.» چند روز گذشت. حمله شما شروع شد. تقریباً تا ساعت پنج‌ونیم صبح ما هنوز در مواضع خودمان بودیم. در شبِ حمله، آسمان را ابرهای سیاه پوشانده بود. افراد ما همه ترسیده بودند و حالت عجیبی داشتند. خستگی مفرط و یأس در تک‌تک افراد به چشم می‌خورد. رخوت و ترس موقعی بیشتر شد که ستوان یکم احمد جمیل و سرهنگ میسر با داد و فریاد ز افراد می‌پرسیدند «پل کجاست؟ پل کارون کجاست؟»