خاطرات پرویز بیگی حبیبآبادی
پرویز بیگی حبیبآبادی، شاعر دفاع مقدس، مهمان هفتادوچهارمین برنامه شب خاطره (3 تیر 1378) بود. او درباره جلسات شعر دفاع مقدس که با حضور مهرداد اوستا، سپیده کاشانی و جمعی از شاعران برگزار میشد، خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات قاسم تقوایی
قاسم تقوایی، رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوچهارمین برنامه شب خاطره (3 تیر 1378) بود. او درباره دوران اسارت خود در اردوگاه موصل2 خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات محمدرضا اخگری
مهندس محمدرضا اخگری، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوچهارمین برنامه شب خاطره (3 تیر 1378) بود. او درباره شهید دکتر مصطفی چمران خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات هیام عطوی
سیده هیام عطوی، بانوی مبارز لبنانی، مهمان هفتادوچهارمین برنامه شب خاطره (3 تیر 1378) بود. او درباره دوران مبارزه در لبنان و شهید دکتر مصطفی چمران خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات قاسم تقوایی
قاسم تقوایی، رزمنده و آزاده دفاع مقدس، مهمان هفتادوچهارمین برنامه شب خاطره (3 تیر 1378) بود. او درباره دوران اسارت خود در اردوگاه موصل خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات حسامالدین سراج
دکتر حسامالدین سراج، خواننده موسیقی سنتی ایران و مؤسس واحد موسیقی حوزه هنری، مهمان هفتادوسومین برنامه شب خاطره (6 خرداد 1378) بود. او درباره یکی از آثارش به نام «شهر، شهر خون است...» که دو روز بعد از ساخت آن، همزمان با شهادت دکتر مصطفی چمران پخش شد، خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات علی حسنی
حاج علی حسنی، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوسومین برنامه شب خاطره (6 خرداد 1378) بود. او درباره عملیات کربلای یک، شهید حاج رضا دستواره و آزادسازی شهر مهران خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات عیسی جعفری
حاج عیسی جعفری، خادم امام خمینی(ره) مهمان هفتادوسومین برنامه شب خاطره (6 خرداد 1378) بود. او درباره ایّام پذیرش قطعنامه 598 و تدفین امام خمینی(ره) خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات ناصر قرهجانی
ناصر قرهجانی، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوسومین برنامه شب خاطره (6 خرداد 1378) بود. او درباره عملیات رمضان خاطره گفت. این روایت را ببینیم.خاطرات حسام هاشمی
امیر سرتیپ سید حسام هاشمی، از فرماندهان دوران دفاع مقدس و از همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، مهمان هفتادودومین برنامه شب خاطره (2 اردیبهشت 1378) بود. او درباره عملیات آزادسازی محور سقز – بانه، عملیات در گردنه خان و هلیبُرن رزمندگان خاطره گفت. این روایت را ببینیم....
30
...
آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 4
هر کس که میتوانست خودش را به پنجره رساند و سرش را بیرون کرد تا هوای تازه استنشاق کند. شیشه دستم را پاره کرده بود. یکی از بچهها گفت که بروم پانسمان کنم. گفتم: ـ آنها آنجا منتظر هستند، پام برسه کتک میخورم. یکی از بچهها که اسلحه را از دستم گرفته بود، پرسید: ـ دستت چه شده؟ با تردید گفتم: ـ شیشه رفته، پاره شده.






