نهمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی ایران (18 اسفند 1392)



اطلاعیه شماره چهار: نتایج داوری مقالات و آخرین اخبار

دبیرخانه نهمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی ایران ضمن سپاس و قدردانی از تمامی نویسندگان و پژوهشگران عرصه‌ی تاریخ و فرهنگ ایثار و شهادت که نسبت به تهیه مقاله اهتمام ورزیدند؛ توجه ایشان و دیگر فرهیختگان را به نکات زیر جلب می‌نماید.:


1. بررسی مقالات از سوی هیئت‌علمی به پایان رسیده است، و جمع‌بندی نهایی تا اول اسفند ماه شکل خواهد گرفت، و حداکثر تا سوم اسفند 1392 نتایج به یک‌یک نویسندگان و صاحبان مقالات از طریق رایانامه ارسال خواهد شد.

2. همایش به تاریخ 18 اسفند 1392 در چهار جلسه از ساعت 8 صبح لغایت ساعت 18 برگزار خواهد شد، و طی این مدت 12 مقاله ارائه خواهد گردید.

3. نشانی محل همایش: تهران ـ خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، تالار سوره حوزه هنری

4. شرکت در همایش لزوماً با ثبت‌نام قبلی ممکن است، و برای شرکت‌کنندگان کد حضوری صادر شده است، که به همراه دعوت‌نامه حداکثر تا 12 اسفند برای‌شان ایمیل خواهد شد. شایان ذکر است، تمام سازمان‌دهی و برنامه‌ریزی‌های پشتیبانی و رفاهی بر اساس این کد صورت خواهد گرفت. بنابراین اگر در دریافت این کد تا 12 اسفند 1392 دچار مشکل شدید، با رایانامه iranian.oha@gmail.com مکاتبه نمائید، یا با شماره 02184172424 تماس بگیرید.

5. آخرین اخبار و تحولات مربوط به نشست را از طریق همین پایگاه پی‌گیری نمائید.


• یادآوری:


- اهداف برگزاری این همایش عبارتند از:


1. تبیین و بازشناسی نقش و نسبت تاریخ شفاهی در ثبت و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت.
2. بازیابی و بازشناسی اولویت‌ها‌ی تاریخ شفاهی در حوزه ایثار و شهادت


- محور مباحث و موضوعات نشست عبارتند از:


1. میدان‌ها، موضوعات و ضرورت‌های تاریخ شفاهی ایثار و شهادت.
2. رویکردها، روش‌ها و کارکردها در تاریخ شفاهی ایثار و شهادت.
3. امکان و امتناع، و فرصت‌ها و تهدیدها در تاریخ شفاهی ایثار و شهادت.
4. آسیب شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس در عرصه ایثار و شهادت.

بنیاد شهید و امور ایثارگران
انجمن تاریخ شفاهی ایران
29 بهمن 1392



 
تعداد بازدید: 4409


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 98

آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا می‌داد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم می‌خواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمی‌دانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمی‌دانم اما می‌توانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.