نظریه تاریخ شفاهی (56)

بنا بر شواهد و مستندات فراوانی ثابت شده است که استفادة زنان و مردان از نقل قول غیر مستقیم در روایت‌های‌شان به شدت تابع تفاوت‌های جنسیتی است بدین معنا که زنان بهتر از مردان دیالوگ‌ها را به یاد می‌آورند.

نظریه تاریخ شفاهی (55)

گفته‌های یک مرد که دوران کودکی‌اش را در سال‌های جنگ در لندن سپری کرده بود خاطرات شخصی را به زیبایی در چارچوبی گنجانده که یادآور بازنمایی‌های ملایم سینمایی از آن رویداد جهانی می‌باشد. وی در اینجا فضای پدیدآمده متعاقب حملة آلمان به فرانسه را یادآوری می‌کند.

نظریه تاریخ شفاهی (54)

ویژگی مشترک اقرارهای شفاهی در قطعة بالا قابل درک است: وظایف تکراری و ماهرانه‌ای که پاسخگو از بیان آنها احساس غرور می‌کند، مفصلاً یادآوری می‌شود. هویت چنین زنانی به این خاطرات گره خورده است.

نظریه تاریخ شفاهی (53)

یکی از دلایل جنجالی دیگری که برای توجیه چرایی یادآوری غلط مردم ارائه می‌شود پدیده‌ای موسوم به «سندروم خاطرة دروغین»[1] است.

نظریه تاریخ شفاهی (52)

پس از آنکه رویداد یا تجربه در ذهن و حافظة پاسخگو احیاء شد، نوبت به مرتب کردن و شکل دادن به آن توسط راوی می‌رسد؛ تکه‌های خاطره زنجیروار به هم متصل می‌شوند، و ...

نظریه تاریخ شفاهی (51)

کسی توضیح زیست‌شناختی یا عصب‌شناختی عملکرد خاطره/حافظه را از مورخان شفاهی انتظار ندارد. اما آشنایی با انواع مختلف نظام‌های خاطره را برای همه خوانندگان مفید می‌دانیم.

نظریه تاریخ شفاهی (50)

البته بعضی از مورخان شفاهی، صحت محتوا را مانند پورتلی فدای اصل نقل ماجرا نمی‌کنند. مثلاً به اعتقاد پال تامسون: چون ما می‌دانیم که تکیة صد در صد به خاطرة فردی انسان‌ها از یک رویداد امکان‌پذیر نیست (برخلاف خاطرة افراد از تجربه‌های شخصی‌شان) لذا مورخ همچنان باید صحت و سقم گفته‌های راوی را اثبات کند «و حتی پس از این اقدام نیز بر شکاکیت خود باقی بمانَد»

نظریه تاریخ شفاهی (49)

منتقدان می‌دیدند که خاطره برای مورخان شفاهی در حکم منبع اولیه است، لذا نحوة بهره‌گیری از این منبع را با نحوة استفاده از اسناد مکتوب مورد مقایسه قرار دادند. به هر حال، کاربرد دوم از قرن نوزدهم، پایه و اساس مطالعات علمی را تشکیل می‌داد تا حدی که برای آن تقدس قائل شده بودند.

نظریه تاریخ شفاهی (48)

نظریه تاریخ شفاهی-۴۸نویسنده: لین آبرامزLynn Abramsمترجم: علی فتحعلی آشتیانی منبعی به نام خاطرهاینگونه نیست که خاطرات ما از وقایع و تجربیات گذشته بدون برخورد با هیچ مانع یا خدشه‌ای به یادمان بیاید. خاطره باید از چنین فرایندی عبور کند: فراخوانی تصاویر ذهنی، داستان‌ها، تجربه‌ها و عواطفِ متعلق به زندگی گذشته؛ مرتب‌سازی آنها؛ قرار دادن عناصر مذکور در بستر یک روایت یا داستان و نهایتاً نقل آنها به طریقی که دست کم بافت فرهنگی و اجتماعی ما در شکل دادن به آن...

نظریه تاریخ شفاهی (47)

نظریه تاریخ شفاهی-۴۷نویسنده: لین آبرامزLynn Abramsمترجم: علی فتحعلی آشتیانی مری اِلِن در اینجا خاطرات شخصی، خانوادگی، تحقیقات منطقه‌ای و تاریخ مستندسازی‌شده را که در قالب گفتمان «زن سخت‌کوش کاردان» ریخته است ترکیب نموده و در چارچوب مصاحبه‌ای که برای آگاهی از تاریخ زنان شتلند صورت می‌گیرد، بیان می‌کند. روابط بیناذهنیِ مری اِلِن و من با تکیه بر تأئیدِ اهمیتِ تاریخ زنان توسط هر دوی ما به طور قطع و یقین بر مطالب او، عناصری که در گفتارش می‌گنجاند، و...
...
43
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 98

آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا می‌داد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم می‌خواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمی‌دانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمی‌دانم اما می‌توانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.