_سنندج شلوغ است و بحرانی. بروجردی بلافاصله به درویش گفت: «چند نفر آماده کنید تا برویم». سپس رفت سمت مصطفی که روی نقشه کردستان کار میکرد. مصطفی کمر راست کرد و گفت: «دورانی که در ارتش خدمت میکردم یک جنگ تمام عیار در کردستان پشتسر گذاشتم. جنگ چریکی در کردستان – آن هم بهصورت چریکی- قاعده خودش را میطلبد. فرماندههای ضدانقلاب میخواهند ما را بکشانند سمت جنگی که انتخاب دست خودشان باشد».
بخش دوم سیصد و هفتاد و یکمین شب خاطره، با توضیح مجری درباره ساختار متفاوت برنامه آغاز شد. او گفت این برنامه در دو بخش برگزار میشود: یکی با محور آزادگان و دیگری با موضوعی تازه و کمتر شنیدهشده، یعنی «خاطرات جنگ دوازدهروزه». این بخش، به تعبیر او، برای نسل نوجوان و جوانی که دوران دفاع مقدس را لمس نکردهاند، جذاب و الهامبخش است؛ زیرا گاه یک دفاع کوتاه اما فشرده، تمام معنای ایستادگی را در خود خلاصه میکند.
رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی؛ چیستی و چگونگی» یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۵ در سالن سلمان هراتی حوزه هنری، برگزار میشود. حمید قزوینی؛ مؤلف کتاب با تأکید بر ضرورت نقد اثر گفت: کتاب، نیازمند نقد استادان و فعالان تاریخ شفاهی است و امیدوارم این مهم، اتفاق بیفتد.
در ادامۀ انتشار مجموعۀ «پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی»، این هفته نیز پرسش دوم این طرح با عنوان: «علت عدم استقبال دانشگاهیان از تاریخ شفاهی چیست؟» منتشر شد. اگر شما نیز پاسخی برای پرسش این هفته دارید، میتوانید دیدگاه خود را برای ما ارسال کنید. پس از بررسی، پاسخ شما در کنار دیدگاه کارشناسان دیگر منتشر خواهد شد.
به نظر میرسد مهمترین علت بیمیلی دانشگاهیان به تاریخ شفاهی، کمبود منابع، ناآگاهی و نگاه سنتی به تاریخ است. ایجاد مراکز تاریخ شفاهی زیر نظر گروههای تاریخ و انتشار مجلات علمی با این موضوع میتواند زمینه آشنایی عملی و افزایش اعتبار مطالعات تاریخ شفاهی را فراهم آورد.
مدتی که گذشت، عباس گفت دیگر نمیتواند آنجا کار کند. چون شنوایی درستی نداشت، آزارش میدادند. خود را به بیمارستان سینا منتقل کردیم. در این بیمارستان بزرگ، بخشهای مجهز وجود داشت. دانشجویان زیادی دوره عملی کار خود را آنجا میدیدند. اتفاقاً خیلی هم ناوارد بودند. من با عباس در قسمت اورژانس مشغول شدیم. اورژانس، یک اتاقِ 10 تخته، مخصوص زنان و 4 اتاق مخصوص مردان داشت.
حسین کیواننیا، مهمان دویستوهفتادوهشتمین برنامه شب خاطره (فروردین 1396) بود. او درباره شهید مرتضی آوینی و گروه روایت فتح خاطره گفت. کیواننیا گفت: «درباره شهید آوینی، مبانی نظری، فکری، اعتقادی و دستنوشتههای ایشان بسیار صحبت شده است، اما اینجا که بنا بر خاطرهگویی است، اینگونه آغاز میکنم که بعد از عملیات والفجر 8، برنامههای روایت فتح به شکلی کاملاً گسترده عملیاتهای دفاع مقدس را پوشش میدادند...
روایت شفاهی، شرحی دست اول از زندگی افراد و دریچهای منحصربهفرد به دنیای تجربههای انسانی است. هر روایت، علاوهبر اینکه داستانی از زندگی شخصی یک فرد را بازگو میکند، حامل ارزشها، باورها، هنجارها و حتی تضادهای فرهنگی یک جامعه است. ، روایات شفاهی تنیدهای از اندیشهها، احساسات و تجربههای زیستیاند و قابلیت بازتاب عمیق فرهنگ عمومی و گفتمان غالب در جامعه را دارند.
پرسش اصلی این است که این آفت بزرگ - که تاریخ راستین ما را در بعضی موارد با روایتهای شخصیِ تحریفشده آلوده میکند - چگونه به وجود میآید؟ و مهمتر از آن، با چه ساز و کارها و روشهایی میتوان با آن مقابله کرد تا اصالت و اعتبار تاریخ شفاهی، قربانی زیباییهای کاذب تخیل و توهم نگردد؟
به نظر میرسد مهمترین علت بیمیلی دانشگاهیان به تاریخ شفاهی، کمبود منابع، ناآگاهی و نگاه سنتی به تاریخ است. ایجاد مراکز تاریخ شفاهی زیر نظر گروههای تاریخ و انتشار مجلات علمی با این موضوع میتواند زمینه آشنایی عملی و افزایش اعتبار مطالعات تاریخ شفاهی را فراهم آورد.