کتابشناسی مرحوم آیت‌الله غلامحسین جمی

آیت‌الله غلامحسین جمی (1304 ـ 1387) پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم حضرت امام (ره) به عنوان نخستین امام جمعه آبادان معرفی شد و از چهره های ماندگار و مظهر مقاومت شهر آبادان در دفاع مقدس بود. وی دیشب(هفتم دی) در سن 83 سالگی بر اثر بیماری راهی خانه ابدی شد. به همین مناسبت "ایبنا" مروری دارد بر مهم‌ترین آثاری که در باره وی منتشر شده‌اند.کتاب "نوشتم تا بماند" بیست و چهارمین کتاب از مجموعه "یادداشت‌های جنگ" تهیه و منتشر شده توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت، به اهتمام محسن کاظمی، تازه‌ترین و مهم‌ترین کتاب در باره آیت‌الله جمی است. فصل نخست این کتاب یادداشت‌های روزانه آیت‌الله غلامحسین جمی در جنگ را از تاریخ 24 مهر 1359 تا 19 مهر 1360 دربرمی‌گیرد.

تولدی دیگر برای تاریخ شفاهی

اولین شماره ماهنامه وقایع‌نگاری معاصر «یادآوران» مهرماه هشتادو هفت منتشر شد. موضوع اولین شماره ماهنامه «یادآوران» اختصاص دارد به «هجرت امام به پاریس» ماهنامه «یادآوران» قصد دارد ضمن یادآوری وقایع جامعه در حد توان به کشف حقیقت یاری رساند.چرا «یادآوران»؛ این پرسشی است که در سرمقاله مطرح است و نگارنده سعی دارد دلایل انتشار آن را از جنبه‌های مختلف بررسی نماید. در بخشی از سرمقاله نوشته شده است که دست اندرکاران ماهنامه «یادآوران» که از فعالان وقایع‌نگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند پس از تجربه‌های بسیار اکنون قصد دارند با ایجاد و گسترش محیط بحث و بررسی رویدادهای تاریخی، ضمن ترویج وقایع‌نگاری معاصر زمینه‌های کشف حقیقت را از طریق پرداختن به وقایع تقویت کنند

راوی و روایت گری

شماره بیست و دوم، فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق «نگین ایران»، پائیز 1386، با موضوع راوی و روایت‌گری با وقفه‌ای طولانی منتشر شد. مدیر مسئول این فصلنامه حسین اردستانی و سردبیر آن محمد درودیان است در 160 صفحه و با قیمت700 تومان منتشر شده است.

خاطره و خاطره نگاری در ماهنامه زمانه

شمارة 64 دی 86 ماهنامة اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر «زمانه» سرانجام با 5 ماه تأخیر منتشر شد. این شماره اختصاص دارد به پرونده خاطره و خاطره‌نگاری. تاریخ ارزشمندترین سرمایه‌ای است که سابقة ملّت‌ها محسوب می‌شود و شناسنامه‌ای است که برای نسل‌های آینده سازنده است و موجب استحکام فرهنگی و هویتی ملّت‌ها می‌گردد و به نسل‌های حاضر، با تأسی به تجارب و اندوخته‌های ارزندة خویش و نیز آشنایی با توفیقات و کامیابی‌ها، تحرک و زندگی سعادتمند را نوید می‌دهد

می توان تنها رفت

پیش‌داوری‌ها غلط از آب درآمد؛ بالاخره پس از آرام و قرار گرفتن روزهای کاری، روز چهارشنبه 21 فروردین 1387 مجلس یادبود زنده یاد داود بختیاری دانشور در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد. برخی دوستان بر این تصور بودند؛ داود همان طور که در زندگی‌اش تنها بود مرگش نیز در غربت و تنهایی شکل گرفت.

حدیث مردی که با ما بود

چهارشنبه 21 فروردین 1387 از ساعت 15 الی 17 مجلس یادبودی به مناسبت بزرگداشت مرحوم داود بختیاری دانشور در تالار مهر حوزه‌ هنری برگزار گردید. در این مجلس ساده و صمیمی، تعدادی از کارکنان و همکاران محترم حوزه هنری، دوستان و خانوادة محترم ایشان حضور داشتند.

پرونده تاریخ شفاهی دفاع مقدس در ماهنامه شماره 36 سوره

شماره 36 دی و بهمن و اسفند 86 ماهنامه فرهنگی تحلیلی سوره سرانجام با سه ماه تأخیر منتشر شد. پرونده این شماره از سوره اختصاص دارد به «تاریخ شفاهی دفاع مقدس»

رونمایی از «تاریخ‌شفاهی نقش نیروی هوایی در انقلاب اسلامی»

آیین رونمایی از کتاب «تاریخ‌شفاهی نقش نیروی هوایی در انقلاب اسلامی» نوزدهم بهمن ماه و به مناسبت دهه‌فجر، با مشارکت مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نیروی هوایی ارتش در هتل نهاجا برگزار خواهد شد.

آموزش تدوین تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس

دانشگاه امام حسین(ع) اصفهان، میزبان مرحله سوم کارگاه آموزش تدوین تاریخ‌شفاهی لشکرهای 14 امام حسین(ع) و 8 نجف اشرف در سال‌های دفاع‌مقدس خواهد بود. این کارگاه به آموزش چگونگی ویرایش و انتشار خاطرات جنگ، اختصاص خواهد داشت.

آخرین فراخوان برای کمک به طرح تاریخ شفاهی انجمن قهرمانی گالیگ

خبر زیر نمونه‏ای از کاربردهای اجتماعی تاریخ شفاهی است که در مناطقی که از گویش‏های ایرلندی استفاده می‏شود به کار گرفته شده است. در این طرح مصاحبه شوندگان مردم عادی هستند و هدف از اجرای طرح حفظ تاریخ این مردم از زبان آنهاست.
...
103
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-39

یک شب فرمانده مرا احضار کرد و مأموریتی به من داد. تازه به جبهه آمده بودم و افسری کم‌تجربه و جنگ ندیده بودم. اصلاً حقیقت جنگ را نمی‌دانستم. تصور می‌کردم در جناح حق هستیم و نیروهای شما متجاوزند. تا اینکه... آن شب فرمانده دستور داد از پشت جسد پاسداری که درمیان تله‌های مین افتاده بود بی‌سیم او را بیاورم. یک ماه می‌شد که این جسد در آ‌نجا افتاده و آنتن بی‌سیم هم پیدا بود. به فرمانده گفتم که مرا از این مأموریت معاف کند و فرد دیگری را بفرستد.